گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد پنجم
آغاز جزء 28 قرآن مجید ..... ص : 115







سوره مجادله [ 58 ] ..... ص : 115
اشاره
نازل شده و داراي 22 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 115
بیشتر از احکام فقهی، و نظام زندگی اجتماعی، و روابط با مسلمین و غیر مسلمین سخن « مدنی » این سوره طبق طبیعت سورههاي
میگوید، و مجموع بحثهاي آن را میتوان در سه بخش خلاصه کرد:
میگوید که در جاهلیت نوعی طلاق و جدائی دائمی محسوب میشد، و اسلام آن را « ظهار » -1 در بخش اول سخن از حکم
تعدیل کرد و در مسیر صحیح قرار داد.
سخنان در گوشی) و همچنین جادادن به ) « نجوي » -2 در بخش دیگري یک سلسله دستورها در باره آداب مجالست از جمله منع از
کسانی که تازه وارد مجلس میشوند.
-3 در آخرین بخش، بحث گویا و مشروح و کوبندهاي در باره منافقان، و آنها که ظاهرا دم از اسلام میزدند اما با دشمنان اسلام
حب فی » سر و سرّ داشتند، مطرح کرده، مسلمین راستین را از ورود در حزب شیاطین و منافقین بر حذر میدارد، و آنها را به رعایت
دعوت میکند. ص: 116 « حزب اللّه » و ملحق شدن به « بغض فی اللّه » و « اللّه
به خاطر تعبیري است که در آیه نخستین آن آمده است. « مجادله » نامگذاري سوره به
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 116
هر کس سوره مجادله را تلاوت کند (و در آن بیندیشد و به کار بندد) » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
«. در قیامت در زمره حزب اللّه خواهد بود
هر کس سوره حدید و مجادله را در نمازهاي فریضه بخواند و آن » : همچنین در حدیث دیگري از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
را ادامه دهد، خداوند هرگز او را در تمام طول زندگی عذاب نمیکند، و در خود و خانوادهاش هرگز بدي نمیبیند، و نیز گرفتار
.« فقر و بد حالی نمیشود
تناسب محتواي این سورهها با پاداشهاي فوق روشن است، و این خود نشان میدهد که هدف از تلاوت پیاده کردن محتواي آن در
صفحه 148 از 504
زندگی است نه تلاوتی خالی از اندیشه و عمل.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 1 ..... ص : 116
اشاره
( (آیه 1
شأن نزول: ..... ص : 116
بود در یک ماجرا مورد خشم « اوس بن صامت » و همسرش « خزرج » که از طایفه « خوله » نقل کردهاند که: زنی از طایفه انصار به نام
انت علیّ کظهر امّی تو نسبت به من » : شوهرش قرار گرفت، و او که مرد تندخویی بود تصمیم بر جدائی از او گرفت، و گفت
.«! همچون مادر من هستی
و این در حقیقت نوعی از طلاق در زمان جاهلیت بود اما طلاقی بود که نه قابل بازگشت بود و نه زن آزاد میشد که بتواند همسري
براي خود برگزیند، و این بدترین حالتی بود که براي یک زن شوهردار ممکن بود رخ دهد.
چیزي نگذشت که مرد پشیمان شد.
زمانی مرا به « اوس بن صامت » زن خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آمد و ماجرا را چنین نقل کرد: اي رسول خدا! همسرم
کرده برگزیده « ظهار » زوجیت خود برگزید که جوان بودم و صاحب جمال و مال و ثروت و فامیل، اموال من را مصرف کرد، حالا
تفسیر نمونه، ج 5، ص: 117
و پشیمان شده، آیا راهی هست که ما به زندگی سابق بازگردیم؟! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: تو بر او حرام شدهاي! زن پی
خداوندا! بیچارگی و نیاز و شدت حالم را به تو » : در پی اصرار و الحاح میکرد، سر انجام رو به درگاه خدا آورد و عرض کرد
.« شکایت میکنم، خداوندا! فرمانی بر پیامبرت نازل کن و این مشکل را بگشا
را « ظهار » در اینجا حال وحی به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دست داد، و چهار آیه آغاز این سوره بر او نازل شد که راه حل مشکل
به روشنی نشان میدهد.
تفسیر: ..... ص : 117
خداوند » : یک عمل زشت جاهلی! با توجه به آنچه در شأن نزول گفته شد تفسیر آیات نخستین سوره روشن است، میفرماید « ظهار »
و تقاضاي او را اجابت کرد (قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی « سخن زنی را که در باره شوهرش به تو مراجعه کرده بود، شنید
زَوْجِها).
و از پیشگاهش تقاضاي حل مشکل نمود « به خداوند شکایت میکرد » سپس میافزاید: آن زن علاوه بر این که با تو مجادله داشت
(وَ تَشْتَکِی إِلَی اللَّهِ).
صفحه 149 از 504
وَ اللَّهُ یَسْمَعُ تَحاوُرَکُما). ) « این در حالی بود که خداوند گفتگوي شما (و اصرار آن زن) را (در حل مشکلش) میشنید »
إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ). ) « و خداوند شنوا و بیناست »
است، بیآنکه نیازي به اعضاي بینائی و شنوائی داشته باشد، او همه جا حاضر « مبصرات » و « مسموعات » آري! خداوند، آگاه از همه
و ناظر است و همه چیز را میبیند و هر سخنی را میشنود.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 2 ..... ص : 117
(آیه 2)- سپس به سراغ بیان حکم ظهار میرود و به عنوان مقدمه ریشه این عقیده خرافی را با جملههاي کوتاه و قاطع در هم
کسانی از شما که نسبت به همسرانشان ظهار میکنند (و میگویند: انت علیّ کظهر امّی تو نسبت به من به » : میکوبد، میفرماید
الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْکُمْ ) !« منزله مادرم هستی) آنان هرگز مادرانشان نیستند، مادرانشان تنها کسانی هستند که آنها را به دنیا آوردهاند
مِنْ نِسائِهِمْ ما هُنَّ أُمَّهاتِهِمْ إِنْ أُمَّهاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِی وَلَدْنَهُمْ). ص: 118
مادر و فرزند بودن چیزي نیست که با سخن درست شود، یک واقعیت عینی خارجی است که هرگز از طریق بازي با الفاظ حاصل
نمیشود.
وَ إِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنْکَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً). ) « آنها سخنی زشت و باطل میگویند » : و به دنبال آن میافزاید
عملی است حرام و منکر، ولی از آنجا که تکالیف الهی اعمال گذشته را شامل نمیشود، و از لحظه نزول « ظهار » مطابق این آیه
وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ). هم میبخشد و هم میپوشاند. ) « و خداوند بخشنده و آمرزنده است » : حاکمیت دارد، در پایان آیه میفرماید
بنابر این اگر مسلمانی قبل از نزول این آیات مرتکب این عمل شده نباید نگران باشد، خداوند او را میبخشد.
اما به هر حال مسأله کفّاره به قوت خود باقی است.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 3 ..... ص : 118
(آیه 3)- ولی از آنجا که این سخن زشت و زننده چیزي نبود که از نظر اسلام نادیده گرفته شود لذا کفاره نسبتا سنگینی براي آن
کسانی که همسران خود را ظهار میکنند، سپس از گفته خود باز میگردند، » : قرار داده تا از تکرار آن جلوگیري کند، میفرماید
وَ الَّذِینَ یُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَۀٍ مِنْ قَبْلِ ) « باید پیش از آمیزش جنسی آنها با هم بردهاي را آزاد کنند
أَنْ یَتَمَاسَّا).
ذلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ). ) « این دستوري است که به آن اندرز داده میشوید » : سپس میافزاید
کفّاره سنگین و نامتعادلی است، زیرا این سبب اندرز و بیداري و تربیت نفوس « ظهار » گمان نکنید که چنین کفّارهاي در مقابل
شماست، تا بتوانید خود را در برابر این گونه کارهاي زشت و حرام کنترل کنید.
اصولا تمام کفّارات جنبه بازدارنده و تربیتی دارد، و اي بسا کفّارههائی که جنبه مالی دارد تأثیرش از غالب تعزیرات که جنبه بدنی
دارد بیشتر است.
و از آنجا که ممکن است بعضی با بهانههائی شانه از زیر بار کفّاره خالی کنند ص: 119
خداوند به آنچه انجام » : آمیزش جنسی داشته باشند، در پایان آیه میافزاید « ظهار » و بدون این که کفّاره دهند با همسر خود بعد از
وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ). هم از ظهار آگاه است و هم از ترك کفّاره و هم از نیّات شما! ) « میدهید آگاه است
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 4 ..... ص : 119
صفحه 150 از 504
(آیه 4)- و نیز از آنجا که آزاد کردن یک برده براي همه مردم امکان پذیر نیست، همان گونه که در شأن نزول آمد و نیز ممکن
است انسان از نظر مالی قادر به آزاد کردن برده باشد اما بردهاي براي این کار پیدا نشود- همان گونه که در عصر ما چنین است-
لذا جهانی و جاودانگی بودن اسلام ایجاب میکند که در مرحله بعد جانشینی براي آزادي بردگان ذکر شود به همین دلیل در آیه
مورد بحث میفرماید:
فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ ) « و کسی که توانائی (آزاد کردن بردهاي) نداشته باشد دو ماه پیاپی قبل از آمیزش روزه بگیرد »
مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا).
این کفاره نیز اثر عمیق بازدارندهاي دارد، به علاوه از آنجا که روزه در تصفیه روح و تهذیب نفوس اثر عمیق دارد میتواند جلو
تکرار این گونه اعمال را در آینده بگیرد.
البته ظاهر آیه این است که هر شصت روز پی در پی انجام شود، و بسیاري از فقهاي اهل سنت نیز بر طبق آن فتوا دادهاند، ولی در
روایات ائمه اهل بیت علیهم السّلام آمده است که اگر کمی از ماه دوم را (حتی یک روز) به دنبال ماه اول روزه بگیرد مصداق
شهرین متتابعین و دو ماه پی در پی خواهد بود و این تصریح حاکم بر ظهور آیه است.
و از آنجا که بسیاري از مردم نیز قادر به انجام کفّاره دوم یعنی دو ماه متوالی روزه نیستند، جانشین دیگري براي آن ذکر کرده،
فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً). ) « و کسی که این را هم نتواند شصت مسکین را اطعام کند » : میفرماید
طعام (حدود 750 « مد » این است که به اندازهاي غذا دهد که در یک وعده سیر شود، اما در روایات اسلامی در یک « اطعام » ظاهر
گرم) تعیین شده است.
این براي آن است که به خدا و رسولش » : سپس در دنباله آیه بار دیگر به هدف اصلی این گونه کفّارات اشاره کرده، میافزاید
ذلِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ). ص: 120 ) « ایمان بیاورید
آري! جبران گناهان به وسیله کفّارات پایههاي ایمان را محکم میکند، و انسان را نسبت به مقررات الهی علما و عملا پایبند
اینها مرزهاي الهی است، و » : میسازد! و در پایان آیه براي این که همه مسلمانان این مسأله را یک امر جدي تلقی کنند میگوید
وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ). ) « کسانی که با آن مخالفت کنند عذاب دردناکی دارند
میگویند که عبور از آن مجاز نیست. « حدود الهی » قوانین الهی را از این رو
را به شدّت محکوم کرده، بنابر این هر گاه کسی نسبت به همسرش ظهار کند، همسرش میتواند با « ظهار » چنانکه دیدیم اسلام
مراجعه به حاکم شرع او را موظف سازد که یا رسما از طریق طلاق از او جدا شود و یا به زندگی زناشوئی باز گردد، اما پیش از
بازگشت باید به ترتیبی که در آیات فوق خواندیم کفّاره بدهد.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 5 ..... ص : 120
(آیه 5)- آنها که با خدا دشمنی میکنند از آنجا که آخرین جمله آیه قبل به همگان اخطار میکرد که حدود الهی را رعایت کنند،
و از آن تجاوز ننمایند، در اینجا از کسانی سخن میگوید که نه تنها از این حدود تجاوز کرده، بلکه به مبارزه با خدا و پیامبر او
صلّی اللّه علیه و آله برخاستهاند و سرنوشت آنها را در این دنیا و جهان دیگر روشن میسازد.
« کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند خوار و ذلیل شدند آن گونه که پیشینیان آنها خوار و ذلیل شدند » : نخست میفرماید
(إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ کُبِتُوا کَما کُبِتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).
وَ قَدْ أَنْزَلْنا آیاتٍ بَیِّناتٍ). ) « ما آیات روشنی نازل کردیم » : سپس میافزاید
صفحه 151 از 504
بنابر این، به قدر کافی اتمام حجت شده و عذر و بهانهاي براي مخالفت باقی نمانده است، و با این حال اگر مخالفت کنند باید
مجازات شوند.
وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ). ) « براي کافران عذاب خوار کنندهاي (در قیامت) است » نه تنها در این دنیا مجازات میشوند بلکه
به هر حال این تهدید الهی در مورد کسانی که در برابر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و قرآن ایستاده بودند به وقوع پیوست، و در
جنگهاي بدر و خیبر و خندق و غیر آن با ذلت ص: 121
و شکست رو برو شدند، و سر انجام فتح مکه طومار قدرت و شوکت آنها را در هم پیچید و اسلام در همه جا پیروز گشت.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 6 ..... ص : 121
(آیه 6)- این آیه در توصیف زمان وقوع عذاب اخروي آنها چنین میگوید:
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُهُمْ بِما ) « در آن روز که خداوند همه آنها را بر میانگیزد و از اعمالی که انجام دادند با خبر میسازد »
عَمِلُوا).
أَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ). ) « اعمالی که خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش کردند »
و این خود عذاب دردناکی است که خداوند گناهان فراموش شده آنها را به یادشان میآورد و در صحنه محشر در برابر خلایق
رسوا میشوند.
وَ اللَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ). ) « و خداوند بر هر چیز شاهد و ناظر است » : و در پایان آیه میفرماید
آري حضور خداوند در همه جا و در هر زمان و در درون و برون ما ایجاب میکند که نه فقط اعمال، بلکه نیات و عقاید ما را
است همه را بازگو فرماید. « یوم البروز » شمارش کند و در آن روز بزرگ که
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 7 ..... ص : 121
گفتگوهاي در گوشی) ) « نجوي » (آیه 7)- سپس براي تأکید بر حضور خداوند در همه جا و آگاهی او بر همه چیز سخن را به مسأله
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی ) « آیا نمیدانی که خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه در زمین است میداند » : میکشد، میفرماید
السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ).
هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمیکنند مگر این که خداوند چهارمین آنهاست، و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا » : سپس میافزاید
ما یَکُونُ مِنْ نَجْوي ثَلاثَۀٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَۀٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ). ) « نمیکنند مگر این که خداوند ششمین آنهاست
وَ لا أَدْنی مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ ) « و نه تعدادي کمتر و نه بیشتر از آن، مگر این که او همراه آنهاست هر جا که باشند »
ما کانُوا).
سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه میسازد چرا که خداوند به هر ص: 122 »
ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیامَۀِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ). ) « چیزي داناست
منظور از این که خداوند چهارمین یا ششمین آنهاست این است که او در همه جا حاضر و ناظر و از همه چیز آگاه است، و گر نه
ذات پاکش نه مکان دارد و نه هرگز توصیف به اعداد میشود، بلکه شبیه و نظیر و مثل و مانند ندارد.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 8 ..... ص : 122
صفحه 152 از 504
اشاره
( (آیه 8
شأن نزول: ..... ص : 122
در مورد این آیه دو شأن نزول نقل شده که هر کدام مربوط به یک قسمت از آیه است.
نخست این که: جمعی از یهود و منافقان در میان خودشان جدا از مؤمنان نجوا میکردند و گاه با چشمهاي خود اشارههاي ناراحت
کنندهاي به مؤمنان داشتند، و همین باعث غم و اندوه مؤمنان میشد، هنگامی که این کار را تکرار کردند مؤمنان شکایت به رسول
خدا صلّی اللّه علیه و آله نمودند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد که هیچ کس در برابر مسلمانان با دیگري نجوا نکند، اما آنها
گوش ندادند، باز هم تکرار کردند، آیه نازل شد (و آنها را سخت بر این کار تهدید کرد).
السّام علیک یا ابا » : گفتند « السّلام علیک » همچنین نقل شده که: گروهی از یهود خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و به جاي
که مفهومش مرگ بر تو یا ملالت و خستگی بر تو باد، است). ) « القاسم
.« و علیکم همین بر شما باد » : پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در جواب آنها فرمود
علیکم السّام و لعنکم اللّه و غضب علیکم مرگ بر شما، خدا لعنت کند شما را، » : عایشه میگوید: من متوجه این مطلب شدم و گفتم
پیامبر به من فرمود: مدارا کن و از خشونت و بدگوئی بپرهیز. !« و غضب کند
گفتم! اینجا بود که خداوند « علیکم » فرمود: مگر تو هم نشنیدي که من در جواب !« مرگ بر تو » : گفتم: مگر نمیشنوي میگویند
آیه نازل کرد که هنگامی که این گروه نزد شما میآیند تحیتی میگویند که خدا چنان تحیتی به شما نگفته است.
تفسیر: ..... ص : 122
از شیطان است! در اینجا همچنان ادامه بحثهاي نجواست. « نجوا »
آیا ندیدي کسانی را که از نجوا [- سخنان در گوشی] نهی ص: 123 » : نخست میفرماید
« شدند سپس به کاري که از آن نهی شده بودند باز میگردند، و براي انجام گناه و تعدي و نافرمانی رسول خدا به نجوا میپردازند
(أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوي ثُمَّ یَعُودُونَ لِما نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَناجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَۀِ الرَّسُولِ).
از این تعبیر به خوبی استفاده میشود که قبلا به آنها هشدار داده شده بود که از نجوا بپرهیزند کاري که ذاتا تولید نگرانی و
بدگمانی در دیگران میکند.
و هنگامی که نزد تو میآیند تو را تحیّتی » : در ادامه این سخن به یکی دیگر از اعمال خلاف منافقان و یهود اشاره کرده، میفرماید
وَ إِذا جاؤُكَ حَیَّوْكَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ). ) « (و خوشامدي) میگویند که خدا به تو نگفته است
میباشد که شبیه آن در آیات قرآن در مورد « سلام اللّه علیک » یا ،« السّلام علیک » در این آیه همان جمله « تحیت الهی » منظور از
و سلام علی المرسلین سلام بر تمام » : پیامبران و بهشتیان و غیر آنها کرارا آمده است: از جمله در آیه 181 سوره صافات میخوانیم
.« رسولان پروردگار
در دل میگویند: » سپس میافزاید: آنها نه فقط مرتکب این گناهان بزرگ میشوند، بلکه آن چنان از باده غرور سرمست هستند که
صفحه 153 از 504
وَ یَقُولُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما ) !؟« (اگر اعمال ما بد است پس) چرا خداوند ما را به خاطر گفتههایمان عذاب نمیکند
نَقُولُ).
به این ترتیب هم عدم ایمان خود را به نبوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ثابت کردند و هم عدم ایمان به احاطه علمی خداوند.
جهنم براي آنان کافی است (و نیازي به مجازات دیگر نیست، همان » : ولی قرآن در یک جمله کوتاه به آنها چنین پاسخ میگوید
حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصِیرُ). ) « جهنمی که به زودي) وارد آن میشوند و چه بد فرجامی است
البته این تعبیر نفی عذاب دنیوي را در باره آنها نمیکند.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 9 ..... ص : 123
(آیه 9)- و از آنجا که مؤمنان نیز گهگاه به خاطر ضرورتها یا تمایلاتی به نجوا میپرداختند در این آیه روي سخن را به آنها کرده،
اي کسانی که ایمان آوردهاید! برگزیده تفسیر نمونه، » : و براي این که در این کار آلوده به گناهان منافقان و یهود نشوند میفرماید
ج 5، ص: 124
هنگامی که نجوا میکنید به گناه و تعدي و نافرمانی رسول (خدا) نجوا نکنید، (محتواي نجواي شما باید پاك و الهی باشد) به کار
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَناجَیْتُمْ فَلا تَتَناجَوْا بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ مَعْصِیَۀِ الرَّسُولِ وَ تَناجَوْا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوي). ) « نیک و تقوا نجوا کنید
وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ). ) « و از خدائی که همگی نزد او جمع میشوید بپرهیزید »
از این تعبیر به خوبی استفاده میشود که اصل نجوا اگر در میان مؤمنان باشد، سوء ظنی برنیانگیزد، تولید نگرانی نکند و محتواي آن
توصیه به نیکیها و خوبیها باشد مجاز است.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 10 ..... ص : 124
إِنَّمَا النَّجْوي مِنَ الشَّیْطانِ). ) « نجوا تنها از سوي شیطان است » : (آیه 10 )- لذا در این آیه میافزاید
لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا). ) « میخواهد با آن مؤمنان را غمگین سازد »
وَ لَیْسَ بِضارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ). ) « ولی (باید بدانند که شیطان) نمیتواند هیچ گونه ضرري به آنها برساند جز به فرمان خدا »
چرا که هر مؤثري در عالم هستی است تأثیرش به فرمان خداست.
و از هیچ چیز جز او نترسند و بر غیر او دل ننهند (وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ). « پس مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند »
گاه حرام است و این در صورتی است که موجب اذیت و آزار و هتک حیثیت مسلمانی گردد و چنین نجوائی « نجوا » بدین ترتیب
نجواي شیطانی است که هدفش غمگین ساختن مؤمنان است.
در مقابل گاه حکم وجوب به خود میگیرد، و این در صورتی است که مسأله سري لازمی در میان باشد که افشاي آن خطرناك، و
عدم ذکر آن نیز موجب تضییع حق و یا خطري براي اسلام و مسلمین است.
و گاه متصف به استحباب میشود و آن در جائی است که انسان براي انجام کارهاي نیک و بر و تقوا به سراغ آن رود، و همچنین
حکم کراهت و اباحه. ص: 125
ولی اصولا هرگاه هدف مهمتري در کار نباشد نجوا کردن کار پسندیدهاي نیست، و بر خلاف آداب مجلس است زیرا نوعی
بیاعتنائی یا بیاعتمادي نسبت به دیگران محسوب میشود.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 11 ..... ص : 125
صفحه 154 از 504
اشاره
( (آیه 11
شأن نزول: ..... ص : 125
سکوي بزرگی که در کنار مسجد پیامبر صلّی اللّه ) « صفّه » نقل کردهاند که: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در یکی از روزهاي جمعه در
علیه و آله قرار داشت) نشسته بود و گروهی نزد حضرت حاضر بودند، و جا تنگ بود، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عادتش این بود
که مجاهدان بدر را اعم از مهاجر و انصار احترام فراوان میکرد، در این هنگام گروهی از بدریون وارد شدند، در حالی که دیگران
قبل از آنها اطراف پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را پر کرده بودند، هنگامی که مقابل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند سلام کردند،
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پاسخ فرمود سپس به حاضران سلام کردند آنها نیز پاسخ گفتند، آنها روي پاي خود ایستاده بودند، و
منتظر بودند حاضران به آنها جا دهند ولی هیچ کس تکان نخورد! این امر بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله سخت آمد، رو به بعضی از
کسانی که اطراف او نشسته بودند کرد و فرمود: فلان و فلانی برخیزید، چند نفر را از جا بلند کرد تا واردین بنشینند (و این در
حقیقت نوعی ادب آموزي و درس احترام گذاردن به پیش کسوتان در ایمان و جهاد بود.)
ولی این مطلب بر آن چند نفر که از جا برخاستند ناگوار آمد، منافقان گفتند:
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسم عدالت را رعایت نکرد! در اینجا آیه نازل شد و قسمتی از آداب نشستن در مجالس را براي آنها
شرح داد.
تفسیر: ..... ص : 125
احترام به پیش کسوتان در مجالس در تعقیب دستوري که در آیات گذشته در مورد ترك نجوا در مجالس، و محدود ساختن آن به
اي کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که به » : موارد معین آمده، در این آیه یکی دیگر از آداب مجلس را بازگو کرده، میفرماید
شما گفته شود:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا). ) « مجلس را وسعت بخشید (و به تازه واردها جا دهید) وسعت بخشید
و در ص: 126 « خداوند (بهشت را) براي شما وسعت میبخشد » : که اگر چنین کنید
این جهان نیز به قلب و جان و رزق و روزي شما وسعت میدهد (یفسح الله لکم).
و از آنجا که گاهی مجلس آن چنان مملوّست که بدون برخاستن بعضی جا براي دیگران پیدا نمیشود، و یا اگر جائی پیدا میشود
و اذا قیل انشزوا فانشزوا). ) « و هنگامی که گفته شود: برخیزید برخیزید » : مناسب حال آنها نیست در ادامه آیه میافزاید
نه تعلل جوئید و نه به هنگامی که بر میخیزید ناراحت شوید، چرا که گاه تازه واردها از شما براي نشستن سزاوارترند به خاطر
خستگی مفرط، یا کهولت سن، و یا احترام خاصی که دارند، و یا جهات دیگر.
خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که » سپس به بیان پاداش انجام این دستور الهی پرداخته میافزاید: اگر چنین کنید
یرفع الله الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات). ) « علم به آنها داده شده درجات عظیمی میبخشد
صفحه 155 از 504
اشاره به این که اطاعت این دستورات دلیل بر ایمان و علم و آگاهی است، و نیز اشاره به این که اگر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و
آله به بعضی دستور داد از جا برخیزند و به تازه واردان جا دهند براي یک هدف مقدس الهی و احترام به پیشگامان در ایمان و علم
بوده است.
و از آنجا که گروهی این آداب را با طیب خاطر و از صمیم دل انجام میدهند، و گروه دیگري با کراهت و ناخشنودي، یا براي ریا
و تظاهر، در پایان آیه میافزاید:
و الله بما تعملون خبیر). ) « و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است »
این آیه نشان میدهد آنچه مقام آدمی را نزد خدا بالا میبرد، دو چیز است:
ایمان و علم.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 12 ..... ص : 126
اشاره
( (آیه 12
شأن نزول: ..... ص : 126
نقل کردهاند: جمعی از اغنیاء خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میآمدند و با او نجوا میکردند (این کار علاوه بر این که وقت
گرانبهاي پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله را میگرفت مایه نگرانی مستضعفین و موجب امتیازي براي اغنیاء بود) در اینجا این آیه نازل
شد و به آنها دستور داد که قبل از نجوا کردن با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله صدقهاي به مستمندان بپردازند، اغنیاء وقتی چنین دیدند
از نجوا خودداري کردند. آیه بعد نازل ص: 127
شد (و آنها را ملامت کرد و حکم آیه اول را نسخ نمود) و اجازه نجوا به همگان داد- ولی نجوا در مورد کار خیر و اطاعت
پروردگار.
تفسیر: ..... ص : 127
اي کسانی » : یک آزمون جالب! در بخشی از آیات گذشته سخن از مسأله نجوا بود، باز همین بحث را ادامه داده، نخست میفرماید
یا ایها الذین ) « که ایمان آوردهاید! هنگامی که میخواهید با رسول خدا نجوا کنید پیش از نجوایتان صدقهاي در راه خدا بدهید
آمنوا اذا ناجیتم الرسول فقدموا بین یدي نجواکم صدقۀ).
ذلک خیر لکم و اطهر). ) « این براي شما بهتر و پاکیزهتر است » : سپس میافزاید
بود، زیرا موجب ثوابی میشد، و هم براي نیازمندان، چرا که وسیله کمکی به آنها محسوب « خیر » این صدقه هم براي متمکنان
میگشت.
بودنش از این نظر بود که قلوب اغنیا را از حب مال میشست، و قلوب نیازمندان را از کینه و ناراحتی. « اطهر » و اما
صفحه 156 از 504
ولی از آنجا که اگر وجوب صدقه قبل از نجوا عمومیت میداشت فقرا از طرح مسائل مهم یا نیازهاي خود در برابر پیامبر صلّی اللّه
و اگر توانائی نداشته باشید » : علیه و آله به صورت نجوا محروم میشدند، در ذیل آیه حکم صدقه را از این گروه برداشته، میفرماید
فان لم تجدوا فان الله غفور رحیم). ) « خداوند آمرزنده و مهربان است
و به این ترتیب آنها که تمکن مالی داشتند دادن صدقه قبل از نجوا براي آنان واجب بود، و آنها که نداشتند بدون آن میتوانستند با
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نجوا کنند.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 13 ..... ص : 127
(آیه 13 )- جالب این که دستور فوق تأثیر عجیبی گذاشت و آزمون جالبی شد و همگی جز یک نفر از دادن صدقه و نجوا
خودداري کردند، و او امیر مؤمنان علی علیه السّلام بود اینجا بود که آنچه لازم بود روشن شود شد و آنچه باید مسلمانان از این
دستور بفهمند و درس گیرند گرفتند.
آیا ترسیدید ص: 128 » : لذا آیه مورد بحث نازل گردید و این حکم را نسخ کرد و فرمود
أ أشفقتم أن تقدموا بین یدي نجواکم صدقات). ) !؟« فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خودداري کردید
معلوم میشود حب مال در دل شما از علاقه به نجواي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بیشتر است، و نیز معلوم میشود در این نجواها غالبا
مسائل حیاتی مطرح نمیشد، و گر نه چه مانعی داشت که این گروه قبل از نجوا صدقهاي میدادند و نجوا میکردند، بخصوص این
که مقدار خاصی براي صدقه نیز تعیین نشده بود و میتوانستند با مبلغ کمی این مشکل را حل کنند.
اکنون که این کار را نکردید (و خود به تقصیر خویشتن پی بردید) و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را بر پا » : سپس میافزاید
فاذ لم تفعلوا ) « دارید و زکات را ادا کنید، و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید، و (بدانید) خداوند از آنچه انجام میدهید با خبر است
و تاب الله علیکم فاقیموا الصلاة و آتوا الزکاة و اطیعوا الله و رسوله و الله خبیر بما تعملون).
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 14 ..... ص : 128
(آیه 14 )- حزب شیطان! در اینجا بخشی از توطئههاي منافقان را بر ملا میسازد، و آنها را با نشانههایشان به مسلمانان معرفی
میکند، و ذکر این معنی بعد از آیات نجوا شاید به این مناسبت است که در میان نجوا کنندگان با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله افراد
منافقی نیز وجود داشتند که از این کار به عنوان پوششی براي توطئههاي خود و اظهار نزدیکی به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله
استفاده میکردند همین امر سبب شد که قرآن به صورت یک امر کلی با آن برخورد کند.
ا لم تر الی الذین تولوا ) !؟« آیا ندیدي کسانی را که طرح دوستی با گروهی که مورد غضب خدا بودند ریختند » : نخست میفرماید
قوما غضب الله علیهم).
یهود (ما هم منکم و لا منهم). « آنها نه از شما هستند و نه از آنان » : سپس میافزاید
نه در مشکلات و گرفتاریها یاور شما هستند، و نه دوست صمیمی آنها، بلکه منافقانی هستند که هر روز چهره عوض میکنند، و هر
لمحه به شکلی در میآیند.
سوگند دروغ یاد میکنند (که از شما ص: 129 » : باز در ادامه همین سخن میافزاید
دروغ میگویند (و یحلفون علی الکذب و هم یعلمون). « هستند) در حالی که خودشان میدانند
این راه و رسم منافقان است که پیوسته براي پوشانیدن چهره زشت و منفور خود به سوگندهاي دروغ پناه میبرند، در حالی که
صفحه 157 از 504
عملشان بهترین معرف آنهاست.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 15 ..... ص : 129
(آیه 15 )- بعد به عذاب دردناك این منافقان لجوج اشاره کرده، میفرماید:
اعد الله لهم عذابا شدیدا). ) « خداوند عذاب شدیدي براي آنها فراهم ساخته است »
انهم ساء ما کانوا یعملون). ) « چرا که آنها اعمال بدي انجام میدادند » و بدون شک این عذاب عادلانه است
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 16 ..... ص : 129
آنها سوگندهاي خود را سپري قرار دادند و مردم را » : (آیه 16 )- سپس براي توضیح بیشتر در مورد نشانههاي این منافقان میگوید
اتخذوا ایمانهم جنۀ فصدوا عن سبیل الله). ) « از راه خدا باز داشتند
قسم یاد میکنند که مسلمانند و هدفی جز اصلاح ندارند در حالی که زیر پوشش این قسم به انواع فساد و خرابکاري و توطئه
مشغولند، و در حقیقت از نام مقدس خدا براي جلوگیري از راه خدا بهره میگیرند.
فلهم عذاب مهین). ) « از این رو براي آنان عذاب خوار کنندهاي است » : و در پایان آیه میافزاید
آنها میخواستند با این سوگندهاي دروغین آبرو براي خود فراهم کنند ولی خدا آنها را به عذاب خوار کننده و شدیدي مبتلا
میسازد.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 17 ..... ص : 129
(آیه 17 )- و از آنجا که منافقان غالبا به اموال و فرزندان (سرمایههاي اقتصادي و نیروهاي انسانی) خود براي حل مشکلات تکیه
لن تغنی عنهم اموالهم و لا ) « هرگز اموال و اولادشان، آنها را از عذاب الهی حفظ نمیکند » ، میکنند قرآن در این آیه میگوید
اولادهم من الله شیئا).
بلکه همین اموال طوق لعنتی برگردن آنها میشود و مایه عذاب دردناکشان.
اولئک اصحاب النار هم فیها ) « آنها اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند » : و باز در پایان آیه آنها را با این جمله تهدید میکند
خالدون).
ص: 130
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 18 ..... ص : 130
(آیه 18 )- و عجب این که این منافقان در قیامت هم دست از منافقگري خود بر نمیدارند چنانکه در این آیه میفرماید: به خاطر
روزي را که خداوند همه آنها را بر میانگیزد (و اعمالشان را بر آنها عرضه میدارد و در دادگاه عدلش از آنها سؤال » بیاورید
یوم یبعثهم الله جمیعا ) « میکند) ولی آنان براي خدا نیز سوگند (دروغ) یاد میکنند همان گونه که (امروز) براي شما یاد میکنند
فیحلفون له کما یحلفون لکم).
قیامت تجلیگاه اعمال و روحیات انسان در این دنیاست، و از آنجا که منافقان این روحیه را همراه خود به قبر و برزخ بردهاند در
صحنه قیامت نیز آشکار میشود، و بر طبق عادت گذشته سوگند دروغین یاد میکنند.
صفحه 158 از 504
و یحسبون انهم علی شیء). ولی این یک پندار موهوم و خیالی خام ) « و گمان میکنند کاري میتوانند انجام دهند » : سپس میافزاید
الا انهم هم الکاذبون). ) « بدانید آنها دروغگویانند » : بیش نیست! و سر انجام آیه را با این جمله پایان میدهد
و به این ترتیب کوس رسوائی آنها را همه جا میزنند.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 19 ..... ص : 130
شیطان بر آنها مسلط شده، و یاد خدا را از خاطر » : (آیه 19 )- در این آیه سرنوشت نهائی این منافقان تیرهدل را چنین بیان میکند
استحوذ علیهم الشیطان فانساهم ذکر الله). ) « آنها برده است
اولئک حزب الشیطان). ) « آنان حزب شیطانند » به همین دلیل
ألا ان حزب الشیطان هم الخاسرون). ) « بدانید حزب شیطان زیانکارانند »
آري! منافقان دروغگو و مغرور به مال و مقام سرنوشتی جز این ندارند که دربست در اختیار شیطان و وسوسههاي او قرار میگیرند،
و خدا را بکلی فراموش میکنند، نه تنها منحرف میشوند که در زمره عمّال شیطان و اعوان و انصار لشکر و حزب او براي گمراه
ساختن دیگران قرار میگیرند.
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 20 ..... ص : 130
(آیه 20 )- در ادامه بیان صفات و نشانههاي منافقان در اینجا که آخرین آیات سوره مجادله است نشانههاي دیگري از آنها را مطرح
میکند، و سرنوشت حتمی ص: 131
آنها را که شکست و نابودي است روشن میسازد.
ان الذین یحادون الله و رسوله ) « کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند آنها در زمره ذلیلترین افرادند » : نخست میفرماید
اولئک فی الاذلین).
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 21 ..... ص : 131
« خدا چنین مقرّر داشته که من و رسولانم پیروز میشویم » : (آیه 21 )- این آیه در حقیقت دلیلی است براي این معنی، میفرماید
(کتب الله لاغلبن انا و رسلی).
و هیچ شک و تردیدي در آن نیست.
ان الله قوي عزیز). ) « چرا (چنین نباشد، در حالی) که خداوند قوي و شکست ناپذیر است »
ذلیلترین افراد) ) « اذلّین » به همان اندازه که خداوند قدرتمند است دشمنانش ضعیف و ذلیلند، و اگر میبینیم در آیه قبل تعبیر به
شده دلیلش همین بوده است.
در طول تاریخ این پیروزي فرستادگان الهی در چهرههاي گوناگونی نمایان شده: در عذابهاي مختلفی همچون طوفان نوح، و
و « حنین » و « بدر » صاعقه عاد و ثمود، و زلزلههاي ویرانگر قوم لوط، و مانند آن، و در پیروزي در جنگهاي مختلف، مانند غزوات
و سایر غزوات پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله. « مکه » فتح
و از همه مهمتر پیروزي منطقی آنها بر مکاتب شیطانی و دشمنان حق و عدالت بوده است.
صفحه 159 از 504
سورة المجادلۀ( 58 ): آیۀ 22 ..... ص : 131
(آیه 22 )- در این آیه که آخرین آیه از سوره مجادله، و از کوبندهترین آیات قرآن است، به مؤمنان هشدار میدهد که جمع میان
در یک دل ممکن نیست، و باید از میان این دو یکی را برگزینند، اگر راستی مؤمنند باید از « محبت دشمنان خدا » و « محبت خدا »
هیچ گروهی را که ایمان به خدا و روز قیامت دارند نمییابی » : دوستی دشمنان خدا بپرهیزند و الا ادعاي مسلمانی نکنند! میفرماید
لا تجد قوما یؤمنون بالله ) « که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند
و الیوم الآخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم).
محبت پدران و فرزندان و برادران و اقوام بسیار خوب است، و نشانه زنده ص: 132
بودن عواطف انسانی است، اما هنگامی که این محبت رو در روي محبت خدا قرار گیرد ارزش خود را از دست میدهد.
سپس به پاداشهاي بزرگ این گروه که قلبشان بطور کامل در اختیار عشق خداست پرداخته، و پنج موضوع را که بعضی به صورت
امداد و توفیق است، و بعضی به صورت نتیجه و سر انجام کار بیان میکند.
آنها کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته، و با روحی از ناحیه خودش » : در بیان قسمت اول و دوم میفرماید
اولئک کتب فی قلوبهم الایمان و ایدهم بروح منه). ) « آنان را تقویت فرموده است
خداوند آنها را در باغهائی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاري است، » : و در سومین مرحله میفرماید
و یدخلهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدین فیها). ) « جاودانه در آن میمانند
رضی الله عنهم و رضوا عنه). ) « خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خداوند خشنودند » : و در چهارمین مرحله میافزاید
در برابر مواهب مادّي قیامت و جنات و حور و قصور این بزرگترین پاداش روحانی است که به این گروه از مؤمنان داده میشود.
احساس رضایت مولا و معبودشان که آنها را پذیرفته، لذتبخشترین احساسی است که به آنها دست میدهد، و نتیجهاش خشنودي
کامل آنها از خداست.
آنها حزب اللّهاند، » : و در آخرین مرحله به صورت یک اعلام عمومی- که حاکی از نعمت و موهبت دیگري است- میفرماید
اولئک حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون). ) « بدانید حزب اللّه پیروزان و رستگارانند
نه تنها پیروزي در سراي دیگر و نیل به انواع نعمتهاي مادي و معنوي در قیامت، بلکه همان گونه که در آیات قبل آمد در این دنیا
نیز به لطف الهی بر دشمنان پیروزند، و در پایان جهان نیز حکومت حق و عدالت در دست آنهاست.
« پایان سوره مجادله »
ص: 133
سوره حشر [ 59 ] ..... ص : 133
اشاره
نازل شده و داراي 24 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 133
است- از سورههاي مهم و بیدارگر و « یهود بنی نضیر » این سوره- که بیشتر ناظر به داستان مبارزه مسلمانان با جمعی از یهود به نام
صفحه 160 از 504
داده « حزب اللّه » تکان دهنده قرآن مجید است، و تناسب بسیار نزدیکی با آخرین آیات سوره قبل دارد که وعده پیروزي در آن به
شده است.
محتواي این سوره را میتوان در شش بخش خلاصه کرد:
در بخش اول که تنها یک آیه است سخن از تسبیح و تنزیه عمومی موجودات در برابر خداوند عظیم و حکیم است.
در بخش دوم که از آیه 2 تا 10 میباشد ماجراي درگیري مسلمانان را با یهود پیمان شکن مدینه بازگو میکند.
در بخش سوم که از آیه 11 تا 17 را تشکیل میدهد داستان منافقان مدینه آمده است که با یهود در این برنامه همکاري نزدیک
داشتند.
بخش چهارم مشتمل بر یک سلسله اندرزها و نصایح کلی نسبت به عموم مسلمانان است.
بخش پنجم که فقط یک آیه است، توصیف بلیغی است از قرآن.
و بالاخره در بخش ششم قسمت مهمی از اوصاف جمال و جلال خدا و اسماء حسناي او را بر میشمرد که به انسان در طریق معرفۀ
اللّه کمک شایان میکند. ص: 134
یعنی اجتماع یهود براي کوچ کردن از مدینه، و یا حشر مسلمین « حشر » ضمنا نام این سوره از آیه دوم آن گرفته شده که سخن از
براي بیرون راندن آنها به میان آمده است.
است، که با تسبیح خداوند شروع شده، و اتفاقا پایان آن نیز با تسبیح الهی « مسبّحات » و بالاخره این سوره نیز یکی از سورههاي
است.
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 134
هر کس سوره حشر را بخواند تمام بهشت و دوزخ و عرش و کرسی و » : در حدیثی از پیغمبر گرامی صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
حجاب و آسمانها و زمینهاي هفتگانه و حشرات و بادها و پرندگان و درختان و جنبندگان و خورشید و ماه و فرشتگان همگی بر او
.« رحمت میفرستند، و براي او استغفار میکنند، و اگر در آن روز یا در آن شب بمیرد شهید مرده است
بدون شک اینها همه آثار اندیشه در محتواي سوره است که از قرائت آن ناشی میشود و در زندگی انسان پرتو افکن میگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 1 ..... ص : 134
اشاره
( (آیه 1
شأن نزول: ..... ص : 134
در مورد نزول پنج آیه اول این سوره شأن نزول مفصلی ذکر کردهاند که فشرده آن چنین است:
و گفته میشود که آنها اصلا اهل « بنی قینقاع » و « بنی قریظه » و « بنی نضیر » در سرزمین مدینه سه گروه از یهود زندگی میکردند
صفحه 161 از 504
حجاز نبودند ولی چون در کتب مذهبی خود خوانده بودند که پیامبري از سرزمین مدینه ظهور میکند به این سرزمین کوچ کردند،
و در انتظار این ظهور بزرگ بودند.
هنگامی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به مدینه هجرت فرمود با آنها پیمان عدم تعرض بست، ولی آنها هر زمان فرصتی یافتند
از نقض این پیمان فروگذار نکردند.
با چهل مرد سوار از یهود به مکّه « کعب بن اشرف » - غزوه احد در سال سوم هجرت واقع شد -« احد » از جمله این که بعد از جنگ
آمدند و یکسر به سراغ ص: 135
قریش رفتند و با آنها عهد و پیمان بستند که همگی متحدا بر ضد محمّد صلّی اللّه علیه و آله پیکار کنند.
این خبر از طریق وحی به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسید.
دیگر این که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله روزي با چند نفر از بزرگان و یارانش به سوي قبیله بنی نضیر که در نزدیکی مدینه زندگی
میکردند آمد و میخواست از آنها کمک یا وامی بگیرد، و شاید پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و یارانش میخواستند در زیر این
را از نزدیک بررسی کنند، مبادا مسلمانان غافلگیر شوند. « بنی نضیر » پوشش وضع
در این زمینه صحبت کرد، در این هنگام در میان یهودیان « کعب بن اشرف » پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در بیرون قلعه یهود بود و با
بذر توطئهاي پاشیده شد، و با یکدیگر گفتند:
یک نفر پشت بام رود و سنگ عظیمی بر او بیفکند و ما را از دست این مرد راحت کند! یکی از یهود اعلام آمادگی کرد و به
پشت بام رفت.
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله از طریق وحی آگاه شد برخاست و به مدینه آمد، و اینجا بود که پیمان شکنی یهود بر رسول خدا
صلّی اللّه علیه و آله مسلم شد، و دستور آماده باش براي جنگ به مسلمانان داد.
در بعضی از روایات نیز آمده که یکی از شعراي بنی نضیر به هجو و بدگوئی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پرداخت و این خود دلیل
دیگري بر پیمان شکنی آنها بود.
بزرگ یهود « کعب بن اشرف » که با « محمّد بن مسلمه » پیامبر صلّی اللّه علیه و آله براي این که ضربه کاري قبلا به آنها بزند به
آشنائی داشت دستور داد او را به هر نحو بتواند به قتل برساند و او با مقدماتی این کار را کرد.
تزلزلی در یهود ایجاد کرد. به دنبال آن رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله دستور داد مسلمانان براي « کعب بن اشرف » کشته شدن
جنگ با این قوم پیمان شکن حرکت کنند، هنگامی که آنها با خبر شدند، به قلعههاي مستحکم و دژهاي نیرومند خود پناه بردند، و
درها را محکم بستند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد بعضی درختان نخل را که نزدیک قلعهها بود بکنند یا بسوزانند.
ص: 136
این کار فریاد یهود را بلند کرد گفتند: اي محمّد! تو پیوسته از این گونه کارها نهی میکردي، پس این چه برنامهاي است؟
آیه پنجم این سوره نازل شد و به آنها پاسخ گفت که این یک دستور خاص الهی بود.
محاصره چند روز طول کشید و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله براي پرهیز از خونریزي به آنها پیشنهاد کرد که سرزمین مدینه را ترك
گویند آنها نیز پذیرفتند، مقداري از اموال خود را برداشته و بقیه را رها کردند باقیمانده اموال و اراضی و باغات و خانههاي آنها به
دست مسلمانان افتاد.
تفسیر: ..... ص : 136
صفحه 162 از 504
آنچه در آسمانها و زمین است براي خدا » : این سوره با تسبیح و تنزیه خداوند و بیان عزت و حکمت او شروع میشود، میفرماید
سبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض و هو العزیز الحکیم). ) « تسبیح میگوید، و او عزیز و حکیم است
همانها که در شناخت خدا و صفاتش گرفتار انواع انحرافات « بنی نضیر » و این در حقیقت مقدمهاي است براي بیان سرگذشت یهود
بودند.
تسبیح عمومی موجودات زمین و آسمان اعم از فرشتگان و انسانها و حیوانات و گیاهان و جمادات ممکن است با زبان قال باشد یا
با زبان حال، چرا که نظام شگفت انگیزي که در آفرینش هر ذرهاي به کار رفته با زبان حال بیانگر علم و قدرت و عظمت و حکمت
خداست.
و از سوي دیگر به عقیده جمعی از دانشمندان هر موجودي در عالم خود سهمی از عقل و درك و شعور دارد هر چند ما از آن
آگاه نیستیم، و به همین دلیل با زبان خود تسبیح خدا میگوید، هر چند گوش ما توانایی شنوائی آن را ندارد.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 2 ..... ص : 136
او (خداوند) کسی است که » : (آیه 2)- بعد از بیان این مقدمه به داستان رانده شدن یهود بنی نضیر از مدینه پرداخته، میفرماید
هو الذي اخرج الذین کفروا من اهل الکتاب من ) !« کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد (با مسلمانان) از خانههایشان بیرون راند
دیارهم لاول الحشر). ص: 137
در اینجا اجتماع و حرکت مسلمانان از مدینه به سوي قلعههاي یهود، و یا اجتماع یهود براي مبارزه با مسلمین است، « حشر » منظور از
نامیده شده، و این خود اشاره لطیفی است به « لأوّل الحشر » و از آنجا که این نخستین اجتماع در نوع خود بود در قرآن به عنوان
و مانند آنها. « خیبر » و یهود « بنی نضیر » برخوردهاي آینده با یهود
شما هرگز گمان نمیکردید که آنها (از این دیار) خارج شوند و خودشان نیز گمان میکردند که دژهاي » : سپس میافزاید
ما ظننتم ان یخرجوا و ظنوا انهم مانعتهم حصونهم من الله). ) « محکمشان آنان را از عذاب الهی مانع میشود
آنها چنان مغرور و از خود راضی بودند که تکیهگاهشان دژهاي نیرومند و قدرت ظاهریشان بود، ولی از آنجا که خدا میخواست
بر همه روشن سازد که چیزي در برابر اراده او قدرت مقاومت ندارد حتی بدون آن که جنگی رخ دهد آنها را از آن سرزمین بیرون
اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد، و در دلهایشان ترس و وحشت افکند، » : راند! لذا در ادامه آیه میفرماید
فاتاهم الله من حیث لم یحتسبوا و قذف فی ) « به گونهاي که خانههاي خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند
قلوبهم الرعب یخربون بیوتهم بایدیهم و ایدي المؤمنین).
آري! خدا این لشکر نامرئی، یعنی لشکر ترس را که در بسیاري از جنگها به یاري مؤمنان میفرستاد بر قلب آنها چیره کرد، و مجال
هرگونه حرکت و مقابله را از آنها سلب نمود، آنها خود را براي مقابله با لشکر برون آماده کرده بودند بیخبر از آن که خداوند
لشکري از درون به سراغشان میفرستد.
فاعتبروا یا اولی الابصار). ) !« پس عبرت بگیرید اي صاحبان چشم » : و در پایان آیه به عنوان یک نتیجه گیري کلی میفرماید
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 3 ..... ص : 137
و اگر نه این بود که خداوند ترك وطن را بر آنان مقرّر داشته بود آنها را در همین دنیا مجازات » : (آیه 3)- این آیه میافزاید
و لو لا ان کتب الله علیهم الجلاء لعذبهم فی الدنیا). ص: 138 ) « میکرد
صفحه 163 از 504
بدون شک جلاي وطن و رها کردن قسمت عمده سرمایههائی که یک عمر فراهم کرده بودند خود براي آنها عذابی دردناك بود.
بنابر این منظور از جمله فوق این است که اگر این عذاب براي آنها مقدر نشده بود عذاب دیگري که همان قتل و اسارت به دست
مسلمانان بود بر سر آنها فرود میآمد، خدا میخواست آنها در جهان آواره شوند، و اي بسا این آوارگی براي آنها دردناکتر بود،
زیرا هر وقت به یاد آن همه دژها و خانههاي مجلل و مزارع و باغات خود میافتادند که در دست دیگران است و خودشان بر اثر
پیمانشکنی و توطئه بر ضد پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله در مناطق دیگر محروم و سرگردانند گرفتار آزار و شکنجههاي روحی
فراوانی میشدند.
و لهم فی الآخرة ) « و براي آنها در آخرت نیز عذاب آتش است » : اما این تنها عذاب دنیاي آنها بود، لذا در پایان این آیه میافزاید
عذاب النار).
چنین است دنیا و آخرت کسانی که پشت پا به حق و عدالت زنند و بر مرکب غرور و خودخواهی سوار گردند.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 4 ..... ص : 138
(آیه 4)- و از آنجا که ذکر این ماجرا علاوه بر بیان قدرت پروردگار و حقانیت پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله باید هشداري براي
تمام کسانی باشد که اعمالی مشابه یهود بنی نضیر دارند تا مسأله در آنها خلاصه نشود در این آیه مطلب را تعمیم داده، میافزاید:
ذلک بانهم شاقوا الله و ) « این مجازات (دنیا و آخرت) از آن جهت دامنگیرشان شد که با خدا و رسولش به دشمنی برخاستند »
رسوله).
و من یشاق الله فان الله شدید ) « و هر کس به دشمنی با خدا برخیزد (خداوند مجازاتش میکند زیرا) خدا مجازات شدیدي دارد »
العقاب).
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 5 ..... ص : 138
(آیه 5)- در این آیه به پاسخ ایرادي میپردازد که یهود بنی نضیر- چنانکه در شأن نزول نیز گفتیم- به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله
متوجه میساختند، در آن موقع که دستور داد قسمتی از نخلهاي نزدیک قلعههاي محکم یهود را ببرند (تا محل کافی براي نبرد
، باشد، یا براي این که یهود ناراحت شوند و از قلعهها بیرون آیند و درگیري در خارج قلعه روي دهد). برگزیده تفسیر نمونه، ج 5
ص: 139
آنها گفتند: اي محمّد! مگر تو نبودي که از این گونه کارها نهی میکردي؟
ما قطعتم من لینۀ ) !« هر درخت با ارزش نخل را قطع یا آن را به حال خود واگذاشتید همه به فرمان خدا بود » : آیه نازل شد و گفت
او ترکتموها قائمۀ علی اصولها فباذن الله).
و لیخزي الفاسقین). ) « و هدف این بود که فاسقان را خوار و رسوا کنند »
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 6 ..... ص : 139
اشاره
( (آیه 6
صفحه 164 از 504
شأن نزول: ..... ص : 139
از آنجا که این آیه و آیه بعد نیز تکمیلی است بر آیات گذشته، شأن نزول آن نیز ادامه همان شأن نزول است.
از مدینه، باغها و زمینهاي کشاورزي و خانهها و قسمتی از اموال آنها در مدینه « بنی نضیر » توضیح این که: بعد از بیرون رفتن یهود
باقی ماند، جمعی از سران مسلمین خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و طبق آنچه از سنت عصر جاهلیت به خاطر
داشتند عرض کردند: برگزیدههاي این غنیمت، و یک چهارم آن را برگیر و بقیه را به ما واگذار، تا در میان خود تقسیم کنیم! آیات
مورد بحث نازل شد و با صراحت گفت: چون براي این غنائم، جنگی نشده و مسلمانان زحمتی نکشیدهاند تمام آن تعلق به رسول
اللّه (رئیس حکومت اسلامی) دارد و او هرگونه صلاح بداند تقسیم میکند.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله این اموال را در میان مهاجرین که دستهاي آنها در سرزمین مدینه از مال دنیا تهی بود و تعداد کمی از
انصار که نیاز شدیدي داشتند تقسیم کرد.
تفسیر: ..... ص : 139
حکم غنائمی که بدون جنگ به دست میآید در این آیه حکم غنائم بنی نضیر را بیان میکند، و در عین حال روشنگر یک قانون
کلی در زمینه تمام غنائمی است که بدون دردسر و زحمت و رنج عائد جامعه اسلامی میشود که از آن در فقه اسلامی به عنوان
یاد شده است. « فییء »
و آنچه را خدا از آنان [- یهود] به رسولش بازگردانده (و بخشیده) چیزي است که شما براي به دست آوردن آن » : میفرماید
(زحمتی نکشیدید) نه ص: 140
و ما افاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب). ) « اسبی تاختید، و نه شتري
ولی خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلّط » ، سپس میافزاید: چنان نیست که پیروزیها همیشه نتیجه جنگهاي شما باشد
و لکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شیء قدیر). ) « میسازد، و خدا بر همه چیز تواناست
آري! پیروزي بر دشمن سرسخت و نیرومندي همچون یهود بنی نضیر با امدادهاي غیبی خداوند صورت گرفت، تا بدانید خداوند بر
همه چیز قادر است، اینجاست که مسلمانان میتوانند در چنین میدانهائی هم درس معرفۀ اللّه بیاموزند، و هم نشانههاي حقانیت پیامبر
صلّی اللّه علیه و آله را ببینند، و هم برنامه اخلاص و اتکاء به ذات پاك خدا را در تمام مسیر راهشان یاد گیرند.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 7 ..... ص : 140
آنچه » : را که در آیه قبل آمده است به وضوح بیان میکند و به صورت یک قاعده کلی میفرماید « فیئ » (آیه 7)- این آیه مصرف
را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا، و رسول، و خویشاوندان او و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان
ما افاء الله علی رسوله من اهل القري فلله و للرسول و لذي القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل). ) « است
یعنی این همانند غنائم جنگهاي مسلحانه نیست که تنها یک پنجم آن در اختیار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سایر نیازمندان قرار
گیرد، و چهار پنجم از آن جنگجویان باشد.
و نیز اگر در آیه قبل گفته شد که تمام آن متعلق به رسول خداست مفهومش این نیست که تمام آن را در مصارف شخصی صرف
صفحه 165 از 504
کند، بلکه چون رئیس حکومت اسلامی، و مخصوصا مدافع و حافظ حقوق نیازمندان است قسمت عمده را در مورد آنها مصرف
میکند.
پس این مصارف ششگانه ذکر اولویتهائی است که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در مورد اموالی که در اختیار دارد باید رعایت کند، و
به تعبیر دیگر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله این همه ثروت را براي شخص خودش نمیخواهد بلکه به عنوان رهبر و رئیس
حکومت اسلامی در ص: 141
هر موردي لازم است مصرف میکند.
این نکته نیز قابل توجه است که این حق بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به امامان معصوم علیهم السّلام و بعد از آنها به نواب آنها
یعنی مجتهدان جامع الشرایط میرسد، چرا که احکام اسلام تعطیل بردار نیست، و حکومت اسلامی از مهمترین مسائلی است که
مسلمانان با آن سر و کار دارند و قسمتی از پایههاي این حکومت بر مسائل اقتصادي نهاده شده است و بخشی از مسائل اقتصادي
اصیل اسلامی همینهاست.
تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست » سپس به فلسفه این تقسیم حساب شده پرداخته، میافزاید: این به خاطر آن است
و نیازمندان از آن محروم نشوند! (کی لا یکون دولۀ بین الاغنیاء منکم). « به دست نگردد
این آیه یک اصل اساسی را در اقتصاد اسلامی بازگو میکند و آن این که جهتگیري اقتصاد اسلامی چنین است که در عین
برنامه را طوري تنظیم کرده که اموال و ثروتها متمرکز در دست گروهی محدود نشود که پیوسته در « مالکیت خصوصی » احترام به
میان آنها دست به دست بگردد.
آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و آنچه نهی کرده خودداري نمائید و از » : و در پایان آیه میفرماید
و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا و اتقوا الله ان الله شدید ) « (مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است
العقاب).
این جمله هر چند در ماجراي غنائم بنی نضیر نازل شده، ولی محتواي آن یک حکم عمومی در تمام زمینهها و برنامههاي زندگی
مسلمانهاست، و سند روشنی است براي حجت بودن سنت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و بر طبق این اصل همه مسلمانان موظفند اوامر
و نواهی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را به گوش جان بشنوند و اطاعت کنند، خواه در زمینه مسائل مربوط به حکومت اسلامی باشد یا
غیر آن.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 8 ..... ص : 141
(آیه 8)- سه گروه مهاجران و انصار و تابعان و صفات برجسته هر کدام! قرآن همچنان بحث آیات گذشته پیرامون مصارف
اموال ص: 142 -« فییء » ششگانه
و غنائمی که بدون جنگ عائد مسلمین میشود- را ادامه میدهد، که در حقیقت تفسیري براي یتیمان و مسکینها و بیش از همه
است. « ابن السبیل » تفسیر
للفقراء المهاجرین الذین ) « براي فقیران مهاجرانی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند » میفرماید: این اموال
اخرجوا من دیارهم و اموالهم).
یبتغون فضلا من الله و رضوانا و ) « آنها فضل خداوند و رضاي او را میطلبند و خدا و رسولش را یاري میکنند، آنها راستگویانند »
ینصرون الله و رسوله اولئک هم الصادقون).
خلاصه میشود. « صدق همه جانبه » و « جهاد مستمر » و « اخلاص » در اینجا سه وصف مهم براي مهاجران نخستین بیان کرده که در
صفحه 166 از 504
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 9 ..... ص : 142
(آیه 9)- در این آیه به یکی دیگر از مصارف این اموال پرداخته، و در ضمن آن توصیف بسیار جالب و بلیغی در باره طایفه انصار
و براي کسانی است که در این سرا [- » : میکند، و بحثی را که در آیه قبل در باره مهاجران بود با آن تکمیل نموده، میفرماید
و الذین تبوؤا الدار و الایمان من قبلهم). ) « سرزمین مدینه] و در سراي ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند
نشان میدهد که انصار نه تنها خانههاي ظاهري را آماده پذیرائی مهاجران کردند که خانه دل و جان و محیط شهر « تبوّءوا » تعبیر به
خود را تا آنجا که میتوانستند آماده ساختند و اینها همه قبل از هجرت مسلمانان مکه بوده است، و مهم همین است.
هر مسلمانی را به » : سپس به سه توصیف دیگر که بیانگر کل روحیات انصار میباشد پرداخته، چنین میگوید: آنها چنان هستند که
یحبون من هاجر الیهم). ) « سویشان هجرت کند دوست میدارند
و در این زمینه تفاوتی میان مسلمانان از نظر آنها نیست، بلکه مهم نزد آنان مسأله ایمان و هجرت است، و این دوست داشتن یک
ویژگی مستمر آنها محسوب میشود. ص: 143
و لا یجدون فی صدورهم حاجۀ مما اوتوا). ) « و در دل خود نیازي به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمیکنند » : دیگر این که
نه چشم داشتی به غنائمی که به آنها داده شده است دارند، و نه نسبت به آنها حسد میورزند و نه حتی در درون دل احساس نیاز به
آنچه به آنها اعطا شده میکنند.
و یؤثرون علی أنفسهم و لو کان ) « و آنها را بر خود مقدم میدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند » : و در مرحله سوم میافزاید
بهم خصاصۀ).
سه ویژگی پرافتخار آنهاست. « ایثار » و « بلندنظري » و « محبت » و به این ترتیب
مفسر معروف اسلامی، میگوید: پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله روز پیروزي بر یهود بنی نضیر به انصار « ابن عباس »
اگر مایل هستید اموال و خانههایتان را با مهاجران تقسیم کنید، و در این غنائم با آنها شریک شوید، و اگر میخواهید اموال » : فرمود
انصار گفتند: هم اموال و خانههایمان را با آنها تقسیم !؟« و خانههایتان از آن شما باشد و از این غنائم چیزي به شما داده نشود
میکنیم، و هم چشم داشتی به غنائم نداریم، و مهاجران را بر خود مقدم میشمریم، آیه فوق نازل شد و این روحیه عالی آنها را
ستود.
و کسانی که از بخل و حرص نفس خویش » : و در پایان آیه براي تأکید بیشتر روي این اوصاف کریمه، و بیان نتیجه آن میافزاید
و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون). ) « بازداشته شدهاند، رستگارانند
شح از بخل شدیدتر است، بخیل کسی است که در مورد آنچه دارد بخل » : در حدیثی میخوانیم که امام صادق علیه السّلام فرمود
میورزد، ولی شحیح هم نسبت به آنچه در دست مردم است بخل میورزد و هم آنچه خود در اختیار دارد، تا آنجا که هر چه را در
دست مردم ببیند آرزو میکند آن را به چنگ آورد، خواه از طریق حلال باشد یا حرام و هرگز قانع به آنچه خداوند به او روزي
.« داده نیست
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 10 ..... ص : 143
اشاره
صفحه 167 از 504
(آیه 10 )- در این آیه سخن از گروه سومی از مسلمین به میان میآورد که با ص: 144
معروف شدهاند، و بعد از مهاجران و انصار که در آیات قبل سخن از آنها به میان « تابعین » الهام از قرآن مجید در میان ما به عنوان
آمد سومین گروه عظیم مسلمین را تشکیل میدهند.
همچنین) کسانی که بعد از آنها [- مهاجران و انصار] آمدند و میگویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان ) » : میفرماید
و الذین جاؤ ) « بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دلهایمان حسد و کینهاي نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و رحیمی
من بعدهم یقولون ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا ربنا انک رؤف رحیم).
از ویژگیهاي آنهاست. « دوري از کینه و حسد » و « احترام به پیشگامان در ایمان » و « خودسازي » به این ترتیب
برادران) و استمداد از خداوند رءوف و رحیم در پایان آیه همه حاکی از روح محبت و صفا و برادري است که بر ) « اخوان » تعبیر به
کل جامعه اسلامی باید حاکم باشد و هر کس هر نیکی را میخواهد تنها براي خود نخواهد.
منحصر به نیازمندان مهاجرین و « فییء » این آیه تمام مسلمین را تا دامنه قیامت شامل میشود، و بیانگر این واقعیت میباشد که اموال
انصار نیست، بلکه سایر نیازمندان مسلمین را در طول تاریخ شامل میشود.
صحابه در میزان قرآن و تاریخ- ..... ص : 144
در آیات فوق آمده باز اصرار « تابعین » و « انصار » و « مهاجران » در اینجا بعضی از مفسران بدون توجه به اوصافی که براي هر یک از
را بدون استثنا پاك و منزه بشمرند، و کارهاي خلافی که احیانا در زمان خود پیامبر صلّی اللّه علیه و آله یا « صحابه » دارند که همه
بعد از او از بعضی از آنان سرزده با دیده اغماض بنگرند، و هر کس را در صف مهاجران و انصار و تابعین قرار گرفته چشم بسته
محترم و مقدس بدانند.
را دقیقا معین « تابعین » و « انصار » راستین و « مهاجران » در حالی که آیات فوق پاسخ دندان شکنی به این افراد میدهد، و ضوابط
میکند. ص: 145
اخلاص، و جهاد، و صدق را میشمرد. « مهاجران » در
محبت نسبت به مهاجران، و ایثار، و پرهیز از هرگونه بخل و حرص را ذکر میکند. « انصار » و در
خودسازي و احترام به پیشگامان در ایمان، و پرهیز از هرگونه کینه و حسد را بیان مینماید. « تابعین » و در
بنابر این ما در عین احترام به پیشگامان در خط ایمان پرونده اعمال آنها را چه در عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، و چه در
طوفانهاي شدیدي که بعد از او در جامعه اسلامی در گرفت، دقیقا تحت بررسی قرار میدهیم، و بر اساس معیارهائی که در همین
آیات از قرآن دریافتهایم، در باره آنها قضاوت و داوري میکنیم، پیوند خود را با آنها که بر سر عهد و پیمان خود باقی ماندند
محکم میسازیم، و از آنها که در عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله یا بعد از او رابطه خود را گسستند میبریم، این است یک منطق
صحیح و هماهنگ با حکم قرآن و عقل.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 11 ..... ص : 145
اشاره
صفحه 168 از 504
( (آیه 11
شأن نزول: ..... ص : 145
فرستادند و گفتند: شما محکم « بنی نضیر » و یارانش مخفیانه کسی را به سراغ یهود « عبد اللّه بن ابیّ » جمعی از منافقان مدینه مانند
در جاي خود بایستید، از خانههاي خود بیرون نروید، و دژهاي خود را محکم سازید، ما دو هزار نفر یاور از قوم خود و دیگران
داریم و تا آخرین نفس با شما هستیم، طایفه بنی قریظه و سایر هم پیمانهاي شما از قبیله غطفان نیز با شما همراهی میکنند.
همین امر سبب شد که یهود بنی نضیر بر مخالفت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تشویق شوند، اما در این هنگام یکی از بزرگان بنی
نکنید، او « عبد اللّه بن ابی » که سرپرست برنامههاي بنی نضیر بود گفت: اعتنائی به حرف « حی بن اخطب » به « سلام » نضیر به نام
میخواهد شما را تشویق به جنگ محمد صلّی اللّه علیه و آله کند، و خودش در خانه بنشیند و شما را تسلیم حوادث نماید.
در پاسخ او گفت: به خدا سوگند « سلام » ، حیی گفت: ما جز دشمنی محمد صلّی اللّه علیه و آله و پیکار با او چیزي را نمیشناسیم
من میبینم سر انجام ما را از این سرزمین ص: 146
بیرون میکنند، و اموال و شرف ما بر باد میرود کودکان ما اسیر، و جنگجویان ما کشته میشوند.
این آیه و سه آیه بعد از آن نازل شد که، سر انجام این ماجرا را بازگو میکند.
تفسیر: ..... ص : 146
در آیات گذشته، و شرح حال سه گروه از مؤمنان در « بنی نضیر » نقش منافقان در فتنههاي یهود- بعد از بیان ماجراي طایفه یهود
اینجا به شرح حال گروه دیگري یعنی منافقان و نقش آنها در این ماجرا میپردازد.
آیا منافقان را ندیدي که پیوسته به برادران کافرشان از اهل » : نخست روي سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، میفرماید
کتاب میگفتند: هر گاه شما را (از وطن) بیرون کنند ما هم با شما بیرون خواهیم رفت، و هرگز سخن هیچ کس را در باره شما
ا لم تر الی الذین نافقوا یقولون لاخوانهم الذین کفروا من اهل ) « اطاعت نخواهیم کرد، و اگر با شما پیکار شود یاریتان خواهیم نمود
الکتاب لئن اخرجتم لنخرجن معکم و لا نطیع فیکم احدا ابدا و ان قوتلتم لننصرنکم).
و به این ترتیب این گروه از منافقان به طایفه یهود سه مطلب را قول دادند که در همه دروغ میگفتند.
و الله یشهد انهم لکاذبون). ) « خداوند شهادت میدهد که آنها دروغگویانند » : و به همین دلیل قرآن با صراحت میگوید
آري! همیشه منافقان دروغگو بودهاند، و غالبا دروغگویان منافقند.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 12 ..... ص : 146
لئن اخرجوا ) « اگر آنها را بیرون کنند با آنان بیرون نمیروند » : (آیه 12 )- سپس براي توضیح بیشتر در باره دروغگوئی آنها میافزاید
لا یخرجون معهم).
و لئن قوتلوا لا ینصرونهم). ) « و اگر با آنها پیکار شود یاریشان نخواهند کرد »
و لئن نصروهم لیولن الادبار). ) !« و اگر (به گفته خود عمل کنند و) یاریشان کنند پشت به میدان کرده فرار میکنند »
ثم لا ینصرون). ) « سپس کسی آنان را یاري نمیکند »
صفحه 169 از 504
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 13 ..... ص : 146
(آیه 13 )- در این آیه به تشریح علّت این شکست پرداخته، میگوید:
لانتم اشد رهبۀ فی ص: 147 ) « وحشت از شما در دلهاي آنها بیش از ترس از خداست »
صدورهم من الله)
. چون از خدا نمیترسند از همه چیز وحشت دارند، مخصوصا از دشمنان مؤمن و مقاومی چون شما.
ذلک بانهم قوم لا یفقهون). ) « این به خاطر آن است که آنها گروهی نادانند »
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 14 ..... ص : 147
آنها هرگز با شما به صورت گروهی نمیجنگند جز » : (آیه 14 )- سپس به بیان نشانه روشنی از این ترس درونی پرداخته، میافزاید
لا یقاتلونکم جمیعا الا فی قري محصنۀ او من وراء جدر). ) « در دژهاي محکم یا از پشت دیوارها
آري! آنها چون از دژ ایمان و توکل بر خدا بیرون هستند جز در پناه دیوارها و قلعههاي محکم جرأت جنگ و رویاروئی با مؤمنان
ندارند! سپس میافزاید: اما این نه به خاطر آن است که آنها افرادي ضعیف و ناتوان و ناآگاه به فنون جنگند بلکه به هنگامی که
اما در برابر شما ضعیف (بأسهم بینهم شدید). « پیکارشان در میان خودشان شدید است » درگیري رخ میدهد
آنها را متحد » و در ادامه همین آیه، به عامل دیگري براي شکست و ناکامی آنها پرداخته، میفرماید: به ظاهر آنها که مینگري
تحسبهم جمیعا و ) « میپنداري در حالی که دلهایشان پراکنده است، این به خاطر آن است که آنها قومی هستند که تعقل نمیکنند
قلوبهم شتی ذلک بانهم قوم لا یعقلون).
به این ترتیب انسجام ظاهري افراد بیایمان و پیمان و وحدت نظامی و اقتصادي آنها هرگز نباید ما را فریب دهد، چرا که در پشت
این پیمانها و شعارهاي وحدت، دلهاي پراکندهاي قرار دارد، و دلیل آن هم روشن است، زیرا هر کدام حافظ منافع مادي خویشند، و
میدانیم منافع مادي همیشه در تضاد است، در حالی که وحدت و انسجام مؤمنان بر اساس اصولی است که تضاد در آن راه ندارد،
یعنی اصل ایمان و توحید و ارزشهاي الهی.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 15 ..... ص : 147
(آیه 15 )- قرآن همچنان بحث پیرامون داستان یهود بنی نضیر و منافقان را ادامه داده، و با دو تشبیه جالب، موقعیت هر کدام از این
همچون کسانی است که کمی پیش از آنان بودند (همانها » دو گروه را مشخص میسازد. نخست میفرماید: داستان یهود بنی نضیر
که در این دنیا) طعم تلخ کار خود را چشیدند و براي ص: 148
کمثل الذین من قبلهم قریبا ذاقوا وبال امرهم و لهم عذاب الیم). ) « آنها عذابی دردناك است
اما این گروه چه کسانی بودند که سرگذشت عبرت انگیزي قبل از ماجراي بنی نضیر داشتند؟
میدانند که بعد از ماجراي بدر واقع شد، و منجر به بیرون راندن این « بنی قینقاع » بسیاري از مفسران آن را اشاره به ماجراي یهود
افرادي ثروتمند و مغرور و در میان خود جنگجو بودند، و پیامبر صلّی « بنی نضیر » گروه از یهود از مدینه گردید، آنها نیز مانند یهود
اللّه علیه و آله و مسلمانان را تهدید میکردند، ولی سر انجام چیزي جز بدبختی و در به دري در دنیا و عذاب الیم آخرت عائدشان
نشد.
صفحه 170 از 504
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 16 ..... ص : 148
همچون » (آیه 16 )- با طناب پوسیده شیطان به چاه نروید! در این آیه به تشبیهی در باره منافقان پرداخته، میگوید: داستان آنها نیز
شیطان است که به انسان گفت: کافر شو (تا مشکلات تو را حل کنم) اما هنگامی که کافر شد گفت: من از تو بیزارم، من از
کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر قال انی بريء منک انی اخاف الله رب ) « خداوندي که پروردگار عالمیان است بیم دارم
العالمین).
مطلق انسانهائی است که تحت تأثیر شیطان قرار گرفته، فریب وعدههاي دروغین او را میخورند و راه کفر « انسان » منظور از
میپویند، و سر انجام شیطان آنها را تنها گذاشته و از آنان بیزاري میجوید! آري! چنین است حال منافقان که دوستان خود را با
وعدههاي دروغین و نیرنگ به وسط معرکه میفرستند، سپس آنها را تنها گذارده فرار میکنند چرا که در نفاق وفاداري نیست.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 17 ..... ص : 148
سر » : (آیه 17 )- در این آیه نتیجه کار این دو گروه: شیطان و اتباعش و منافقان و دوستانشان از اهل کفر را روشن ساخته، میافزاید
فکان عاقبتهما ) !« انجام کارشان این شد که هر دو در آتش دوزخ خواهند بود، جاودانه در آن میمانند، و این است کیفر ستمکاران
انهما فی النار خالدین فیها و ذلک جزاء الظالمین). ص: 149
این یک اصل کلی است که عاقبت همکاري کفر و نفاق، و شیطان و یارانش، شکست و ناکامی و عذاب دنیا و آخرت است، در
حالی که همکاري مؤمنان و دوستانشان همکاري مستمر و جاودانی و سر انجامش پیروزي و برخورداري از رحمت واسعه الهی در
هر دو جهان است.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 18 ..... ص : 149
و منافقان و « بنی نضیر » (آیه 18 )- در این آیه روي سخن را به مؤمنان کرده، به عنوان یک نتیجهگیري از ماجراي شوم و دردناك
شیطان، میفرماید:
یا ایها ) ؟« اي کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و هر کس باید بنگرد تا براي فردایش چه چیز از پیش فرستاده »
الذین آمنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد).
در حقیقت سرمایه اصلی انسان در صحنه قیامت کارهائی است که از پیش فرستاده، و گر نه غالبا کسی به فکر انسان نیست که براي
او چیزي بعد از مرگ او بفرستد، و یا اگر بفرستند ارزش زیادي ندارد.
و اتقوا الله ان الله خبیر بما ) « از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است » : سپس بار دیگر براي تأکید میافزاید
تعملون).
آري! تقوا و ترس از خداوند سبب میشود که انسان براي فرداي قیامت بیندیشد، و اعمال خود را پاك و پاکیزه و خالص کند.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 19 ..... ص : 149
و همچون کسانی نباشید که » : (آیه 19 )- این آیه به دنبال دستور به تقوا و توجه به معاد، تأکید بر یاد خدا کرده، چنین میفرماید
و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم). ) « خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد
صفحه 171 از 504
و حضور او در همه جا و همه حال، و توجه به دادگاه عدل « اللّه » خمیر مایه تقوا دو چیز است: یاد خدا یعنی توجه به مراقبت دائمی
خداوند و نامه اعمالی که هیچ کار صغیر و کبیري وجود ندارد مگر این که در آن ثبت میشود، و به همین دلیل توجه به این دو
اصل (مبدأ و معاد) در سر لوحه برنامههاي تربیتی انبیا و اولیاء قرار داشته، و تأثیر آن در پاکسازي فرد و اجتماع کاملا چشمگیر
است. ص: 150
اصولا یکی از بزرگترین بدبختیها و مصائب انسان خود فراموشی است، چرا که ارزشها و استعدادها و لیاقتهاي ذاتی خود را که خدا
در او نهفته و از بقیه مخلوقات ممتازش ساخته، به دست فراموشی میسپرد، و این مساوي با فراموش کردن انسانیت خویش است، و
چنین انسانی تا سر حد یک حیوان درّنده سقوط میکند، و همّتش چیزي جز خواب و خور و شهوت نخواهد بود! و اینها همه عامل
اصلی فسق و فجور بلکه این خود فراموشی بدترین مصداق فسق و خروج از طاعت خداست.
اولئک هم الفاسقون). ) « آنها فاسقانند » : لذا در پایان آیه میگوید
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 20 ..... ص : 150
(آیه 20 )- در این آیه به مقایسه این دو گروه (گروه مؤمنان با تقوا، و متوجه به مبدأ و معاد، و گروه فراموشکاران خدا که گرفتار
لا یستوي اصحاب النار و اصحاب الجنۀ). ) « هرگز دوزخیان و بهشتیان یکسان نیستند » : خود فراموشی شدهاند) پرداخته، میگوید
نه در این دنیا، نه در معارف، نه در نحوه تفکّر، نه در طرز زندگی فردي و جمعی و هدف آن، و نه در آخرت و پاداشهاي الهی،
خط این دو گروه در همه جا، و همه چیز، از هم جداست، یکی به یاد خدا و قیامت و احیاي ارزشهاي والاي انسانی، و اندوختن
ذخائر براي زندگی جاویدان است، و دیگري غرق شهوات و لذات مادي و گرفتار فراموشی همه چیز و اسیر بند هوي و هوس.
و به این ترتیب انسان بر سر دو راهی قرار دارد یا باید به گروه اول بپیوندد یا به گروه دوم و راه سومی در پیش نیست.
اصحاب الجنۀ هم الفائزون). ) « اصحاب بهشت رستگار و پیروزند » : و در پایان آیه به صورت یک حکم قاطع میفرماید
نه تنها در قیامت رستگار و پیروزند که در این دنیا نیز پیروزي و آرامش و نجات از آن آنهاست، و شکست در هر دو جهان نصیب
فراموشکاران است.
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 21 ..... ص : 150
(آیه 21 )- اگر قرآن بر کوهها نازل میشد از هم میشکافتند! در تعقیب آیات گذشته که از طرق مختلف براي نفوذ در قلوب
انسانها ص: 151
استفاده میکرد، و مسائل سرنوشت ساز انسانها را در زندهترین صورتش بیان نمود در این آیه که ناظر به همه آیات قرآن مجید
است پرده از روي این حقیقت بر میدارد که نفوذ قرآن بقدري عمیق است که اگر بر کوهها نازل میشد آنها را تکان میداد، اما
اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم » : عجب از این انسان سنگدل که گاه میشنود و تکان نمیخورد! نخست میفرماید
لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعا متصدعا من خشیۀ الله). ) « میدیدي در برابر آن خاشع میشود، و از خوف خدا میشکافد
و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون). ) « و اینها مثالهائی است که براي مردم میزنیم شاید در آن بیندیشید »
بعضی این آیه را بر ظاهرش حمل کردهاند و گفتهاند: تمام موجودات این جهان، از جمله کوهها، براي خود نوعی درك و شعور
دارند و اگر این آیات بر آنها نازل میشد به راستی از هم متلاشی میشدند، گواه این معنی را آیه 74 سوره بقره میدانند که در
سپس دلهاي شما بعد از این ماجرا سخت شد، همچون سنگ! و یا سختتر! چرا که پارهاي از » : توصیف گروهی از یهود میگوید
صفحه 172 از 504
سنگها میشکافد و از آنها نهرها جاري میشود، و پارهاي از آنها شکاف بر میدارد و آب از آن تراوش میکند و پارهاي از خوف
!« خدا به زیر میافتد
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 22 ..... ص : 151
(آیه 22 )- در آیات بعد به ذکر قسمت مهمی از اوصاف جمال و جلال خدا- که توجه به هر یک در تربیت نفوس و تهذیب قلوب
تأثیر عمیق دارد- میپردازد، و ضمن سه آیه پانزده صفت و به تعبیر دیگر هجده صفت از اوصاف عظیم او را بر میشمرد و هر آیه
شروع میشود که انسان را به عالم نورانی اسماء و صفات حق رهنمون میگردد. « اللّه » با بیان توحید الهی و نام مقدس
هو الله الذي لا اله الا هو ) « او خدائی است که معبودي جز او نیست، داناي آشکار و نهان است و او رحمان و رحیم است » : میفرماید
عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم). ص: 152
در اینجا قبل از هر چیز روي مسأله توحید که خمیرمایه همه اوصاف جمال و جلال و ریشه اصلی معرفت الهی است تکیه میکند، و
بعد از آن روي علم و دانش او نسبت به غیب و شهود.
تکیه شده، تا « رحیم » و رحمت خاصهاش که ویژه مؤمنان است « رحمن » سپس روي رحمت عامه او که همه خلایق را شامل میشود
به انسان امید بخشد. و او را در راه طولانی تکامل و سیر الی اللّه که در پیش دارد یاري دهد
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 23 ..... ص : 152
او خدائی است که معبودي جز » : (آیه 23 )- در این آیه علاوه بر تأکید روي مسأله توحید هشت وصف دیگر ذکر کرده، میفرماید
هو الله الذي لا اله الا هو). ) « او نیست
الملک). ) « حاکم و مالک اصلی اوست »
القدوس). ) « از هر عیب منزه است »
و همه از ناحیه او در سلامتند (السلام). « به کسی ستم نمیکند »
المؤمن). ) « امنیت بخش است » سپس میافزاید: او براي دوستانش
المهیمن). ) « مراقب (همه چیز) است » او حافظ و نگاهدارنده و
العزیز). ) « او قدرتمندي شکست ناپذیر است »
الجبار). ) « که با اراده نافذ خود هر امري را اصلاح میکند »
و چیزي برتر و بالاتر از او نیست (المتکبر). « و شایسته عظمت است » : سپس میافزاید
از آنجا که عظمت و بزرگی تنها شایسته مقام خداست این واژه به معنی ممدوحش تنها در باره او به کار میرود و هر گاه در غیر
مورد او به کار رود به معنی مذموم است.
خداوند منزه است از آنچه » : و در پایان آیه، بار دیگر روي مسأله توحید که سخن با آن آغاز شده بود تکیه کرده، میفرماید
سبحان الله عما یشرکون). ) « شریک براي او قرار میدهند
ص: 153
سورة الحشر( 59 ): آیۀ 24 ..... ص : 153
صفحه 173 از 504
او خداوندي است » : (آیه 24 )- و در آخرین آیه سوره در تکمیل این صفات به شش وصف دیگر اشاره کرده، چنین میفرماید
هو الله الخالق). ) « خالق
الباري). ) « آفرینندهاي بیسابقه »
بینظیر (المصور). « و صورتگري »
براي او » : و سپس از آنجا که اوصاف خداوند منحصر به این اوصاف نیست، بلکه اوصافش همچون ذاتش بیپایان است، میافزاید
له الاسماء الحسنی). ) « نامهاي نیک است
و او را از هر عیب و « و آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او میگویند » ، و به همین دلیل از هرگونه عیب و نقص، منزه و مبراست
نقصی پاك میشمرند (یسبح له ما فی السماوات و الارض).
و سر انجام براي تأکید بیشتر، روي موضوع نظام آفرینش به دو وصف دیگر از اوصافش که یکی از آنها قبلا آمد، اشاره کرده،
و هو العزیز الحکیم). ) « و او عزیز و حکیم است » : میفرماید
اولی نشانه کمال قدرت او بر همه چیز، و غلبه بر هر مانع است، و دومی اشاره به علم و آگاهی از نظام آفرینش و تنظیم برنامه دقیق
در امر خلقت و تدبیر است.
و به این ترتیب در مجموع این آیات سه گانه علاوه بر مسأله توحید- که دو بار تکرار شده- هفده وصف از اوصاف خدا آمده
است بدین ترتیب:
عالم الغیب و الشهاده- رحمان- رحیم- ملک- قدّوس- سلام- مؤمن- مهیمن- عزیز- جبّار- متکبّر- خالق- بارئ- مصوّر- حکیم-
داراي اسماء الحسنی- کسی که همه موجودات عالم تسبیح او میگویند.
و به این ترتیب، این آیات دست پویندگان راه معرفت اللّه را گرفته منزل به منزل پیش میبرد، از ذات پاك او شروع میکند، و بعد
به عالم خلقت میآورد، و باز در این سیر الی اللّه از مخلوق نیز به سوي خالق میبرد، قلب را مظهر اسماء و صفات الهی و مرکز
انوار ربانی میکند و در لابلاي این معارف و انوار، او را میسازد ص: 154
و تربیت مینماید شکوفههاي تقوا را بر شاخسار وجودش ظاهر ساخته و لایق قرب جوارش میکند.
هر » : آیات آخر این سوره آیاتی است فوق العاده با عظمت و الهام بخش در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
« پایان سوره حشر » !« کس آخر سوره حشر را بخواند، گناهان گذشته و آینده او بخشوده میشود
ص: 155
سوره ممتحنه [ 60 ] ..... ص : 155
اشاره
نازل شده و داراي 13 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 155
این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل میگردد:
و نهی از طرح دوستی با مشرکان سخن میگوید، و مسلمانان را به الهام گرفتن « بغض فی اللّه » و « حبّ فی اللّه » بخش اول از مسأله
از پیامبر بزرگ خدا ابراهیم (ع) دعوت میکند، و خصوصیات دیگري را در این زمینه بر میشمرد. این معنی در پایان سوره نیز
صفحه 174 از 504
تکرار و تأکید شده است.
بخش دوم پیرامون زنان مهاجر و آزمایش و امتحان آنها و احکام دیگري در این رابطه بحث میکند.
براي این سوره نیز به خاطر مسأله آزمایش و امتحان میباشد که در آیه 10 آمده است. « ممتحنه » انتخاب نام
است به خاطر نهی از مودّت مشرکان در نخستین آیه سوره. « مودّت » نام دیگري براي سوره ذکر شده و آن سوره
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 155
هر کس سوره ممتحنه را قرائت کند تمام مؤمنین و مؤمنات، شفیعان او در » : در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
.« روز قیامت خواهند بود
ناگفته پیداست این همه فضیلت و افتخار از آن کسانی است که تنها به تلاوت بیروح و فاقد علم و عمل قناعت نکنند.
ص: 156
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 1 ..... ص : 156
اشاره
( (آیه 1
شأن نزول: ..... ص : 156
نازل شده است. « حاطب بن ابی بلتعه » این آیه در باره
بود از مکّه به مدینه خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله « مکّه » که وابسته به یکی از قبائل « ساره » جریان چنین بود که: زنی به نام
آمد. حضرت به او فرمود: آیا مسلمان شدهاي و به اینجا آمدهاي؟
عرض کرد: نه.
فرمود: پس چرا آمدي؟
عرض کرد: شما اصل و عشیره ما بودید، و سرپرستان من همه رفتند، و من شدیدا، محتاج شدم نزد شما آمدهام تا عطائی به من کنید
و لباس و مرکبی ببخشید.
فرمود: پس جوانان مکّه چه شدند؟ (اشاره به این که آن زن خواننده بود و براي جوانان خو میکرد.)
گفت: بعد از واقعه بدر، هیچ کس از من تقاضاي خوانندگی نکرد- و این نشان میدهد ضربه جنگ بدر تا چه حد بر مشرکان مکّه
سنگین بود- حضرت دستور داد، لباس و مرکب و خرج راهی به او دادند، و این در حالی بود که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آماده
فتح مکّه میشد.
آمد و « ساره » یکی از مسلمانان معروف که در جنگ بدر و بیعت رضوان شرکت کرده بود) نزد ) « حاطب بن ابی بلتعه » در این موقع
نامهاي نوشت و گفت: آن را به اهل مکّه بده و ده دینار و به قولی ده درهم نیز به او داد.
صفحه 175 از 504
در نامه به اهل مکّه نوشته بود رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله قصد دارد به سوي شما آید، آماده دفاع از خویش باشید! « حاطب »
جبرئیل این ماجرا را به اطلاع پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسانید، رسول خدا، علی علیه السّلام و عمار و عمر و زبیر و طلحه و مقداد
و ابو مرثد را دستور داد که به سوي مکّه حرکت کنند و فرمود: در یکی از منزلگاههاي وسط راه به زنی میرسید که حامل نامهاي
به مشرکین مکّه است، نامه را از او بگیرید. ص: 157
آنها در همان مکان که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرموده بود به او رسیدند، او سوگند یاد کرد که هیچ نامهاي نزد او نیست،
ولی علی علیه السّلام فرمود: نه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به ما دروغ گفته، و نه ما دروغ میگوئیم، شمشیر را کشید و فرمود: نامه را
که نامه را در میان گیسوانش پنهان کرده بود بیرون آورد، آنها نامه را « ساره » ! بیرون بیاور، و الا به خدا سوگند گردنت را میزنم
خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آوردند.
فرستاد، فرمود: این نامه را میشناسی؟ « حاطب » حضرت صلّی اللّه علیه و آله به سراغ
عرض کرد: بلی، فرمود: چه چیز موجب شد به این کار اقدام کنی؟
عرض کرد: اي رسول خدا! به خدا سوگند از آن روز که اسلام را پذیرفتهام لحظهاي کافر نشدهام، ولی مسأله این است که تمام
مهاجران کسانی را در مکّه دارند ولی من در میان آنها غریبم و خانواده من در چنگال آنها گرفتارند، خواستم مزاحم خانواده من
نشوند، در حالی که میدانستم خداوند سر انجام آنها را گرفتار شکست میکند.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عذرش را پذیرفت- اینجا بود که آیه نازل شد و درسهاي مهمی در زمینه ترك هرگونه دوستی نسبت به
مشرکان و دشمنان خدا به مسلمانان داد.
تفسیر: ..... ص : 157
سر انجام طرح دوستی با دشمن خدا! چنانکه در شأن نزول دانستیم حرکتی از ناحیه یکی از مسلمانان صادر شد که هر چند به قصد
جاسوسی نبود ولی اظهار محبتی به دشمنان اسلام محسوب میشد، لذا آیه به مسلمانان هشدار داد که از تکرار این گونه کارها در
آینده بپرهیزند.
یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید » : نخست میفرماید
عدوي و عدوکم اولیاء).
یعنی آنها نه فقط دشمنان خدا هستند که با شما نیز عداوت و دشمنی دارند، با این حال چگونه دست دوستی به سوي آنها دراز
شما نسبت به آنها اظهار محبت میکنید در حالی که آنها به ص: 158 » : میکنید؟! سپس میافزاید
آنچه از حق براي شما آمده (اسلام و قرآن) کافر شدهاند، و رسول خدا و شما را به خاطر ایمان به خداوندي که پروردگار همه
تلقون الیهم بالمودة و قد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول و ایاکم ان تؤمنوا ) « شماست از شهر و دیارتان بیرون میرانند
بالله ربکم).
آنها هم در عقیده با شما مخالفند، و هم عملا به مبارزه برخاستهاند، و کاري را که بزرگترین افتخار شماست، یعنی ایمان به
پروردگار، براي شما بزرگترین جرم و گناه شمردهاند، با این حال آیا جاي این است که شما نسبت به آنها اظهار محبت کنید.
پیوند دوستی با آنها برقرار « اگر شما براي جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کردهاید » : سپس براي توضیح بیشتر میافزاید
نسازید (ان کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی و ابتغاء مرضاتی).
اگر به راستی دم از دوستی خدا میزنید و به خاطر او از شهر و دیار خود هجرت کردهاید، و طالب جهاد فی سبیل اللّه و جلب
صفحه 176 از 504
رضاي او هستید این مطلب با دوستی دشمنان خدا سازگار نیست.
شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار میکنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار » : باز براي توضیح بیشتر میافزاید
تسرون الیهم بالمودة و انا اعلم بما اخفیتم و ما اعلنتم). ) !« میسازید از همه داناترم
بنابر این مخفی کاري چه فایدهاي دارد با علم خداوند به غیب و شهود.
و من ) « و هر کس از شما چنین کاري کند از راه راست گمراه شده است » : و در پایان آیه، به عنوان یک تهدید قاطع، میفرماید
یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل).
هم از راه معرفت خدا منحرف گشته که گمان کرده چیزي بر خدا مخفی میماند، و هم از راه ایمان و اخلاص و تقوا که طرح
دوستی با دشمنان خدا ریخته و هم تیشه به ریشه زندگانی خود زده است که دشمنش را از اسرارش با خبر ساخته و این بدترین
انحرافی است که ممکن است به شخص مؤمن بعد از وصول به سر چشمه ایمان دست دهد.
ص: 159
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 2 ..... ص : 159
اگر آنها بر شما » : (آیه 2)- در این آیه، براي تأکید و توضیح بیشتر، میافزاید: شما براي چه طرح دوستی با آنها میریزید؟ با این که
ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداء و ) « مسلّط شوند دشمنانتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدي کردن به شما میگشایند
یبسطوا الیکم ایدیهم و السنتهم بالسوء).
شما براي آنها دلسوزي میکنید در حالی که عداوتشان با شما آن چنان ریشهدار است که اگر بر شما دست یابند از هیچ کاري
فروگذار نمیکنند.
و بزرگترین افتخار خود یعنی گوهر ایمان را از دست « دوست دارند شما (از اسلام) به کفر بازگردید » : و از همه بدتر این است که
دهید (و ودوا لو تکفرون).
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 3 ..... ص : 159
پرداخته، که در جواب پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که فرمود: « حاطب بن ابی بلتعه » (آیه 3)- و در این آیه به پاسخگوئی افرادي مانند
چرا اسرار مسلمانان را در اختیار مشرکان مکّ ه قرار دادي؟ گفت: خواستم از این طریق خویشاوندان و بستگانم را حفظ کنم!
لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم). ) « هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودي به حالتان نخواهند داشت » : میفرماید
چرا که اگر اولاد و بستگان بیایمان باشند نه آبرو و سرمایهاي براي این دنیا خواهند بود و نه وسیله نجاتی در آخرت.
یوم القیامۀ یفصل بینکم). ) « میان شما جدائی میافکند » سپس میافزاید: خداوند روز قیامت
اهل ایمان به سوي بهشت میروند، و اهل کفر به سوي دوزخ.
و الله بما تعملون بصیر). ) « خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست » : و در پایان آیه، بار دیگر به همگان هشدار میدهد که
حاطب بن ابی » هم از نیّات شما آگاه است، و هم از اعمالی که بطور سرّي انجام میدهید، و اگر در مواردي اسرار شما را مانند
فاش نمیکند روي مصالحی است، نه این که نداند و آگاه نباشد. « بلتعه
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 4 ..... ص : 159
صفحه 177 از 504
(آیه 4)- ابراهیم براي همه شما اسوه بود! از آنجا که قرآن مجید، در بسیاري از موارد، براي تکمیل تعلیمات خود از الگوهاي مهمی
که در جهان ص: 160
انسانیت وجود داشته شاهد میآورد، در اینجا نیز به دنبال نهی شدیدي که از دوستی با دشمنان خدا در آیات قبل شده سخن از
ابراهیم (ع) و برنامه اوج به عنوان پیشواي بزرگی که مورد احترام همه اقوام، مخصوصا قوم عرب، بوده به میان میآورد.
قد کانت لکم اسوة حسنۀ فی ابراهیم ) « براي شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت » : میفرماید
و الذین معه).
آنها که با ابراهیم بودند) مؤمنانی است که او را در این راه همراهی میکردند، هر چند قلیل و اندك ) « و الذین معه » منظور از تعبیر
بودند.
در آن هنگامی که به قوم (مشرك) خود گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید » : سپس در توضیح این معنی میافزاید
اذ قالوا لقومهم انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله). ) !« بیزاریم
ما نه شما را قبول داریم، و نه آئین و مذهبتان را، ما هم از خودتان و هم از بتهاي بیارزشتان متنفریم.
کفرنا بکم). ) « ما نسبت به شما کافریم » : و باز براي تأکید افزودند
البته این کفر همان کفر برائت و بیزاري است که در بعضی از روایات ضمن بر شمردن اقسام پنج گانه کفر به آن اشاره شده است.
و بدا بیننا و بینکم العداوة و ) « و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است » : و سوّمین بار براي تأکید بیشتر افزودند
البغضاء ابدا).
حتی تؤمنوا بالله وحده). ) « تا آن زمان که به خداي یگانه ایمان بیاورید » و این وضع همچنان ادامه دارد
و به این ترتیب با نهایت قاطعیت و بدون هیچ گونه پرده پوشی اعلام جدائی و بیزاري از دشمنان خدا کردند، و تصریح نمودند که
این جدائی تا ابد ادامه دارد، مگر این که آنها مسیر خود را تغییر دهند و از خط کفر به خط ایمان روي آورند.
ولی از آنجا که این قانون کلی و عمومی در زندگی ابراهیم استثنائی داشته که آن هم به خاطر هدایت بعضی از مشرکان صورت
گرفته، به دنبال آن میفرماید: آنها ص: 161
جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [- » : هرگونه ارتباطشان را با قوم کافر قطع کردند و هیچ سخن محبتآمیزي به آنها نگفتند
و « عمویش آزر] گفت: (وعده داد) که براي تو آمرزش طلب میکنم، و در عین حال در برابر خداوند براي تو مالک چیزي نیستم
اختیاري ندارم (الا قول ابراهیم لابیه لاستغفرن لک و ما املک لک من الله من شیء).
ابراهیم (ع) به این وعده خود عمل کرد ولی آزر ایمان نیاورد، و هنگامی که بر ابراهیم روشن شد که او دشمن خداست و هرگز
ایمان نمیآورد دیگر براي او استغفار نکرد و با او قطع رابطه نمود.
ابراهیم و پیروانش قویا با بت پرستان مخالف بودند و باید این درس را از آنها سرمشق گرفت، و داستان آزر شرائط خاصی داشته
که اگر براي ما هم پیدا شود قابل تأسی است.
و از آنجا که مبارزه با دشمنان خدا با این صراحت و قاطعیت مخصوصا در زمانی که آنها از قدرت ظاهري برخوردارند جز با توکل
پروردگارا! ما بر تو توکل کردیم و به سوي تو بازگشتیم همه » : بر ذات خدا ممکن نیست، در پایان آیه میافزاید: آنها گفتند
ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا و الیک المصیر). ) « فرجامها به سوي توست
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 5 ..... ص : 161
(آیه 5)- در این آیه به یکی دیگر از درخواستهاي ابراهیم و یارانش که در این زمینه، حساس و چشمگیر است اشاره کرده،
صفحه 178 از 504
ربنا لا تجعلنا فتنۀ للذین کفروا). ) « پروردگارا! ما را مایه گمراهی کافران قرار مده » : میگوید
باشد که گاهی از افراد بیخبر سر میزند و کاري میکنند « حاطب ابن ابی بلتعه » این تعبیر ممکن است اشاره به اعمالی مانند اعمال
که سبب تقویت گمراهان میگردد در حالی که گمان میکنند کار خلافی نکردهاند.
و اغفر لنا ربنا). ) « پروردگارا! (اگر لغزشی از ما سرزد) ما را ببخش » : و در پایان آیه میافزاید
انک انت العزیز الحکیم). ص: 162 ) « چرا که تو عزیز و حکیمی »
قدرتت شکست ناپذیر است و حکمتت نافذ در همه چیز.
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 6 ..... ص : 162
براي شما (مسلمانان) » : (آیه 6)- در این آیه بار دیگر روي همان مطلبی تکیه میکند که در نخستین آیه تکیه شده بود، میفرماید
لقد کان لکم فیهم اسوة ) « در زندگی آنها اسوه حسنه (و سرمشق نیکوئی) بود، براي کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند
حسنۀ لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر).
نه تنها برائت و بیزاریشان از بت پرستان و خط کفر، بلکه دعاهاي آنها و تقاضاهایشان در پیشگاه خدا نیز براي همه مسلمانان
سرمشق است.
و هر کس سرپیچی کند » : بدون شک این تأسی و پیروي نفعش قبل از هر کس به خود مسلمانان باز میگردد لذا در پایان میافزاید
و من یتول فان الله هو الغنی الحمید). ) « (به خویشتن ضرر زده است) زیرا خداوند بینیاز و شایسته ستایش است
زیرا طرح دوستی با دشمنان خدا آنها را تقویت میکند، و قوت آنها باعث شکست خود شماست.
همیشه وجود الگوها و سرمشقهاي بزرگ در زندگی انسانها، وسیله مؤثري براي تربیت آنها بوده است، به همین دلیل، پیامبر و
پیشوایان معصوم مهمترین شاخه هدایت را با عمل خود نشان میدادند.
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 7 ..... ص : 162
(آیه 7)- محبت به کفاري که سر جنگ ندارند: در اینجا همچنان بحث پیرامون قطع رابطه با مشرکان ادامه مییابد، و از آنجا که
این قطع رابطه یک نوع خلأ عاطفی براي جمعی از مسلمانان ایجاد میکرد، خداوند براي پاداش آنها و رفع این کمبود به آنها
امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکین که با شما دشمنی کردند (از راه اسلام) پیوند محبت برقرار » : بشارت داده، میفرماید
عسی الله ان یجعل بینکم و بین الذین عادیتم منهم مودة). ) « کند
و این امر سر انجام تحقق یافت، سال هشتم هجري فرا رسید و مکّه فتح شد و اهل مکّه به مصداق (یدخلون فی دین الله افواجا) گروه
گروه مسلمان شدند، و آفتاب ایمان با گرمی محبت و دوستی تابیدن گرفت. ص: 163
به هر حال اگر کسانی که مورد علاقه مسلمانان هستند از خط مکتبی آنان جدا شوند نباید از بازگشت آنها مأیوس شد، چرا که
خداوند بر همه چیز قادر است، اوست که میتواند دلها را دگرگون سازد، و اوست که گناهان و خطاهاي بندگانش را میبخشد،
و الله قدیر و الله غفور رحیم). ) « و خداوند تواناست و آمرزنده و مهربان است » : لذا در پایان آیه میافزاید
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 8 ..... ص : 163
خدا شما را از نیکی کردن و رعایت » : (آیه 8)- این آیه شرح و توضیحی است بر مسأله ترك رابطه دوستی با مشرکان، میفرماید
صفحه 179 از 504
لا ینهاکم الله ) « عدالت نسبت به کسانی که با شما در امر دین پیکار نکردند و شما را از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمیکند
عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم).
ان الله یحب المقسطین). ) « چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد »
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 9 ..... ص : 163
تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانههایتان بیرون » -( (آیه 9
انما ینهاکم الله عن ) « راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است
الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون).
از دو آیه فوق یک اصل کلی و اساسی در چگونگی رابطه مسلمانان با غیر مسلمین استفاده میشود، نه تنها براي آن زمان که براي
امروز و فردا نیز ثابت است، و آن این که مسلمانان موظفند در برابر هر گروه و جمعیت و هر کشوري که موضع خصمانه با آنها
داشته باشند و بر ضدّ اسلام و مسلمین قیام کنند، یا دشمنان اسلام را یاري دهند سرسختانه بایستند، و هر گونه پیوند محبت و
دوستی را با آنها قطع کنند. اما اگر آنها در عین کافر بودن نسبت به اسلام و مسلمین بیطرف بمانند و یا تمایل داشته باشند،
مسلمین میتوانند با آنها رابطه دوستانه برقرار سازند.
البته نه در آن حد که با برادران مسلمان دارند، و نه در آن حد که موجب نفوذ آنها در میان مسلمین گردد.
ص: 164
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 10 ..... ص : 164
اشاره
( (آیه 10
شأن نزول: ..... ص : 164
در شأن نزول این آیه و آیه بعد آمده است که:
با مشرکان مکّه پیمانی امضا کرد یکی از موارد پیمان این بود که هر کس از اهل مکّه « حدیبیه » رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در
به مسلمانان بپیوندد او را بازگردانند، اما اگر کسی از مسلمانان اسلام را رها کرده به مکّه بازگردد میتوانند او را برنگردانند.
اسلام را پذیرفت، و در همان سرزمین حدیبیه به مسلمانان پیوست، همسرش خدمت پیامبر صلّی اللّه « سبیعه » در این هنگام زنی به نام
علیه و آله آمد و گفت: اي محمّد! همسرم را به من بازگردان، چرا که این یکی از مواد پیمان ماست، و هنوز مرکب آن خشک
نشده.
آیه نازل شد و دستور داد زنان مهاجر را امتحان کنید.
ابن عباس میگوید: امتحانشان به این بود که باید سوگند یاد کنند هجرت آنها به خاطر کینه با شوهر، یا علاقه به سرزمین جدید، و
یا هدف دنیوي نبوده بلکه تنها به خاطر اسلام بوده است.
صفحه 180 از 504
آن زن سوگند یاد کرد که چنین است در اینجا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله مهریهاي را که شوهرش پرداخته بود و هزینههائی را
که متحمل شده بود به او پرداخت و فرمود:
طبق این ماده قرارداد تنها مردان را باز میگرداند نه زنان را.
تفسیر: ..... ص : 164
و قطع پیوند با دشمنان خدا بود، اما در اینجا سخن از « بغض فی اللّه » جبران زیانهاي مسلمین و کفار- در آیات گذشته سخن از
و برقرار ساختن پیوند با کسانی است که از کفر جدا میشوند و به ایمان میپیوندند. « حبّ فی اللّه »
نخست از زنان مهاجر، سخن میگوید، و جمعا هفت دستور در این آیه وارد شده که عمدتا در باره زنان مهاجر، و قسمتی نیز در
باره زنان کافر است.
اي کسانی که ایمان » : است، روي سخن را به مؤمنان کرده، میفرماید « زنان مهاجرات » -1 نخستین دستور در باره آزمایش
یا أیها الذین آمنوا ) « آوردهاید! هنگامی که زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را (از خود نرانید، بلکه) آزمایش کنید
اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتحنوهن).
نحوه امتحان چنین بود که آنها را سوگند به خدا میدادند که مهاجرتشان جز ص: 165
براي قبول اسلام نبوده، و یا با پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله بیعت کنند که راه شرك نپویند، و گرد سرقت و اعمال منافی عفت،
و کشتن فرزندان، و مانند آن نروند، و سر تا پا تسلیم فرمان رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله باشند.
البته ممکن است کسانی در آن سوگند و این بیعت نیز خلاف بگویند اما مقیّد بودن بسیاري از (مردم) حتّی مشرکان در آن زمان به
مسأله بیعت و سوگند به خدا سبب میشد که افراد کمتر دروغ بگویند.
الله اعلم بایمانهن). ) « خداوند به (درون دل آنها و) ایمانشان آگاهتر است » : لذا در جمله بعد میافزاید
فان ) « هرگاه (از عهده این امتحان برآمدند و) آنها را مؤمن یافتید، آنها را به سوي کفّار بازنگردانید » : -2 در دستور بعد میفرماید
علمتموهن مؤمنات فلا ترجعوهن الی الکفار).
« نه آنها بر کفار حلالند، و نه کفار براي آنها حلال » : -3 در سومین مرحله که در حقیقت دلیلی است براي حکم قبل اضافه میکند
(لا هن حل لهم و لا هم یحلون لهن).
چرا که ایمان و کفر در یک جا جمع نمیشود، و پیمان مقدس ازدواج نمیتواند رابطه در میان مؤمن و کافر برقرار سازد.
و آنچه را همسران آنها » : -4 از آنجا که معمول عرب بود که مهریه زنان خود را قبلا میپرداختند در چهارمین دستور میافزاید
و آتوهم ما انفقوا). ) « (براي ازدواج با این زنان) پرداختهاند به آنان بپردازید
درست است که شوهرشان کافر است اما چون اقدام بر جدائی به وسیله ایمان از طرف زن شروع شده، عدالت اسلامی ایجاب
میکند که خسارات همسرش پرداخت شود.
البته این پرداخت مهر در مورد مشرکانی بود که با مسلمانان پیمان ترك مخاصمه در حدیبیه یا غیر آن امضا کرده بودند.
-5 حکم دیگر که به دنبال احکام فوق آمده این است که میفرماید: ص: 166
و لا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا آتیتموهن ) « و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هر گاه مهرشان را به آنان بدهید »
اجورهن).
باید توجه داشت که در اینجا زن بدون طلاق از شوهر کافر جدا میشود، ولی باید عدّه نگهدارد.
صفحه 181 از 504
-6 اما هرگاه قضیه بر عکس باشد یعنی شوهر اسلام را بپذیرد و زن بر کفر باقی بماند، در اینجا نیز رابطه زوجیت به هم میخورد و
و لا تمسکوا بعصم ) « و هرگز زنان کافر را در همسري خود نگه ندارید » : نکاح فسخ میشود، چنانکه در ادامه همین آیه میفرماید
الکوافر).
-7 در آخرین حکم که در آیه ذکر شده سخن از مهر زنانی است که از اسلام جدا شوند و به اهل کفر بپیوندند، میفرماید اگر
حق دارید مهري را که پرداختهاید مطالبه کنید همان گونه که آنها حق دارند » کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد
و سئلوا ما انفقتم و لیسئلوا ما انفقوا). ) « مهر (زنانشان را که از آنان جدا شدهاند) از شما مطالبه کنند
و این مقتضاي عدالت و احترام به حقوق متقابل است.
این حکم خداوند است که در میان شما حکم میکند و خداوند دانا و » : و در پایان آیه به عنوان تأکید بر آنچه گذشت، میفرماید
ذلکم حکم الله یحکم بینکم و الله علیم حکیم). ) « حکیم است
احکامی است که همه از علم الهی سر چشمه گرفته، و آمیخته با حکمت است، و توجه به این حقیقت که همه از سوي خداست
بزرگترین ضمانت اجرائی براي این احکام محسوب میشود.
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 11 ..... ص : 166
و اگر بعضی از همسران شما از دستتان بروند (اسلام را رها کرده به کفّار » : (آیه 11 )- در این آیه در ادامه همین سخن میفرماید
پیوستند) و شما در جنگی بر آنها پیروز شدید و غنائمی به دست گرفتید، به کسانی که همسرانشان رفتهاند همانند مهري را که
و ان فاتکم شیء من ازواجکم الی الکفار فعاقبتم فآتوا الذین ذهبت ازواجهم مثل ما انفقوا). برگزیده ) « پرداختهاند (از غنائم) بدهید
تفسیر نمونه، ج 5، ص: 167
و) « و از (مخالفت) خداوندي که همه به او ایمان دارید بپرهیزید » : و در پایان آیه، همه مسلمانان را به تقوا دعوت کرده، میفرماید
اتقوا الله الذي انتم به مؤمنون).
دستور به تقوا در اینجا ممکن است به خاطر این باشد که معمولا در تشخیص مقدار مهریه به گفته همسران اعتماد میشود، چون
راهی براي اثبات آن جز گفته خود آنها وجود ندارد، و امکان دارد وسوسههاي شیطانی سبب شود که بیش از مقدار واقعی ادّعا
کنند، لذا آنها را توصیه به تقوا مینماید.
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 12 ..... ص : 167
(آیه 12 )- شرایط بیعت زنان: در تعقیب آیات گذشته که احکام زنان مهاجر را بیان میکرد در این آیه حکم بیعت زنان را با پیامبر
صلّی اللّه علیه و آله شرح میدهد.
بطوري که مفسران نوشتهاند این آیه روز فتح مکّه نازل شد، هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بر کوه صفا قرار گرفته بود از
مردان بیعت گرفت، زنان مکّه که ایمان آورده بودند براي بیعت خدمتش آمدند، آیه نازل شد و کیفیت بیعت با آنان را شرح داد.
اي پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که » : روي سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، میفرماید
چیزي را شریک خدا قرار ندهند، دزدي و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند تهمت و افترائی پیش دست و پاي خود نیاورند، و در
هیچ کار شایستهاي مخالفت و نافرمانی تو نکنند، با آنها بیعت کن و براي آنها از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده
یا ایها النبی اذا جاءك المؤمنات یبایعنک علی ان لا یشرکن بالله شیئا و لا یسرقن و لا یزنین و لا یقتلن اولادهن و لا ) « و مهربان است
صفحه 182 از 504
یأتین ببهتان یفترینه بین ایدیهن و ارجلهن و لا یعصینک فی معروف فبایعهن و استغفر لهن الله ان الله غفور رحیم).
در مورد چگونگی بیعت بعضی نوشتهاند که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد ظرف آبی آوردند، و دست خود را در آن ظرف
آب گذارد و زنان هم دست خود را در طرف دیگر ظرف میگذاردند، و بعضی گفتهاند: پیامبر از روي لباس با آنها بیعت میکرد.
سورة الممتحنۀ( 60 ): آیۀ 13 ..... ص : 167
اي» : (آیه 13 )- چنانکه دیدیم این سوره با مسأله قطع رابطه از دشمنان خدا آغاز شد و با همین امر نیز پایان میگیرد، میفرماید
کسانی که ایمان آوردهاید! با ص: 168
یا ایها الذین آمنوا لا تتولوا قوما غضب الله علیهم). ) « قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنید
شما نباید آنها را به دوستی برگزینید و اسرار خود را در اختیار آنها بگذارید.
در قرآن « غضب » مفهوم وسیع و گستردهاي دارد که همه کفار و مشرکین را شامل میشود، و تعبیر به « قوما غضب اللّه علیهم » تعبیر
.( نیست، بلکه در مورد منافقان نیز آمده است (فتح/ 6 « یهود » مجید منحصر به
سپس به ذکر مطلبی میپردازد که در حکم دلیل بر این نهی است، میفرماید:
قد یئسوا من الآخرة کما یئس الکفار ) « آنان از (نجات در) آخرت مأیوسند همان گونه که کافران مدفون در قبرها مأیوس میباشند »
من اصحاب القبور).
زیرا مردگان کفار در جهان برزخ نتائج کار خود را میبینند و راه بازگشت براي جبران ندارند لذا بکلی مأیوسند، این گروه از
زندگان نیز به قدري آلوده گناهند که هرگز امیدي به نجات خویش ندارند، درست همانند مردگان از کفار.
« پایان سوره ممتحنه »
ص: 169
سوره صف [ 61 ] ..... ص : 169
اشاره
نازل شده و داراي 14 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 169
این سوره در حقیقت بر دو محور اساسی دور میزند:
یکی برتري اسلام بر تمام آئینهاي آسمانی، و تضمین بقاء و جاودانگی آن از سوي خداوند، و دیگر لزوم جهاد در طریق حفظ و
پیشرفت این آئین.
اما در یک نظر میتوان به سه بخش دیگر نیز اشاره کرد.
-1 دعوت به هماهنگی گفتار و کردار و پرهیز از سخنان بیعمل.
-2 یادآوري از پیمان شکنی بنی اسرائیل و بشارت مسیح به ظهور اسلام.
-3 اشاره فشردهاي به زندگی حواریین مسیح و الهام از آنها.
صفحه 183 از 504
و یا سوره « عیسی » براي سوره به خاطر تعبیري است که در آیه چهارم این سوره آمده، گاهی نیز به عنوان سوره « صف » انتخاب نام
نامیده شده است. « حواریین »
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 169
در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم:
هر کس سوره عیسی (سوره صف) را بخواند حضرت مسیح بر او درود میفرستد و تا در دنیا زنده است براي او استغفار میکند و »
.« در قیامت رفیق او است
ص: 170
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الصف( 61 ): آیۀ 1 ..... ص : 170
سورههائی که با تسبیح خدا ) « مسبّحات » (آیه 1)- آغاز این سوره نیز تسبیح خداوند است و به همین جهت آن را جزء سورههاي
شروع میشود) شمردهاند.
سبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض). ) « آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، همه تسبیح خدا میگویند » : میفرماید
و هو العزیز الحکیم). ) « او شکست ناپذیر، و حکیم است » چرا تسبیح او نگویند و از هر عیب و نقصی منزهش نشمرند با این که
سورة الصف( 61 ): آیۀ 2 ..... ص : 170
اشاره
( (آیه 2
شأن نزول: ..... ص : 170
جمعی از مؤمنان پیش از آنکه حکم جهاد نازل شود میگفتند: اي کاش خداوند بهترین اعمال را به ما نشان میداد تا عمل کنیم،
اما این خبر آنها را ناخوشایند آمد و تعلل « افضل اعمال، ایمان خالص و جهاد است » چیزي نگذشت که خداوند به آنها خبر داد که
ورزیدند، آیه نازل شد و آنها را ملامت کرد.
تفسیر: ..... ص : 170
اي کسانی که ایمان آوردهاید! چرا » : این آیه به عنوان ملامت و سرزنش از کسانی که به گفتههاي خود عمل نمیکنند، میفرماید
یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون). ) !؟« سخنی میگوئید که عمل نمیکنید
صفحه 184 از 504
سورة الصف( 61 ): آیۀ 3 ..... ص : 170
کبر مقتا ) « نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگوئید که عمل نمیکنید » : (آیه 3)- سپس در ادامه همین سخن میافزاید
عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون).
آیه فوق هرگونه تخلف از عهد و پیمان و وعده، و حتی به گفته بعضی نذر را نیز شامل میشود.
وعده مؤمن به برادرش نوعی نذر است، هر چند کفاره ندارد، و هر کس تخلف » : در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
وعده کند با خدا مخالفت کرده، و خویش را در معرض خشم او قرار داده، و این همان است که قرآن میگوید: برگزیده تفسیر
نمونه، ج 5، ص: 171
.« یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون »
سورة الصف( 61 ): آیۀ 4 ..... ص : 171
خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او » : (آیه 4)- در این آیه مسأله اصلی را که مسأله جهاد است پیش کشیده، میفرماید
ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص). ) « پیکار میکنند گوئی بنائی آهنیناند
باشد و آن هم با اتحاد و انسجام کامل همانند سدّي « فی سبیل اللّه » بنابر این نفس پیکار مطرح نیست، آنچه مهم است این که پیکار
فولادین.
از مهمترین عوامل پیروزي در برابر دشمنان انسجام و به هم پیوستگی صفوف در میدان نبرد است، نه تنها در نبردهاي نظامی که در
نبرد سیاسی و اقتصادي نیز جز از طریق وحدت کاري ساخته نیست.
سورة الصف( 61 ): آیۀ 5 ..... ص : 171
آمده بود در این آیه براي « وحدت صفوف » و « هماهنگی گفتار و کردار » (آیه 5)- در تعقیب دو دستوري که در آیات قبل در باره
تکمیل این معنی به گوشهاي از زندگی دو پیامبر موسی و عیسی علیهما السّلام اشاره میکند که متأسفانه نمونههاي روشنی از
در زندگی پیروان آن دو دیده میشود، با سرنوشت شومی که به دنبال آن پیدا « عدم انسجام صفوف » و « جدائی گفتار و عمل »
کردند.
به یاد آورید هنگامی را که موسی به قومش گفت: اي قوم من! چرا مرا آزار میدهید با این که میدانید من » : نخست میفرماید
و اذ قال موسی لقومه یا قوم لم تؤذوننی و قد تعلمون انی رسول الله الیکم). ) !؟« فرستاده خدا به سوي شما هستم
این آزار اشاره به نسبتهاي ناروائی است که به موسی میدادند و خداوند موسی را از آن مبرا ساخت، در آیه 69 سوره احزاب
اي کسانی که ایمان آوردهاید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند و خداوند او را (از آنچه در حق او » : میخوانیم
.« میگفتند) مبرا ساخت
هنگامی که آنها از حق منحرف شدند خداوند » : ولی این عمل بدون مجازات نماند چنانکه در پایان آیه مورد بحث میخوانیم
فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم و الله ص: 172 ) « قلوبشان را منحرف ساخت، و خدا فاسقان را هدایت نمیکند
لا یهدي القوم الفاسقین)
.از این تعبیر استفاده میشود که هدایت و ضلالت، هر چند از ناحیه خداوند است اما زمینهها و مقدمات و عوامل آن، از ناحیه خود
انسان است.
صفحه 185 از 504
سورة الصف( 61 ): آیۀ 6 ..... ص : 172
را آوردهام! در این آیه به مسأله رسالت حضرت عیسی (ع) و کارشکنی و تکذیب بنی اسرائیل « احمد » (آیه 6)- من بشارت ظهور
و (به یاد آورید) هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: اي بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوي » در مقابل او اشاره کرده، میافزاید
و اذ قال عیسی ابن مریم یا ) « شما هستم، این در حالی است که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده [- تورات] میباشم
بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدي من التوراة).
و مبشرا برسول یأتی من بعدي اسمه احمد). ) « و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من میآید و نام او احمد است »
بنابر این من حلقه اتّصالی هستم که امت موسی و کتاب او را به امت پیامبر آینده (پیامبر اسلام) و کتاب او، پیوند میدهم.
گرچه جمعی از بنی اسرائیل به این پیامبر موعود ایمان آوردند، اما گروه عظیمی سرسختانه در برابر او ایستادند، و حتّی معجزات
هنگامی که او [- احمد] با معجزات و دلائل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: » : آشکار او را انکار کردند و لذا در پایان آیه میافزاید
فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین). ) !« این سحري است آشکار
عجب این که: طایفه یهود، قبل از مشرکان عرب، این پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را شناخته بودند، اما با این همه بسیاري از
بتپرستان، ایمان آوردند ولی بسیاري از یهود بر لجاج و عناد و انکار باقی ماندند.
سورة الصف( 61 ): آیۀ 7 ..... ص : 172
(آیه 7)- در آیه قبل خواندیم که چگونه گروهی معاند و لجوج علی رغم بشارت پیامبر پیشین حضرت مسیح (ع) در باره ظهور
و دلائل روشن و « بینات » پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله، و علی رغم توأم بودن دعوت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله با
معجزات، چگونه ص: 173
به مقابله و انکار برخاستند، در اینجا عاقبت کار این افراد، و سرنوشت آنها را تشریح میکند.
و من اظلم ممن ) « چه کسی ظالمتر است از آن کس که بر خدا دروغ بسته در حالی که دعوت به اسلام میشود » : نخست میفرماید
افتري علی الله الکذب و هو یدعی الی الاسلام).
آري! چنین کسی که دعوت پیامبر الهی را دروغ، معجزه او را سحر و آئین او را باطل میشمرد ستمکارترین مردم است، چرا که راه
هدایت و نجات را به روي خود و سایر بندگان خدا میبندد.
و الله لا یهدي القوم الظالمین). ) « و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند » : در پایان آیه میافزاید
سورة الصف( 61 ): آیۀ 8 ..... ص : 173
(آیه 8)- میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند! سپس براي این که نشان دهد دشمنان حق قادر نیستند آئین او را
آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند، ولی خداوند نور خود را کامل » : برچینند ضمن تشبیه جالبی میفرماید
یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون). ) !« میکند هر چند کافران خوش نداشته باشند
آري! همان گونه که خداوند اراده کرده بود این نور الهی روز به روز در گسترش است و دامنه اسلام هر زمان نسبت به گذشته
و دیگر « صلیبیها » ،« صهیونیستها » وسیعتر میشود، و آمارها نشان میدهد که جمعیت مسلمانان جهان علی رغم تلاشهاي مشترك
دشمنان اسلام رو به افزایش است.
صفحه 186 از 504
سورة الصف( 61 ): آیۀ 9 ..... ص : 173
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاده تا او را بر » : (آیه 9)- در این آیه براي تأکید بیشتر با صراحت میگوید
هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو ) « همه ادیان غالب سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند
کره المشرکون).
و سر انجام اسلام هم از نظر منطق، و هم از نظر پیشرفت عملی بر مذاهب دیگر غالب شد، و دشمنان را از قسمتهاي وسیعی از جهان
عقب زد و جاي آنها را ص: 174
گرفت و هم اکنون نیز در حال پیشروي است.
البته مرحله نهائی این پیشروي به عقیده ما با ظهور حضرت مهدي- عج- تحقق مییابد که این آیات خود دلیلی بر آن ظهور عظیم
است.
سورة الصف( 61 ): آیۀ 10 ..... ص : 174
(آیه 10 )- تجارتی پرسود و بینظیر! یکی از اهداف مهم این سوره، دعوت به ایمان و جهاد است، این آیه و سه آیه بعد نیز تأکیدي
است به این دو اصل، با مثال لطیفی که انگیزه حرکت الهی را در جان انسان به وجود میآورد.
اي کسانی که ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتی راهنمائی کنم که شما را از عذاب دردناك رهائی » : نخست میفرماید
یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم). ) ؟« میبخشد
سورة الصف( 61 ): آیۀ 11 ..... ص : 174
و آن این که به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان » : (آیه 11 )- سپس به شرح آن تجارت پرسود پرداخته، میافزاید
تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم). ) « در راه خدا جهاد کنید
بدون شک خدا نیازي به این تجارت پرسود ندارد، بلکه تمام منافع آن دربست به مؤمنان تعلق میگیرد، لذا در پایان آیه میفرماید:
ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون). ) « این براي شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید »
ایمان به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از ایمان به خدا جدا نیست، همان گونه که جهاد با جان، از جهاد با مال نمیتواند جدا باشد، و
اگر میبینیم جهاد با مال مقدم داشته شده نه به خاطر آن است که از جهاد با جان مهمتر میباشد، بلکه به خاطر این است که مقدمه
آن محسوب میشود چرا که ابزار جهاد از طریق کمکهاي مالی فراهم میگردد.
سورة الصف( 61 ): آیۀ 12 ..... ص : 174
و» ، انسانهاي با ایمان « فروشنده » خداست و « خریدار » (آیه 12 )- تا اینجا سه رکن اساسی از ارکان این تجارت بزرگ مشخص شد
جانها و اموالشان، اکنون نوبت به رکن چهارم میرسد که بهاي این معامله عظیم است. « متاع
گناهانتان را میبخشد و شما را در باغهائی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر درختانش جاري » میفرماید: اگر چنین کنید
یغفر لکم ذنوبکم برگزیده تفسیر نمونه، ) « است و در مسکنهاي پاکیزه در بهشت جاویدان جاي میدهد، و این پیروزي عظیم است
ج 5، ص: 175
صفحه 187 از 504
و یدخلکم جنات تجري من تحتها الانهار و مساکن طیبۀ فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم)
.در مرحله پاداش اخروي نخست به سراغ آمرزش گناهان میرود چرا که بیشترین ناراحتی فکر انسان از گناهان خویش است،
همچنین این تعبیر نشان میدهد که نخستین هدیه الهی به شهیدان راهش این است که تمام گناهانشان را میبخشد.
سورة الصف( 61 ): آیۀ 13 ..... ص : 175
و (نعمت) دیگري که آن را دوست دارید به » : (آیه 13 )- در این آیه به دو شاخه از مواهب الهی در دنیا نیز اشاره کرده، میفرماید
و اخري تحبونها نصر من الله و فتح قریب). ) « شما میبخشد، و آن یاري خداوند، و پیروزي نزدیک است
چه تجارت پرسود و پربرکتی؟ که سراسرش فتح و پیروزي و نعمت و رحمت است.
به این پیروزي « و مؤمنان را بشارت ده » : سپس به همین دلیل به مؤمنان در مورد این تجارت بزرگ تبریک میگوید و میافزاید
بزرگ (و بشر المؤمنین).
سورة الصف( 61 ): آیۀ 14 ..... ص : 175
اشاره
است که « جهاد » (آیه 14 )- همچون حواریون باشید! در این آیه که آخرین آیه سوره صف میباشد باز تکیه و تأکید روي امر
محور اصلی سوره را تشکیل میدهد، منتهی از طریقی دیگر این مسأله را تعقیب میکند، و مطلبی مهمتر از عنوان بهشت و نعمتهاي
یا ایها الذین آمنوا کونوا انصار الله). ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید! یاوران خدا باشید » : بهشتی ارائه داده، میفرماید
خدائی که تمام قدرتها از او سر چشمه میگیرد و به او باز میگردد.
همان گونه که عیسی بن مریم به » : سپس به یک نمونه تاریخی اشاره میکند تا بدانند این راه بدون رهرو نبوده و نیست، میافزاید
کما قال عیسی ابن مریم للحواریین من انصاري الی الله). ) !؟« حواریون گفت: چه کسانی در راه خدا یاوران من هستند
قال الحواریون نحن انصار الله). ص: ) « حواریون (در پاسخ با نهایت افتخار) گفتند: ما یاوران خدائیم » و
176
در این هنگام گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند (و به حواریون پیوستند) و » و در همین مسیر با دشمنان حق به مبارزه برخاستند
فآمنت طائفۀ من بنی اسرائیل و کفرت طائفۀ). ) « گروهی کافر شدند
ما کسانی را که ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأیید کردیم، و سر » اینجا بود که نصرت و یاري ما به کمک آنها شتافت
فایدنا الذین آمنوا علی عدوهم فاصبحوا ظاهرین). ) « انجام بر آنان پیروز شدند
شما نیز حواریون محمد صلّی اللّه علیه و آله هستید، و به این افتخار مفتخرید که یاوران اللّه و رسول خدا میباشید، و همان گونه که
حواریون بر دشمنان غلبه کردند شما نیز پیروز خواهید شد.
حواریّون کیانند؟ ..... ص : 176
در قرآن مجید پنج بار از حواریون مسیح (ع) یاد شده که دو بار در همین سوره است، این تعبیر اشاره به دوازده نفر از یاران خاص
صفحه 188 از 504
حضرت مسیح است که نام آنها در انجیلهاي کنونی (انجیل متّی و لوقا باب 6) ذکر شده است.
با جمعی از اهل مدینه که براي بیعت آمده « عقبه » در حدیثی آمده است که پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله هنگامی که در
بودند رو به رو شد فرمود: دوازده نفر از خودتان را انتخاب و به من معرفی کنید که اینها نماینده قوم خود باشند، همان گونه که
حواریون نسبت به عیسی بن مریم بودهاند و این نیز اهمیت مقام آن بزرگواران را نشان میدهد.
« پایان سوره صف »
ص: 177
سوره جمعه [ 62 ] ..... ص : 177
اشاره
نازل شده و 11 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 177
این سوره در حقیقت بر دو محور اساسی دور میزند:
نخست توجه به توحید و صفات خدا و هدف از بعثت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و مسأله معاد، و دیگري برنامه سازنده نماز
جمعه و بعضی از خصوصیات این عبادت بزرگ.
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 177
در فضیلت تلاوت این سوره- چه مستقلا و یا در ضمن نمازهاي یومیه- روایات بسیاري وارد شده است.
هر کس سوره جمعه را بخواند خداوند به تعداد کسانی که در نماز جمعه » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
.« شرکت میکنند و کسانی که شرکت نمیکنند در تمام بلاد مسلمین به او ده حسنه میبخشد
به سورههاي دیگر در قرائت نماز جائز نیست این مسأله در « قل یا ایها الکافرون » قابل ذکر است، با این که عدول از سوره توحید و
جایز بلکه مستحب شمرده شده است. « منافقون » و « جمعه » خصوص نماز جمعه استثنا و عدول از آنها به سوره
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 1 ..... ص : 177
(آیه 1)- این سوره نیز با تسبیح و تقدیس پروردگار شروع میشود، و به قسمتی از صفات جمال و جلال و اسماء حسناي او اشاره
میکند که در حقیقت ص: 178
مقدمهاي است براي بحثهاي آینده.
و با زبان حال و قال او را از تمام نقایص و عیوب « آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همواره تسبیح خدا میگویند » : میفرماید
پاك میشمرند (یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض).
الملک القدوس). ) « مالک و حاکم است، و از هر عیب و نقصی مبرّاست » خداوندي که
صفحه 189 از 504
العزیز الحکیم). ) « عزیز و حکیم است » خداوندي که
تأکید میکند، زیرا با توجه به « منزه بودن او از هر گونه ظلم و ستم و نقص » و سپس « مالکیت و حاکمیت » و به این ترتیب نخست بر
همه شستشو میشود. « قدّوس » تداعی معانی نامقدسی میکند که با کلمه « ملک » مظالم بیحساب ملوك و شاهان واژه
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 2 ..... ص : 178
(آیه 2)- بعد از این اشاره کوتاه و پر معنی به مسأله توحید و صفات خدا، به مسأله بعثت پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و هدف از
او کسی است که در میان » : این رسالت بزرگ که در ارتباط با عزیز و حکیم و قدوس بودن خداوند است پرداخته، میگوید
هو الذي بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا ) « جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند
علیهم آیاته).
و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمۀ). ) « آنها را تزکیه میکند، و به آنها کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد » ، و در پرتو این تلاوت
و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین). ) « هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاري بودند »
پیامبر اسلام از میان همین گروه درس نخوانده برخاسته تا عظمت رسالت او را روشن سازد، کتابی مثل قرآن با این محتواي عمیق و
عظیم، محال است زائیده فکر بشر باشد آن هم بشري که نه خود درس خوانده، و نه در محیط علم و دانش پرورش یافته است، این
، نوري است که از ظلمت برخاسته، و این خود معجزهاي است آشکار و سندي است روشن بر حقّانیت او. برگزیده تفسیر نمونه، ج 5
ص: 179
در آیه فوق هدف این بعثت را در سه امر خلاصه کرده که یکی جنبه مقدماتی دارد و آن تلاوت آیات الهی است، و دو قسمت
دو هدف بزرگ نهائی را تشکیل میدهد. « تعلیم کتاب و حکمت » و « تهذیب و تزکیه نفوس » دیگر یعنی
آري! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمده است که انسانها را هم در زمینه علم و دانش، و هم اخلاق و عمل، پرورش دهد، تا به وسیله
این دو بال بر اوج آسمان سعادت پرواز کنند، و مسیر الی اللّه را پیش گیرند، و به مقام قرب او نائل شوند.
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 3 ..... ص : 179
نبود، بلکه دعوتش همه جهانیان را در بر میگرفت در این آیه، « امی » (آیه 3)- ولی از آنجا که پیامبر اسلام تنها مبعوث به این قوم
و آخرین منهم لما یلحقوا بهم). ) « و رسول است بر گروه دیگري (از مؤمنان) که هنوز به آنها ملحق نشدهاند » : میافزاید
به این ترتیب آیه فوق تمام اقوامی را که بعد از صحابه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به وجود آمدند از عرب و عجم شامل میشود.
و هو ) « و او عزیز و حکیم است » : و از آنجا که همه این امور از قدرت و حکمت خداوند سر چشمه میگیرد، در پایان آیه میافزاید
العزیز الحکیم).
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 4 ..... ص : 179
(آیه 4)- سپس به این نعمت بزرگ یعنی، بعثت پیامبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و برنامه تعلیم و تربیت او اشاره کرده،
ذلک فضل ) « این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد، و خداوند صاحب فضل عظیم است » : میافزاید
الله یوتیه من یشاء و الله ذو الفضل العظیم).
صفحه 190 از 504
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 5 ..... ص : 179
(آیه 5)- چارپائی بر او کتابی چند! در بعضی از روایات آمده است که یهود میگفتند: اگر محمّد به رسالت مبعوث شده رسالتش
شامل حال ما نیست، لذا به آنها گوشزد میکند که اگر کتب آسمانی خود را دقیقا خوانده و عمل میکردید این سخن را
نمیگفتید، چرا که بشارت ظهور پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله در آن آمده است.
آن را « کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند مانند درازگوشی هستند که کتابهائی حمل میکند » : میفرماید
بر دوش میکشد اما چیزي از آن ص: 180
نمیفهمد (مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا).
این قوم از خود راضی که تنها به نام تورات یا تلاوت آن قناعت کردند، بیآنکه اندیشه در محتواي آن داشته باشند و عمل کنند
همانند همین حیوانی هستند که در حماقت و نادانی ضرب المثل و مشهور خاص و عام است.
بئس مثل القوم الذین کذبوا بآیات الله). ) « گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدي دارند » : سپس در ادامه این مثل میافزاید
و الله لا یهدي القوم ) ؟« و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند » : و در پایان آیه در یک جمله کوتاه و پر معنی میفرماید
الظالمین).
درست است که هدایت کار خداست، اما زمینه لازم دارد، و زمینه آن که روح حق طلبی و حق جوئی است باید از ناحیه خود
انسانها فراهم شود، و ستمگران از این مرحله دورند.
در روایات اسلامی در نکوهش عالمان بیعمل تعبیرات تکان دهندهاي آمده است: از جمله، از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل
.« هر کس علمش افزوده شود ولی بر هدایتش نیفزاید، این علم، جز دوري از خدا، براي او حاصلی ندارد » : شده که فرمود
و بدون شک وجود چنین علما و دانشمندانی، بزرگترین بلا براي یک جامعه محسوب میشود و سرنوشت مردمی که عالمشان
چنین باشد، سرنوشت خطرناکی است که به گفته شاعر عرب:
شبان، گوسفندان را از چنگال گرگ نجات میدهد اما واي به حال گوسفندانی که شبانشان گرگان باشند.
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 6 ..... ص : 180
(آیه 6)- گفتیم یهود خود را امتی برگزیده، و به اصطلاح تافتهاي جدا بافته میدانستند، حتی گاهی ادعا میکردند که پسران خدا
هستند! و گاه خود را دوستان خاص خداوند قلمداد میکردند، چنانکه در آیه 18 سوره مائده آمده است.
قرآن در مقابل این بلند پروازیهاي بیدلیل، آن هم از ناحیه گروهی که حامل ص: 181
بگو: اي یهودیان! اگر گمان میکنید که (فقط) شما دوستان خدائید نه » کتاب الهی بودند اما عامل به آن نبودند، میگوید: به آنها
تا به لقاي محبوبتان برسید (قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله « سایر مردم پس آرزوي مرگ کنید اگر راست میگوئید
من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین).
چرا که دوست همیشه مشتاق لقاي دوست است، و میدانیم که لقاي معنوي پروردگار در قیامت رخ میدهد. اگر شما راست
میگوئی پس چرا این قدر به زندگی دنیا چسبیدهاید؟ چرا این قدر از مرگ وحشت دارید؟
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 7 ..... ص : 181
(آیه 7)- سپس به دلیل اصلی وحشت آنها از مرگ اشاره کرده، میافزاید:
صفحه 191 از 504
و لا یتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم). ) « ولی آنان هرگز تمناي مرگ نمیکنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستادهاند »
و الله علیم بالظالمین). ) « و خداوند ظالمان را به خوبی میشناسد »
در حقیقت ترس انسان از مرگ به خاطر یکی از دو عامل است: یا به زندگی بعد از مرگ ایمان ندارد، و مرگ را هیولاي فنا و
نیستی میپندارد، و طبیعی است که انسان از نیستی و عدم بگریزد.
و یا این که به جهان پس از مرگ معتقد است اما پرونده اعمال خود را چنان تاریک و سیاه و خالی از حسنات میبیند که از حضور
در آن دادگاه بزرگ سخت بیمناك است. و از آنجا که یهود معتقد به معاد و جهان پس از مرگ بودند طبعا علت وحشت آنها از
مرگ، عامل دوم بود.
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 8 ..... ص : 181
(آیه 8)- ولی مسلما این وحشت و اضطراب مشکلی را حل نمیکند مرگ، شتري است که بر در خانه همه خوابیده است لذا قرآن
قل ان الموت الذي ) « بگو: این مرگی که از آن فرار میکنید سر انجام با شما ملاقات خواهد کرد » میگوید: اي پیامبر! به آنها
تفرون منه فانه ملاقیکم).
ثم ) « سپس به سوي کسی که داناي پنهان و آشکار است بازگردانده میشوید آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید خبر میدهد »
تردون الی عالم الغیب و الشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون). ص: 182
قانون مرگ از عمومیترین و گستردهترین قوانین این عالم است، انبیا بزرگ الهی و فرشتگان مقرب همه میمیرند، و جز ذات پاك
.« کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام » ، خداوند در این جهان باقی نمیماند
(الرحمن/ 26 و 27 ) هم مرگ از قوانین مسلم این عالم است، و هم حضور در دادگاه عدل خدا و حسابرسی اعمال و هم خداوند از
تمام اعمال بندگان دقیقا آگاه است.
بنابر این تنها راه براي پایان دادن به این وحشت، پاکسازي اعمال، و شستشوي دل از آلودگی گناه میباشد که هر کس حسابش
پاك است از محاسبهاش چه باك.
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 9 ..... ص : 182
اشاره
( (آیه 9
شأن نزول: ..... ص : 182
در شأن نزول این آیه و سه آیه بعد یا خصوص آخرین آیه این سوره روایات مختلفی نقل شده و همه آنها از این معنی خبر میدهد
با کاروانی از شام فرا « دحیه » که در یکی از سالها که مردم مدینه گرفتار خشکسالی و گرسنگی و افزایش نرخ اجناس شده بودند
رسید و با خود مواد غذائی آورده بود، در حالی که روز جمعه بود و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مشغول خطبه نماز جمعه بود.
طبق معمول براي اعلام ورود کاروان طبل زدند و حتی بعضی دیگر آلات موسیقی را نواختند، مردم با سرعت خود را به بازار
صفحه 192 از 504
رساندند، در این هنگام مسلمانانی که در مسجد براي نماز اجتماع کرده بودند خطبه را رها کرده و براي تأمین نیازهاي خود به
سوي بازار شتافتند، تنها دوازده مرد و یک زن در مسجد باقی ماندند- آیه نازل شد و آنها را سخت مذمّت کرد.
«. اگر این گروه اندك هم میرفتند از آسمان سنگ بر آنها میبارید » : پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود
تفسیر: ..... ص : 182
بزرگترین اجتماع عبادي- سیاسی هفته در آیات گذشته بحثهاي فشردهاي پیرامون توحید و نبوت و معاد، و نیز مذمت یهود دنیا
پرست آمده بود در اینجا به گفتگو پیرامون یکی از مهمترین وظائف اسلامی که در تقویت پایههاي ایمان تأثیر فوق العاده دارد، و
از یک نظر ص: 183
هدف اصلی سوره را تشکیل میدهد، یعنی نماز جمعه و بعضی از احکام آن میپردازد.
اي کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که براي نماز روز جمعه اذان گفته » : نخست همه مسلمانان را مخاطب قرار داده، میفرماید
یا ایها ) « میشود به سوي ذکر خدا (خطبه و نماز) بشتابید و خرید و فروش را رها کنید، این براي شما بهتر است اگر میدانستید
الذین آمنوا اذا نودي للصلاة من یوم الجمعۀ فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون).
به این ترتیب هنگامی که صداي اذان نماز جمعه بلند میشود مردم موظفند کسب و کار را رها کرده به سوي نماز که مهمترین یاد
خداست بشتابند.
البته ترك خرید و فروش مفهوم وسیعی دارد که هر کار مزاحمی را شامل میشود.
است، ولی میدانیم خطبههاي نماز جمعه هم که آمیخته با ذکر خداست، در حقیقت بخشی « نماز » در درجه اول « ذکر اللّه » منظور از
از نماز جمعه است، بنابر این باید براي شرکت در آن نیز تسریع کرد.
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 10 ..... ص : 183
و هنگامی که نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا بطلبید و خدا » : (آیه 10 )- در این آیه میافزاید
فاذا قضیت الصلاة فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله و اذکروا الله کثیرا لعلکم ) « را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید
تفلحون).
سورة الجمعۀ( 62 ): آیۀ 11 ..... ص : 183
اشاره
(آیه 11 )- در آخرین آیه سوره کسانی که پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را به هنگام نماز جمعه رها کردند و براي خرید از قافله
هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوي را ببینند پراکنده » : تازه وارد به بازار شتافتند شدیدا مورد ملامت قرار داده، میگوید
و اذا رأوا ) « میشوند و به سوي آن میروند، و تو را ایستاده (در حالی که خطبه نماز جمعه میخوانی) به حال خود رها میکنند
تجارة او لهوا انفضوا الیها و ترکوك قائما).
بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خداوند ص: 184 » ولی به آنها
صفحه 193 از 504
قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجارة و الله خیر الرازقین). ) « بهترین روزي دهندگان است
ثواب و پاداش الهی و برکاتی که از حضور در نماز جمعه و شنیدن مواعظ و اندرزهاي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و تربیت معنوي و
روحانی عائد شما میشود قابل مقایسه با هیچ چیز دیگر نیست، و اگر از این میترسید که روزي شما بریده شود اشتباه میکنید،
خداوند بهترین روزي دهندگان است.
اشاره به طبل و سایر آلات لهوي است که به هنگام ورود قافله تازهاي به مدینه میزدند که هم نوعی اخبار و اعلام بود و « لهو » تعبیر
هم وسیلهاي براي سرگرمی و تبلیغ کالا.
نکتهها: ..... ص : 184
-1 نخستین نماز جمعه در اسلام: ..... ص : 184
در بعضی از روایات اسلامی آمده است که مسلمانان مدینه، پیش از آن که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هجرت کند، با یکدیگر
صحبت کردند و گفتند: یهود در یک روز هفته اجتماع میکنند (روز شنبه) و نصاري نیز روزي براي اجتماع دارند (یکشنبه) خوب
است ما هم روزي قرار دهیم و در آن روز جمع شویم و ذکر خدا گوئیم و شکر او را به جا آوریم، آنها روز قبل از شنبه را که در
یکی از بزرگان مدینه) رفتند، او نماز ) « اسعد بن زراره » نامیده میشد، براي این هدف برگزیدند، و به سراغ « یوم العروبه » آن زمان
نامیده شد، زیرا روز اجتماع مسلمین بود. « روز جمعه » ، را به صورت جماعت با آنها به جا آورد و به آنها اندرز داد و آن روز
و این نخستین جمعهاي بود که در اسلام تشکیل شد.
اما اولین جمعهاي که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله با اصحابش تشکیل دادند، هنگامی بود که به مدینه هجرت کرد، وارد مدینه
ماندند و مسجد قبا را بنیان نهادند، « قبا » شد، و آن روز روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول هنگام ظهر بود، حضرت، چهار روز در
سپس روز جمعه به سوي مدینه حرکت کرد و به هنگام نماز جمعه به محله ص: 185
رسید، و مراسم نماز جمعه را در آنجا برپاداشت، و این اولین جمعهاي بود که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در اسلام « بنی سالم »
به جا آورد، خطبهاي هم در این نماز جمعه خواند که اولین خطبه حضرت در مدینه بود.
-2 اهمیت نماز جمعه: ..... ص : 185
بهترین دلیل بر اهمیت این فریضه بزرگ اسلامی قبل از هر چیز آیات همین سوره است، که به همه مسلمانان و اهل ایمان دستور
میدهد به محض شنیدن اذان جمعه به سوي آن بشتابند، و هرگونه کسب و کار و برنامه مزاحم را ترك گویند.
در احادیث اسلامی نیز تأکیدهاي فراوانی وارد شده است از جمله در خطبهاي که موافق و مخالف آن را از پیامبر گرامی اسلام
صلّی اللّه علیه و آله نقل کردهاند آمده:
خداوند نماز جمعه را بر شما واجب کرده هر کس آن را در حیات من یا بعد از وفات من از روي استخفاف یا انکار ترك کند »
خداوند او را پریشان میکند، و به کار او برکت نمیدهد، بدانید نماز او قبول نمیشود، بدانید زکات او قبول نمیشود، بدانید حج
البته باید توجه داشت که مذمتهاي شدیدي که در !« او قبول نمیشود، بدانید اعمال نیک او قبول نخواهد شد تا از این کار توبه کند
مورد ترك نماز جمعه آمده در صورتی است که نماز جمعه واجب عینی باشد.
-3 فلسفه نماز عبادي- سیاسی جمعه: ..... ص : 185
صفحه 194 از 504
نماز جمعه، قبل از هر چیز یک عبادت بزرگ دسته جمعی است، و اثر عمومی عبادات را که تلطیف روح و جان، و شستن دل از
آلودگیهاي گناه و زدودن زنگار معصیت از قلب میباشد در بردارد.
و اما از نظر اجتماعی و سیاسی، یک کنگره عظیم هفتگی است که بعد از کنگره سالانه حج، بزرگترین کنگره اسلامی میباشد، و
جمعه حجّ کسانی است که قادر به شرکت در مراسم حجّ » : به همین دلیل در روایتی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که
«. نیستند
در حقیقت اسلام، به سه اجتماع بزرگ اهمیت میدهد: ص: 186
اجتماعات روزانه که در نماز جماعت حاصل میشود.
اجتماع هفتگی که در مراسم نماز جمعه است.
و اجتماع حجّ که در کنار خانه خدا هر سال یک بار انجام میگیرد.
نقش نماز جمعه در این میان بسیار مهم است بخصوص این که یکی از برنامههاي خطیب در خطبه نماز جمعه، ذکر مسائل مهم
سیاسی و اجتماعی و اقتصادي است.
« پایان سوره جمعه »
ص: 187
سوره منافقون [ 63 ] ..... ص : 187
اشاره
نازل شده و داراي 11 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 187
سوره منافقون از سورههاي پر محتواست که محور اصلی بحثهاي آن را میتوان در چهار بخش خلاصه کرد:
-1 نشانههاي منافقان که خود شامل چندین قسمت حساس است.
-2 برحذر داشتن مؤمنان از توطئههاي منافقان.
-3 هشدار به مؤمنان که مواهب مادي دنیا آنها را از ذکر خداوند غافل نکند.
-4 توصیه به انفاق در راه خدا، و بهرهگیري از اموال، پیش از آن که مرگ فرا رسد و آتش حسرت به جان انسان بیفتد.
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 187
در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله آمده است:
.« کسی که سوره منافقون را بخواند از هرگونه نفاق پاك میشود »
بر هر مؤمنی از شیعیان ما لازم است که در شب جمعه سوره جمعه و سبح اسم » : در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
هنگامی که چنین کند گوئی عمل رسول خدا » : سپس افزود «... ربک الاعلی بخواند، و در نماز ظهر جمعه سوره جمعه و منافقین را
.« را انجام داده و جزا و پاداشش بر خدا بهشت است
صفحه 195 از 504
مکرر گفتهایم که این فضائل و آثار مهم نمیتواند تنها نتیجه تلاوت خالی از اندیشه و عمل باشد، چرا که هرگز خواندن این سوره
بیآنکه برنامه زندگی بر آن تطبیق شود روح نفاق را از انسان بیرون نمیبرد.
ص: 188
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر سر چشمه نفاق و نشانههاي منافقان! قبل از ورود در تفسیر این سوره ذکر
مقدمهاي لازم به نظر میرسد و آن این که مسأله نفاق و منافقان در اسلام از زمانی مطرح شد که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به مدینه
هجرت فرمود و پایههاي اسلام قوي، و پیروزي آن آشکار شد، و گر نه در مکه تقریبا منافقی وجود نداشت. زیرا اظهار مخالفت
بطور آشکار مشکل، و گاه غیر ممکن بود، و لذا دشمنان شکست خورده براي ادامه برنامههاي تخریبی خود تغییر چهره داده، ظاهرا
به صفوف مسلمانان پیوستند، ولی در خفا به اعمال خود ادامه میدادند.
اصولا طبیعت هر انقلابی چنین است که بعد از پیروزي چشمگیر با صفوف منافقان رو به رو خواهد شد، و دشمنان سرسخت دیروز
به صورت عوامل نفوذي امروز در لباس دوستان ظاهري جلوهگر میشوند، و از اینجاست که میتوان فهمید چرا این همه آیات
مربوط به منافقین در مدینه نازل شده نه در مکّه.
این نکته نیز قابل توجه است که مسأله نفاق و منافقان مخصوص به عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نبود، بلکه هر جامعهاي-
مخصوصا جوامع انقلابی- با آن رو برو هستند، به همین دلیل باید تحلیلهاي قرآن را روي این مسأله به عنوان یک مسأله مورد نیاز
فعلی، مورد بررسی دقیق قرار داد، و از آن براي مبارزه با روح نفاق و خطوط منافقین در جوامع اسلامی امروز الهام گرفت.
نکته مهم دیگر این که خطر منافقان براي هر جامعه از خطر هر دشمنی بیشتر است، چرا که از یکسو شناخت آنها غالبا آسان نیست،
و از سوي دیگر دشمنان داخلی هستند، و گاه چنان در تار و پود جامعه نفوذ میکنند که جدا ساختن آنها کار بسیار مشکلی است و
از سوي سوم روابط مختلف آنها با سایر اعضا جامعه کار مبارزه را با آنها دشوار میسازد.
به همین دلیل اسلام در طول تاریخ خود بیشترین ضربه را از منافقان خورده، ص: 189
و نیز به همین دلیل قرآن سختترین حملات خود را متوجه منافقان ساخته و آن قدر که آنها را کوبیده هیچ دشمنی را نکوبیده
است.
با توجه به این مقدمه به تفسیر آیات باز میگردیم:
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 1 ..... ص : 189
(آیه 1)- نخستین سخنی را که قرآن در اینجا در باره منافقان مطرح میکند همان اظهار ایمان دروغین آنهاست که پایه اصلی نفاق
إذا ) !« هنگامی که منافقان نزد تو آیند میگویند، ما شهادت میدهیم که حتما تو رسول خدائی » : را تشکیل میدهد، میفرماید
جاءك المنافقون قالوا نشهد انک لرسول الله).
و به گفته خود « خداوند میداند که تو فرستاده او هستی، ولی خداوند شهادت میدهد که منافقان دروغگو هستند » : سپس میافزاید
ایمان ندارند (و الله یعلم انک لرسوله و الله یشهد ان المنافقین لکاذبون). چرا که آنها نمیخواستند، خبر از رسالت پیامبر صلّی اللّه
علیه و آله بدهند، بلکه میخواستند از اعتقاد خود به نبوّت او خبر دهند و مسلما در این خبر دروغگو بودند.
و از اینجا نخستین نشانه نفاق، روشن میشود و آن دوگانگی ظاهر و باطن است که با زبان مؤکّ دا اظهار ایمان میکنند، ولی در دل
آنها مطلقا خبري از ایمان نیست، این دروغگوئی محور اصلی نفاق را تشکیل میدهد.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 2 ..... ص : 189
صفحه 196 از 504
آنها سوگندهایشان را سپر ساختهاند، تا مردم را از راه خدا باز » : (آیه 2)- این آیه به دومین نشانه منافقین پرداخته، چنین میگوید
اتخذوا ایمانهم جنۀ فصدوا عن سبیل الله). ) « دارند
انهم ساء ما کانوا یعملون). ) « آنها کارهاي بسیار بدي انجام میدهند »
چرا که در طریق هدایت مردم به آئین حق، ایجاد مانع مینمایند، و چه عملی از این بدتر و زشتتر است؟
سپر) نشان میدهد که آنها دائما با مؤمنان در حال جنگ و ستیزند، و هرگز نباید فریب ظاهر سازي و چرب زبانی آنها ) « جنّه » تعبیر
را خورد، زیرا انتخاب سپر مخصوص میدانهاي نبرد است.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 3 ..... ص : 189
(آیه 3)- این آیه به علت اصلی این گونه اعمال ناروا پرداخته، میافزاید: ص: 190
این به خاطر آن است که آنها نخست ایمان آوردند، سپس کافر شدند، و لذا بر دلهاي آنها مهر نهاده شده و حقیقت را درك »
ذلک بانهم آمنوا ثم کفروا فطبع علی قلوبهم فهم لا یفقهون). ) « نمیکنند
منافقان دو گروهند، گروهی از اول ایمانشان صوري و ظاهري بوده، و گروه دیگر در آغاز ایمان حقیقی داشتهاند سپس راه ارتداد
و نفاق را پیش گرفتهاند، ظاهر آیه مورد بحث گروه دوم را میگوید.
و این سومین نشانه از نشانههاي آنهاست که از درك حقائق روشن غالبا محرومند.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 4 ..... ص : 190
(آیه 4)- این آیه نشانههاي بیشتري را از منافقین ارائه داده، میگوید:
و اذا رأیتهم تعجبک اجسامهم). ظاهري آراسته و ) « هنگامی که آنها را میبینی جسم و قیافه آنان تو را در شگفتی فرو میبرد »
قیافههائی جالب دارند.
و إن یقولوا تسمع ) !« اگر سخن بگویند به سخنانشان گوش فرا میدهی » علاوه بر این چنان شیرین و جذاب سخن میگویند که
لقولهم).
جائی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ظاهرا تحت تأثیر جذابیت سخنان آنها قرار گیرد تکلیف دیگران روشن است.
کانهم خشب مسندة). ) « گوئی چوبهاي خشکی هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند » ، این از نظر ظاهر و اما از نظر باطن
اجسامی بیروح، و صورتهائی بیمعنی و هیکلهائی توخالی دارند، نه از خود استقلالی، نه در درون نور و صفائی و نه اراده و
تصمیم محکم و ایمانی دارند، درست همچون چوبهائی خشک تکیه زده بر دیوار! سپس میافزاید: آنها چنان تو خالی و فاقد توکل
یحسبون کل صیحۀ علیهم). ) « هر فریادي از هر جا بلند شود آن را بر ضد خود میپندارند » بر خدا و اعتماد بر نفس هستند که
ترس و وحشتی عجیب همیشه بر قلب و جان آنها حکم فرماست، و یک حالت سوء ظن و بدبینی جانکاه سرتاسر روح آنها را فرا
گرفته است. ص: 191
هم العدو ) « اینها دشمنان واقعی تو هستند پس از آنها بر حذر باش » و در پایان آیه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله هشدار میدهد که
فاحذرهم).
قاتلهم الله انی یؤفکون). ) !؟« خداوند آنها را بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند » : سپس میگوید
صفحه 197 از 504
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 5 ..... ص : 191
اشاره
( (آیه 5
شأن نزول: ..... ص : 191
براي این آیه و سه آیه بعد شأن نزول مف ّ ص لی نقل شده که خلاصه آن چنین است: بعد از غزوه بنی المصطلق (جنگی که در سال
واقع شد) دو نفر از مسلمانان، یکی از طایفه انصار و دیگري از مهاجران به هنگام گرفتن آب از « قدید » ششم هجرت در سرزمین
که از سرکردههاي معروف منافقان بود به یاري مرد انصاري شتافت، و مشاجره « عبد اللّه بن ابی » ، چاه با هم اختلاف پیدا کردند
لفظی شدیدي در میان آن دو در گرفت، عبد اللّه بن ابی، سخت، خشمگین شد، و در حالی که جمعی از قومش نزد او بودند گفت:
و منظورش از عزیزان، خود و اتباعش بود و از ذلیلان « به خدا سوگند اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون خواهند کرد »
مهاجران، سپس رو به اطرافیانش کرد و گفت: این نتیجه کاري است که شما به سر خودتان آوردید، این گروه را در شهر خود جاي
دادید و اموالتان را با آنها قسمت کردید: هرگاه باقیمانده غذاي خودتان را به مثل این مرد (اشاره به مرد مهاجر) نمیدادید برگردن
شما سوار نمیشدند.
کرد و گفت به خدا سوگند ذلیل و قلیل توئی! و « عبد اللّه بن ابی » که در آن وقت جوانی نوخاسته بود، رو به « زید بن ارقم » در اینجا
صدا زد: خاموش باش تو باید بازي کنی اي کودك! « عبد اللّه » ، محمّد صلّی اللّه علیه و آله در عزّت الهی و محبّت مسلمین است
زید بن ارقم خدمت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آمد و ماجرا را نقل کرد.
فرستاد فرمود: این چیست که براي من نقل کردهاند؟ « عبد اللّه » پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کسی را به سراغ
دروغ میگوید. « زید » عبد اللّه گفت: به خدائی که کتاب آسمانی بر تو نازل کرده من چیزي نگفتم! و
سپس پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دستور داد تمام آن روز و تمام شب را لشکریان به راه ادامه ص: 192
دهند، سر انجام پیامبر صلّی اللّه علیه و آله وارد مدینه شد.
زید بن ارقم میگوید: من از شدت اندوه و شرم در خانه ماندم و بیرون نیامدم.
در این هنگام سوره منافقین نازل شد، و زید را تصدیق، و عبد اللّه را تکذیب کرد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گوش زید را گرفت و
فرمود: اي جوان! خداوند سخن تو را تصدیق کرد خداوند آیاتی از قرآن را در باره آنچه تو گفته بودي نازل کرد.
هنگامی که این آیات نازل شد و دروغ عبد اللّه ظاهر گشت بعضی به او گفتند:
خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله برو تا براي تو استغفار کند، عبد اللّه سرش را تکان داد و سخنان ناروائی گفت. در اینجا آیه (و
اذا قیل لهم تعالوا) نازل گردید.
تفسیر: ..... ص : 192
نشانههاي دیگري از منافقان- این آیه و آیات بعد از آن همچنان ادامه بیان اعمال منافقان و نشانههاي گوناگون آنهاست،
صفحه 198 از 504
هنگامی که به آنها گفته شود: بیائید تا رسول خدا براي شما استغفار کند، سرهاي خود را (از روي استهزاء و کبر و » : میفرماید
و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله ) « غرور) تکان میدهند و آنها را میبینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر میورزند
لووا رؤسهم و رأیتهم یصدون و هم مستکبرون).
روشن است که روح اسلام، تسلیم در برابر حق است و کبر و غرور همیشه مانع این تسلیم است، به همین دلیل یکی از نشانههاي
منافقان، بلکه یکی از انگیزههاي نفاق را همین خود خواهی و خود برتربینی و غرور میتوان شمرد.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 6 ..... ص : 192
(آیه 6)- در این آیه براي رفع هرگونه ابهام در این زمینه، میافزاید: به فرض که آنها نزد تو بیایند و براي آنها استغفار کنی، زمینه
!« براي آنها تفاوت نمیکند که، خواه استغفار کنی یا نکنی، هرگز خداوند آنان را نمیبخشد » آمرزش در آنها وجود ندارد بنابر این
(سواء علیهم استغفرت لهم ام لم تستغفر لهم لن یغفر الله لهم).
ان الله لا یهدي القوم الفاسقین). چرا که در گناه اصرار میورزند ) « خداوند قوم فاسق را هدایت نمیکند » : دلیل آن هم این است که
و در برابر حق مستکبرند.
استغفار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله تنها در صورتی اثر میگذارد که زمینه مساعد و قابلیت لازم فراهم شود، اگر به راستی آنها توبه
کنند و سر تسلیم در مقابل حق فرود آورند، ص: 193
استغفار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و شفاعت او مسلما مؤثر است، و در غیر این صورت کمترین اثري نخواهد داشت.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 7 ..... ص : 193
آنها » : (آیه 7)- سپس به یکی از گفتههاي بسیار زشت آنها که روشنترین گواه نفاق آنها محسوب میشود اشاره کرده، میفرماید
کسانی هستند که میگویند: به افرادي که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید (و از اموال و امکانات خود در اختیار آنها قرار ندهید)
هم الذین یقولون لا تنفقوا علی من عند رسول الله حتی ینفضوا). ) « تا پراکنده شوند
و لله خزائن السماوات و الارض و لکن المنافقین لا ) « خزائن آسمانها و زمین از آن خداست ولی منافقان نمیفهمند » غافل از این که
یفقهون).
پناه دهند و آنها را در اموال خود « مهاجران » میتوانند به « انصار » این بینواها نمیدانند که هر کس هر چه دارد از خدا دارد، اگر
سهیم کنند این بزرگترین افتخاري است که نصیبشان شده، نه تنها نباید منتی بگذارند، بلکه باید خدا را بر این توفیق بزرگ شکر
گویند.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 8 ..... ص : 193
آنها میگویند: اگر به مدینه بازگردیم، » : (آیه 8)- سپس به یکی دیگر از نفرت انگیزترین سخنان آنها اشاره کرده، میافزاید
یقولون لئن رجعنا الی المدینۀ لیخرجن الاعز منها الاذل). ) !« عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند
خارج شد، و منظورش این بود که ما ساکنان مدینه، رسول اللّه صلّی « عبد اللّه بن ابی » این همان گفتاري است که از دهان آلوده
اللّه علیه و آله و مؤمنان مهاجر را بیرون میکنیم.
و) « عزّت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولی منافقان نمیدانند » : سپس قرآن پاسخ دندان شکنی به آنان داده، میگوید
صفحه 199 از 504
لله العزة و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقین لا یعلمون).
میگفتند: اگر این « مکّه » تنها منافقان مدینه نبودند که این سخن را در برابر مؤمنان مهاجر گفتند بلکه قبل از آنها نیز سران قریش در
، گروه اندك مسلمان فقیر را در محاصره اقتصادي قرار دهیم، یا از مکّه بیرونشان کنیم، مطلب تمام است! برگزیده تفسیر نمونه، ج 5
ص: 194
امروز نیز دولتهاي استعماري به پندار این که خزائن آسمان و زمین را در اختیار دارند میگویند ملتهائی را که در برابر ما تسلیم
نمیشوند باید در محاصره اقتصادي قرار داد تا بر سر عقل آیند و تسلیم شوند! این کوردلان خبر ندارند که با یک اشاره خداوند
تمام ثروتها و امکاناتشان بر باد میرود و عزت پوشالی آنها دستخوش فنا میگردد.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 9 ..... ص : 194
(آیه 9)- اموال و فرزندان، شما را از یاد خدا غافل نکنند! از آنجا که یکی از عوامل مهم نفاق حبّ دنیا، و علاقه افراطی به اموال و
فرزندان است، در اینجا مؤمنان را از چنین علاقه افراطی باز میدارد، میگوید:
یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا ) !« اي کسانی که ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند »
اولادکم عن ذکر الله).
و من یفعل ذلک فأولئک هم الخاسرون). ) « و کسانی که چنین کنند زیانکارانند »
درست است که اموال و اولاد از مواهب الهی هستند، ولی تا آنجا که از آنها در راه خدا و براي نیل به سعادت کمک گرفته شود،
اما اگر علاقه افراطی به آنها سدّي در میان انسان و خدا ایجاد کند بزرگترین بلا محسوب میشوند.
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 10 ..... ص : 194
و از آنچه به شما روزي » : (آیه 10 )- سپس به دنبال این اخطار شدید به مؤمنان، دستور انفاق در راه خدا را صادر کرده، میفرماید
دادهایم انفاق کنید پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت کمی به تأخیر نینداختی تا
و انفقوا من ما رزقناکم من قبل ان یأتی احدکم الموت فیقول رب لو لا اخرتنی الی ) !؟« (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم
اجل قریب فاصدق و اکن من الصالحین).
این تعبیر بیانگر تأثیر عمیق انفاق در صالح بودن انسان است. « من انفاق کنم و از صالحان شوم » : در ذیل آیه میگوید
بسیارند کسانی که وقتی چشم برزخی پیدا میکنند و خود را در آخرین لحظات زندگی و در آستانه قیامت میبینند، و پردههاي
غفلت و بیخبري از جلو ص: 195
چشمان آنها کنار میرود، و میبینند باید اموال و سرمایهها را بگذارند و بروند پشیمان میشوند و تقاضاي بازگشت به زندگی
میکنند تا جبران کنند ولی دست ردّ بر سینه آنها گذارده میشود، چرا که سنّت الهی است که این راه، بازگشت ندارد!
سورة المنافقون( 63 ): آیۀ 11 ..... ص : 195
و خداوند هرگز (مرگ) کسی را، هنگامی که اجلش فرا رسد، به تأخیر » : (آیه 11 )- در آخرین آیه با قاطعیت تمام، میافزاید
و لن یؤخر الله نفسا اذا جاء اجلها). ) !« نمیاندازد
هنگامی که مرگ آنها فرا رسد، نه یک ساعت پیش میگیرند نه یک ساعت، تأخیر » : چنانکه در آیه 34 سوره اعراف میخوانیم
صفحه 200 از 504
.« میکنند
و الله خبیر بما تعملون). ) « و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است » : و سر انجام آیه را با این جمله پایان میدهد
و همه آنها را براي پاداش و کیفر، ثبت کرده و در برابر همه آنها به شما جزا میدهد.
« پایان سوره منافقون »
ص: 197
سوره تغابن [ 64 ] ..... ص : 197
اشاره
نازل شده و 18 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 197
لحن آیات اخیر این سوره، با سورههاي مدنی هماهنگ است، ولی صدر آن، با سورههاي مکّی موافقتر است، اما به هر حال ما
مجموع آن را طبق مشهور مدنی، تلقی میکنیم.
از نظر محتوا، این سوره را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
-1 آغاز سوره که از توحید و صفات و افعال خدا بحث میکند.
-2 به دنبال آن، با استفاده از علم خداوند، به مردم هشدار میدهد که مراقب اعمال پنهان و آشکار خود باشند و سرنوشت اقوام
پیشین را فراموش نکنند.
و مغبون شدن گروهی و برنده شدن گروه « تغابن » -3 در بخش دیگري از سوره، سخن از معاد است. و این که روز قیامت روز
دیگري است (نام این سوره نیز از همین گرفته شده).
-4 در بخشی دیگر دستور به اطاعت خدا و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داده و پایههاي اصل نبوت را تحکیم میبخشد.
-5 آخرین بخش سوره، مردم را به انفاق در راه خدا تشویق میکند و از این که فریفته اموال و اولاد و همسران شوند بر حذر
میدارد، و سوره را با نام و صفات خدا پایان میدهد همان گونه که آغاز کرده بود.
ص: 198
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 198
کسی که سوره تغابن را در نماز فریضهاش بخواند شفیع او روز قیامت خواهد شد، » : در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
.« و شاهد عادلی است در نزد کسی که شفاعت او را اجازه میدهد، سپس از او جدا نمیشود تا داخل بهشت گردد
بدیهی است این تلاوت باید توأم با اندیشه باشد اندیشهاي که محتواي آن را در عمل منعکس کند، تا این همه آثار و برکات بر آن
مترتب گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 1 ..... ص : 198
صفحه 201 از 504
(آیه 1)- این سوره نیز با تسبیح خداوند آغاز میشود، خداوندي که مالک و حاکم بر کل جهان هستی، و قادر بر همه چیز است.
یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض). ) « آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است براي خدا تسبیح میگویند » : میفرماید
له الملک). ) « مالکیت و حکومت از آن اوست » : سپس میافزاید
و له الحمد). ) « و (به همین دلیل) تمام حمد و ستایش نیز به ذات پاك او بر میگردد »
و هو علی کل شیء قدیر). ) « و او بر همه چیز تواناست »
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 2 ..... ص : 198
هو الذي ) « او کسی است که شما را آفرید » : (آیه 2)- سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت است اشاره کرده، میفرماید
خلقکم).
فمنکم کافر و منکم مؤمن). ) « گروهی از شما کافرید و گروهی مؤمن » و به شما نعمت آزادي و اختیار داد، لذا
و الله بما ) « خداوند نسبت به آنچه انجام میدهید بیناست » و به این ترتیب بازار امتحان و آزمایش الهی داغ شد و در این میان
تعملون بصیر).
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 3 ..... ص : 198
آسمانها و زمین را » : را با توضیح بیشتر، و با اشاره به هدف آفرینش در این آیه ادامه داده، میفرماید « خلقت » (آیه 3)- سپس مسأله
خلق ص: 199 ) « به حق آفرید
السماوات و الارض بالحق)
نیز « ص» .هم در آفرینش آن، نظام حق و دقیقی است، و هم داراي هدف حکیمانه و مصالح حقّی است، چنانکه در آیه 27 سوره
.« ما آسمان و زمین و آنچه را در میان این دو است بیهوده نیافریدیم، این گمان کافران است » : فرمود
و شما را (در عالم جنین) تصویر کرد، » : پرداخته و ما را از سیر آفاقی به سیر انفسی دعوت کرده، میافزاید « انسان » بعد به آفرینش
هم از نظر جسم و هم از نظر جان (و صورکم فاحسن صورکم). « تصویري زیبا و دلپذیر
به انسان، ظاهري آراسته، و باطنی پیراسته، عقلی فروزان و خردي نیرومند داد، و از آنچه در کل جهان هستی است، نمونههائی در
وجود او آفرید.
و الیه المصیر). ) « سر انجام (بازگشت همه) به سوي اوست » : ولی همان گونه که در پایان آیه میفرماید
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 4 ..... ص : 199
(آیه 4)- و از آنجا که انسان براي هدف بزرگی آفریده شده باید دائما تحت مراقبت پروردگار باشد، پروردگاري که، از درون و
آنچه را در آسمانها و زمین است میداند، و از آنچه پنهان یا آشکار میکنید با خبر » : برون او با خبر است، لذا در این آیه میفرماید
یعلم ما فی السماوات و الارض و یعلم ما تسرون و ما تعلنون و الله علیم ) « است، و خداوند از آنچه در درون سینههاست، آگاه است
بذات الصدور).
این آیه ترسیمی است از علم بیپایان خداوند، در سه مرحله: نخست علم او نسبت به تمامی موجودات آسمانها و زمین، سپس علم
صفحه 202 از 504
او به همه اعمال انسانها و آنچه را پنهان میدارند یا آشکار میسازند، و در مرحله سوم مخصوصا روي عقائد باطنی و چگونگی
نیّتها و آنچه بر قلب و جان انسان، حاکم است، تکیه میکند.
مسلما توجه به این حقیقت در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده مؤثر است، و انسان را براي وصول به هدف آفرینش و قانون تکامل
آماده میسازد.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 5 ..... ص : 199
(آیه 5)- و از آنجا که یکی از مؤثّرترین وسائل تربیت و طرق انذار، توجه دادن به سرنوشت اقوام و امتهاي پیشین است، این آیه
یک نگاه اجمالی به ص: 200
آیا خبر کسانی که پیش از این کافر شدند به شما نرسیده است؟ » : زندگی آنها افکنده، سپس انسانها را مخاطب ساخته، میگوید
ا لم یأتکم نبأ الذین ) !؟« (آري) آنها طعم کیفر گناهان بزرگ خود را چشیدند و (در آخرت نیز) عذاب دردناکی براي آنهاست
کفروا من قبل فذاقوا وبال امرهم و لهم عذاب الیم).
شما از کنار شهرهاي بلا دیده و ویران شده آنها، در مسیر خود به سوي شام و مناطق دیگر عبور میکنید، نتیجه کفر و ظلم و
عصیانگري آنها را با چشم میبینید، و اخبار آنها را در تاریخ میخوانید.
این عذاب دنیاي آنها بود، در آخرت نیز عذاب دردناکی در انتظارشان است.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 6 ..... ص : 200
این به خاطر آن بود که رسولان آنها (پیوسته) با » : (آیه 6)- این آیه به منشأ اصلی این سرنوشت دردناك اشاره کرده، میافزاید
؟« دلائل روشن به سراغشان میآمدند ولی آنها (از روي کبر و غرور) گفتند: آیا بشرهایی (مثل ما) میخواهند ما را هدایت کنند
مگر چنین چیزي ممکن است؟ (ذلک بانه کانت تأتیهم رسلهم بالبینات فقالوا ا بشر یهدوننا).
فکفروا و تولوا). ) « پس کافر شدند و روي برگرداندند » و با این منطق پوشالی به مخالفت با آنها برخاستند
و استغنی الله). و اگر آنها را موظف به ایمان و اطاعت و پرهیز از گناه ) « در حالی که خداوند (از ایمان و طاعتشان) بینیاز بود »
فرمود تنها براي منفعت خودشان و سعادت و نجاتشان در این جهان و جهان دیگر بود.
و الله غنی حمید). ) « خداوند بینیاز و شایسته ستایش است » آري
اگر جمله کائنات کافر شوند بر دامان کبریائیش گردي نمینشیند، همان گونه که اگر همه مخلوقات مؤمن و مطیع فرمان او باشند
چیزي بر جلالش افزوده نمیشود، این مائیم که نیازمند به این برنامههاي تربیتی و سازنده و تکامل بخش هستیم.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 7 ..... ص : 200
(آیه 7)- در تعقیب بحثهایی که در آیات قبل، پیرامون هدفدار بودن آفرینش آمده در اینجا مسأله معاد و رستاخیز را- که تکمیلی
است بر بحث هدف ص: 201
آفرینش انسان- مطرح میکند.
زعم الذین ) « کافران پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد » : نخست از ادعاي بیدلیل، منکران رستاخیز، شروع کرده، میفرماید
کفروا ان لن یبعثوا).
صفحه 203 از 504
بگو: آري به پروردگارم سوگند همه شما (در » سپس در تعقیب این سخن، به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله دستور میدهد
قل بلی و ) « قیامت) برانگیخته خواهید شد، سپس آنچه را عمل میکردید به شما خبر داده میشود، و این براي خداوند آسان است
ربی لتبعثن ثم لتنبؤن بما عملتم و ذلک علی الله یسیر).
وقتی که کار دست خداوند قادر متعال است مشکلی در میان نخواهد بود.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 8 ..... ص : 201
به خدا و رسول او و نوري که نازل کردهایم » ، (آیه 8)- در این آیه چنین نتیجهگیري میکند: اکنون که قطعا معادي در کار است
فآمنوا بالله و رسوله و النور الذي انزلنا). ) « ایمان بیاورید
و الله بما تعملون خبیر). ) « خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است » و بدانید
و « پیامبر » ،« خدا » به این ترتیب دستور میدهد که خود را براي رستاخیز از طریق ایمان و عمل صالح آماده کنند، ایمان به سه اصل
که اصول دیگر نیز در آن درج است. « قرآن »
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 9 ..... ص : 201
این (بعث و نشور و حساب و » : (آیه 9)- روز تغابن و آشکار شدن غبنها در این آیه به توصیف روز قیامت پرداخته، چنین میگوید
یوم یجمعکم لیوم الجمع). ) « جزا) در زمانی خواهد بود که همه شما را در آن روز اجتماع [- روز رستاخیز] گردآوري میکند
است که در آیات قرآن با تعبیرهاي مختلف کرارا به آن اشاره شده است، از جمله در آیه 49 و « یوم الجمع » یکی از نامهاي قیامت
و از آن به خوبی استفاده میشود که « بگو: تمام اولین و آخرین در میعاد روز معینی جمع میشوند » : 50 سوره واقعه میخوانیم
رستاخیز همه انسانها در یک روز است.
ذلک یوم التغابن). ص: 202 ) « آن روز روز تغابن است » : سپس میافزاید
بازنده) شناخته میشوند، روزي که روشن میشود چه کسانی در تجارت خود در عالم ) « مغبون » برنده) و ) « غابن » روزي است که
دنیا گرفتار غبن و خسارت و پشیمانی شدهاند؟
روز ظهور غبنهاست. « یوم التّغابن » به این ترتیب یکی دیگر از نامهاي قیامت
و هر کس به خدا ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، گناهان او را » : سپس به بیان حال مؤمنان در آن روز پرداخته، میافزاید
میبخشد و او را در باغهائی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاري است وارد میکند، جاودانه در آن میمانند و این پیروزي
و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یکفر عنه سیئاته و یدخله جنات تجري من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا ذلک الفوز ) « بزرگی است
العظیم).
به این ترتیب هنگامی که دو شرط اصلی، یعنی ایمان و عمل صالح حاصل شود، این مواهب عظیم پشت سر آن خواهد بود.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 10 ..... ص : 202
اما کسانی که کافر شدند، و آیات ما را تکذیب کردند اصحاب دوزخند، جاودانه در آن میمانند، » : (آیه 10 )- در این آیه میافزاید
و الذین کفروا و کذبوا بآیاتنا اولئک اصحاب النار خالدین فیها و بئس المصیر). ) « و (سر انجام آنها) سر انجام بدي است
است، و در « عمل صالح » و « ایمان » که ضد « تکذیب آیات الهی » و « کفر » : در اینجا نیز، عامل بدبختی دو چیز شمرده شده است
صفحه 204 از 504
نتیجه در آنجا سخن از بهشت جاویدان است و در اینجا از دوزخ همیشگی، آنجا فوز عظیم است و اینجا بئس المصیر و سر انجام
مرگبار!
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 11 ..... ص : 202
(آیه 11 )- همه مصائب به فرمان اوست! در این آیه به یک اصل کلی در مورد مصائب و حوادث دردناك این جهان اشاره میکند،
شاید از این جهت که همیشه وجود مصائب دستاویزي براي کفّار در مورد نفی عدالت در این جهان بوده است، و یا از این نظر که
در راه تحقق ایمان و عمل صالح همیشه مشکلاتی وجود دارد که بدون مقاومت در برابر آنها ص: 203
مؤمن به جائی نمیرسد، و به این ترتیب رابطه این آیات با آیات گذشته روشن میشود.
ما اصاب من مصیبۀ الا باذن الله). ) « هیچ مصیبتی رخ نمیدهد مگر به اذن خدا » : نخست میفرماید
در اینجا همان اراده تکوینی خداوند است، نه اراده تشریعی. « اذن » منظور از
از مجموع آیاتی که در باره مصائب در قرآن مجید آمده بر میآید که مصائب بر دو گونه است: مصائبی که با طبیعت زندگی
انسان سرشته شده، و اراده بشر کمترین تأثیري در آن ندارد، مانند مرگ و میر و قسمتی از حوادث دردناك طبیعی.
دوم مصائبی که انسان به نحوي در آن نقشی داشته باشد.
قرآن در باره دسته اول میگوید: همه به اذن خدا روي میدهد و در باره قسم دوم میگوید: به خاطر اعمال خودتان دامانتان را
.«1» میگیرد
و من یؤمن بالله ) « و هر کس به خدا ایمان آورد، خدا قلبش را هدایت میکند » : سپس در دنباله آیه به مؤمنان بشارت میدهد که
یهد قلبه). آن چنان که در برابر مصائب زانو نزند، مأیوس نشود، جزع و بیتابی نکند.
این هدایت الهی هنگامی که به سراغ انسان آید در نعمتها شاکر میشود و در مصیبتها صابر، و در برابر قضاي الهی تسلیم.
و الله بکل شیء علیم). ) « و خداوند به هر چیز داناست » : و در پایان آیه میفرماید
این تعبیر میتواند اشاره اجمالی به فلسفه مصائب و بلاها باشد که خداوند روي علم و آگاهی بیپایانش براي تربیت بندگان و
اعلام بیدارباش و مبارزه با هرگونه غرور و غفلت گهگاه در زندگانی آنها مصائبی ایجاد میکند، تا
__________________________________________________
1) شرح بیشتر این مطلب را ذیل آیات 22 سوره حدید و 30 سوره شوري و 165 آل عمران مطالعه فرمائید. )
ص: 204
به خواب فرو نروند و موقعیت خویش را در دنیا فراموش نکنند، و دست به طغیان و سرکشی نزنند.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 12 ..... ص : 204
(آیه 12 )- و از آنجا که معرفت مبدأ و معاد که در آیات قبل، پایه ریزي شده و اثر حتمی آن، تلاش در راستاي اطاعت خدا و پیامبر
و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول). ) « و اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر را » : صلّی اللّه علیه و آله است، در این آیه میافزاید
ناگفته پیداست که اطاعت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نیز شعبهاي از اطاعت خداوند است، چرا که او از خود چیزي نمیگوید،
در اینجا اشاره به همین است که این دو در عرض هم نیست، بلکه یکی از دیگري سر چشمه میگیرد، از این « اطیعوا » و تکرار
گذشته اطاعت خداوند، مربوط به اصول قوانین و تشریع الهی است، و اطاعت رسول مربوط به تفسیرها و مسائل اجرائی میباشد،
صفحه 205 از 504
بنابر این یکی اصل و دیگري فرع است.
اگر شما روي گردان شوید (و اطاعت نکنید، او هرگز مأمور به اجبار شما نیست) رسول ما جز ابلاغ آشکار » : سپس میفرماید
فان تولیتم فانما علی رسولنا البلاغ المبین). ) « وظیفهاي ندارد
آري! او موظف به رساندن پیام حق است، بعدا سر و کار شما با خداست، و این تعبیر یک نوع تهدید جدّي و سر بسته است.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 13 ..... ص : 204
خداوند » : (آیه 13 )- در این آیه اشاره به مسأله توحید در عبودیت میکند که به منزله دلیلی براي وجوب اطاعت است، میفرماید
الله لا اله الا هو). ) « (کسی است که) هیچ معبودي جز او نیست
و علی الله فلیتوکل المؤمنون). ) « مؤمنان باید فقط بر او توکل کنند »
غیر از او هیچ کس شایسته عبودیت نیست، چرا که مالکیت و قدرت و علم و غنا، همه از آن اوست، و دیگران هر چه دارند، از او
دارند. و به همین دلیل نباید در برابر غیر او سر تسلیم و تعظیم فرود آورند و نیز به همین دلیل براي حل هرگونه مشکل باید از او
مدد گیرند و فقط بر او توکل کنند.
ص: 205
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 14 ..... ص : 205
اشاره
( (آیه 14
شأن نزول: ..... ص : 205
فرمود: منظور این است که وقتی بعضی از مردان «... انّ من ازواجکم » در روایتی از امام باقر علیه السّلام میخوانیم: که در مورد آیه
میخواستند هجرت کنند پسر و همسرش دامن او را میگرفتند و میگفتند: تو را به خدا سوگند که هجرت نکن، زیرا اگر بروي ما
بعد از تو بیسرپرست خواهیم شد، بعضی میپذیرفتند و میماندند، آیه نازل شد و آنها را از قبول این گونه پیشنهادها و اطاعت
فرزندان و زنان در این زمینهها بر حذر داشت.
اما بعضی دیگر اعتنا نمیکردند و میرفتند ولی به خانواده خود میگفتند: به خدا اگر با ما هجرت نکنید و بعدا در (دار الهجرة)
مدینه نزد ما آئید ما مطلقا به شما اعتنا نخواهیم کرد، ولی به آنها دستور داده شد که هر وقت خانواده آنها به آنها پیوستند گذشته را
ناظر به همین معنی است. «... و ان تعفوا و تصفحوا » فراموش کنند و جمله
تفسیر: ..... ص : 205
اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش شما هستند! از آنجا که در آیات گذشته فرمان به اطاعت بیقید و شرط خدا و رسولش آمده بود،
صفحه 206 از 504
و نیز یکی از موانع مهم این راه علاقه افراطی به اموال و همسران و فرزندان است در اینجا به مسلمانان در این زمینه هشدار میدهد.
یا ایها ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشید » : نخست میگوید
الذین آمنوا ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فاحذروهم).
البته نشانههاي این عداوت کم نیست گاه میخواهید اقدام به کار مثبتی همچون هجرت کنید دامان شما را میگیرند و مانع این
فیض عظیم میشوند، و گاه انتظار مرگ شما را میکشند تا ثروت شما را تملک کنند، و مانند اینها.
البته این دشمنی گاه در لباس دوستی است و به گمان خدمت است، و گاه به راستی با نیت سوء و قصد عداوت انجام میگیرد، و یا
به قصد منافع خویشتن.
ولی از آنجا که ممکن است این دستور بهانهاي براي خشونت و انتقامجوئی برگزید تفسیر نمونه، ج 5، ص: 206
و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید » : و افراط از ناحیه پدران و همسران گردد بلافاصله در ذیل آیه براي تعدیل آنها میفرماید
و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان ) « (خداوند شما را مشمول عفو و رحمتش قرار میدهد) چرا که خداوند بخشنده و مهربان است
الله غفور رحیم).
بنابر این اگر آنها از کار خود پشیمان شدند و در مقام عذرخواهی برآمدند، و یا بعد از هجرت به شما پیوستند آنها را از خود
نرانید، عفو و گذشت پیشه کنید، همان طور که انتظار دارید خدا هم با شما چنین کند.
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 15 ..... ص : 206
اموال و فرزندانتان فقط وسیله » : (آیه 15 )- در این آیه به یک اصل کلی دیگر در مورد اموال و فرزندان اشاره کرده، میفرماید
نما اموالکم و اولادکم فتنۀ) « آزمایش شما هستند
الله عنده اجر عظیم) « اجر و پاداش عظیم نزد خداوند (از آن شما) خواهد بود » .و اگر در این میدان آزمایش، از عهده برآئید
.در آیه گذشته تنها سخن از عداوت بعضی از همسران و فرزندان نسبت به انسان بود که او را از راه اطاعت خدا منحرف ساخته، به
گناه، و گاهی به کفر میکشانند، ولی در اینجا سخن از همه فرزندان و اموال است که وسیله آزمایش انسانند.
در واقع این دو موضوع، بیش از هر چیز دیگر وسیله امتحان است، و به همین دلیل در روایتی از امیر مؤمنان علی علیه السّلام
هیچ کس از شما نگوید: خداوندا! من به تو پناه میبرم، از امتحان و آزمایش، چرا که هر کس داراي وسیله » : میخوانیم که فرمود
آزمایشی است (و حد اقل مال و فرزندي دارد و اصولا طبیعت زندگی دنیا، طبیعت آزمایش و بوته امتحان است) و لکن کسی که
میخواهد به خدا پناه برد، از امتحانات گمراه کننده پناه برد چه این که خداوند میگوید. بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمون
.« است
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 16 ..... ص : 206
پس تا میتوانید تقواي الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و » : (آیه 16 )- در این آیه، به عنوان نتیجهگیري میفرماید
انفاق کنید که براي شما بهتر ص: 207
فاتقوا الله ما استطعتم و اسمعوا و اطیعوا و انفقوا خیرا لانفسکم). ) « است
نخست دستور به اجتناب از گناهان میدهد- چرا که تقوا بیشتر ناظر به پرهیز از گناه است- و سپس دستور به اطاعت فرمان و
شنیدنی که مقدمه این اطاعت است و از میان طاعات بخصوص روي مسأله انفاق که از مهمترین آزمایشهاي الهی است تکیه میکند
صفحه 207 از 504
و سر انجام هم میگوید: سود تمام اینها عائد خود شما میشود.
و من ) « و کسانی که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند » : در پایان آیه به عنوان تأکیدي بر مسأله انفاق میفرماید
یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون).
این دو صفت رذیله از بزرگترین موانع رستگاري انسان، و بزرگترین سدّ راه انفاق و کارهاي خیر است.
اللّهمّ ق شحّ » : در حدیثی میخوانیم که امام صادق علیه السّلام از شب تا صبح طواف خانه خدا به جا میآورد و پیوسته میفرمود
.« نفسی خداوندا! مرا از حرص و بخل خودم نگاهدار
چه چیز از بخل و حرص » : یکی از یارانش عرض میکند: فدایت شوم، امشب نشنیدم غیر از این دعا، دعاي دیگري کنی! فرمود
.« نفس مهمتر است در حالی که خداوند میفرماید: و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 17 ..... ص : 207
اگر به خدا، قرض الحسنه دهید، آن را براي شما » : (آیه 17 )- سپس براي تشویق به انفاق و جلوگیري از بخل و شحّ نفس میفرماید
ان تقرضوا الله قرضا حسنا یضاعفه لکم و یغفر لکم و ) « مضاعف میسازد، و شما را میبخشد، و خداوند شکر کننده و بردبار است
الله شکور حلیم).
اجر » چه تعبیر عجیبی خدائی که آفریننده اصل و فرع وجود ما، و بخشنده تمام نعمتهاست از ما وام میطلبد! و در برابر آن وعده
میدهد، و نیز از ما تشکر میکند، لطف و محبت بالاتر از این تصور نمیشود. « مضاعف و آمرزش
ص: 208
سورة التغابن( 64 ): آیۀ 18 ..... ص : 208
عالم الغیب و الشهادة ) « او داناي پنهان و آشکار است و او عزیز و حکیم است » : (آیه 18 )- و بالاخره در آخرین آیه، میفرماید
العزیز الحکیم).
از اعمال بندگان مخصوصا انفاقهاي آنها، در نهان و آشکار، با خبر است، و اگر از آنها تقاضاي قرض میکند، نه به خاطر نیاز و
عدم قدرت است بلکه به خاطر کمال لطف و محبت است، و اگر این همه پاداش در برابر انفاقها به آنها وعده میدهد، این نیز
مقتضاي حکمت اوست.
« پایان سوره تغابن »
ص: 209
سوره طلاق [ 65 ] ..... ص : 209
اشاره
نازل شده و داراي 12 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 209
صفحه 208 از 504
محتواي این سوره به دو بخش عمده تقسیم میشود.
بخش اول هفت آیه نخستین سوره است که پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن میگوید.
بخش دوم که در حقیقت انگیزه اجراي بخش اول است از عظمت خداوند، و عظمت مقام رسول او، و پاداش صالحان، و مجازات
بدکاران، بحث میکند، و مجموعه منسجمی را براي ضمانت اجراي این مسأله مهم اجتماعی ارائه میدهد، ضمنا این سوره نام
میباشد. « نساء کبري » بر وزن و معنی صغري) در مقابل سوره معروف نساء است که ) « نساء قصري » دیگري نیز دارد و آن سوره
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 209
هر کس سوره طلاق را بخواند (و آن را در برنامههاي زندگی خود به » : در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله آمده است
.« کار بندد) بر سنت پیامبر از دنیا میرود
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 1 ..... ص : 209
اشاره
(آیه 1)- شرایط طلاق و جدائی: در نخستین آیه روي سخن را به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله به عنوان پیشواي بزرگ مسلمانان
، اي پیامبر! هر زمان خواستید برگزیده تفسیر نمونه، ج 5 » : کرده سپس یک حکم عمومی را با صیغه جمع بیان میکند، میفرماید
ص: 210
یا ایها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن). ) « زنان را طلاق دهید در زمان عدّه آنها را طلاق گویید
یعنی، صیغه طلاق در زمانی اجرا شود که زن از عادت ماهیانه پاك شده، و با همسرش نزدیکی نکرده باشد.
و این نخستین شرط طلاق است.
و احصوا العدة). ) « و حساب عدّه را نگه دارید » : سپس به دومین حکم که مسأله نگهداشتن حساب عدّه است پرداخته، میفرماید
دقیقا ملاحظه کنید که سه بار زن، ایّام پاکی خود را به پایان رساند و عادت ماهیانه ببیند، هنگامی که سومین دوران پاکی پایان
یافت، و وارد عادت ماهیانه سوّم شد، ایّام عدّه سر آمده و پایان یافته است.
بر عهده « حقّ نفقه و مسکن » قابل توجه این که: مخاطب به نگهداري حساب عدّه، مردان هستند، این به خاطر آن است که مسأله
نیز از آن آنان است، و گر نه زنان نیز موظفند که براي روشن شدن تکلیفشان حساب عدّه را دقیقا « حق رجوع » آنهاست، و همچنین
نگه دارند.
بعد از این دستور، همه مردم را به تقوا و پرهیزکاري دعوت کرده، میفرماید:
و اتقوا الله ربکم). ) « و از خدائی که پروردگار شماست بپرهیزید »
او پروردگار و مربی شماست، و دستوراتش، ضامن سعادت شما میباشد، بنابر این فرمانهاي او را به کار بندید و از عصیان و
نافرمانیش بپرهیزید.
نه شما آنها را » : حکم- که یکی مربوط به شوهران و دیگري مربوط به زنان است- پرداخته، میفرماید « چهارمین » و « سومین » بعد به
لا تخرجوهن من بیوتهن و لا یخرجن). ) « از خانههایشان، بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند
صفحه 209 از 504
گرچه بسیاري از بیخبران، این حکم اسلامی را به هنگام طلاق اصلا اجرا نمیکنند، و به محض جاري شدن صیغه طلاق، هم مرد
به خود اجازه میدهد که زن را بیرون کند، و هم زن خود را آزاد میپندارد که از خانه شوهر خارج شود و به برگزیده تفسیر
نمونه، ج 5، ص: 211
خانه بستگان بازگردد، ولی این حکم اسلامی فلسفه بسیار مهمی دارد، زیرا علاوه بر حفظ احترام زن، غالبا زمینه را براي بازگشت
شوهر از طلاق، و تحکیم پیوند زناشوئی، فراهم میسازد.
پشت پا زدن به این حکم مهم اسلامی که در متن قرآن مجید آمده است سبب میشود بسیاري از طلاقها به جدائی دائم منتهی شود،
در حالی که اگر این حکم اجرا میشد، غالبا به آشتی و بازگشت مجدّد منتهی میگشت.
ولی از آنجا که گاهی شرائطی فراهم میشود که نگهداري زن بعد از طلاق در خانه طاقتفرساست، به دنبال آن پنجمین حکم را
الا ان یأتین بفاحشۀ مبینۀ). ) « مگر این که کار زشت آشکاري انجام دهند » : به صورت استثناء اضافه کرده، میگوید
مثلا آنقدر ناسازگاري، بدخلقی، و بد زبانی با همسر و کسان او کند که ادامه حضور او در منزل، باعث مشکلات بیشتر گردد.
اینها حدود و مرزهاي الهی است و هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن » : به دنبال بیان این احکام به عنوان تأکید میافزاید
و تلک حدود الله و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه). ) « ستم کرده
چرا که این قوانین و مقررات الهی ضامن مصالح خود مکلفین است.
تو نمیدانی شاید خداوند » : در پایان آیه ضمن اشاره لطیفی به فلسفه عدّه، و عدم خروج زنان از خانه و اقامتگاه اصلی، میفرماید
لا تدري لعل الله یحدث بعد ذلک امرا). ) « بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحی) فراهم کند
با گذشتن زمان، طوفان خشم و غضب که غالبا موجب تصمیمهاي ناگهانی در امر طلاق و جدائی میشود فرو مینشیند، و حضور
دائمی زن در خانه در کنار مرد در مدّت عدّه، و یادآوري عواقب شوم طلاق، مخصوصا در آنجا که پاي فرزندانی در کار است، و
اظهار محبت هر یک نسبت به دیگري، زمینهساز رجوع میگردد.
زن مطلّقه در دوران عدّهاش میتواند آرایش کند، سرمه در چشم نماید، و موهاي » : در حدیثی از امام باقر علیه السّلام میخوانیم
خود را رنگین، و خود را معطر، ص: 212
و هر لباسی که مورد علاقه اوست بپوشد، زیرا خداوند میفرماید: شاید خدا بعد از این ماجرا وضع تازهاي فراهم سازد، و ممکن
.« است از همین راه زن بار دیگر قلب مرد را تسخیر کرده و مرد رجوع کند
طلاق منفورترین حلالها ..... ص : 212
اصل مسأله طلاق یک ضرورت است، اما ضرورتی که باید به حد اقل ممکن تقلیل یابد، و تا آنجا که راهی براي ادامه زوجیت
است کسی سراغ آن نرود.
چیزي از امور » : به همین دلیل در روایات اسلامی، شدیدا از طلاق مذمت گردیده، در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
.« حلال، در پیشگاه خدا مبغوضتر از طلاق نیست
چرا که طلاق مشکلات زیادي براي خانوادهها، زنان و مردان و مخصوصا فرزندان به وجود میآورد.
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 2 ..... ص : 212
در این آیه به چند حکم دیگر اشاره میکند، نخست « طلاق » (آیه 2)- یا سازش یا جدائی خدا پسندانه! در ادامه بحثهاي مربوط به
صفحه 210 از 504
فاذا بلغن اجلهن ) « و چون عدّه آنها سر آمد، آنها را بطرز شایستهاي نگه دارید یا بطرز شایستهاي از آنان جدا شوید » : میفرماید
فامسکوهن بمعروف او فارقوهن بمعروف).
رسیدن به پایان مدت) رسیدن به اواخر مدت است. و گر نه رجوع کردن بعد از پایان عده جایز نیست مگر ) « بلغن اجلهنّ » منظور از
این که نگهداري آنها از طریق عقد جدید صورت گیرد.
همان گونه که زندگی مشترك باید روي اصول صحیح و طرز انسانی و شایسته باشد، جدائی نیز باید خالی از هر گونه جار و
جنجال و دعوي و نزاع و بدگوئی و ناسزا و اجحاف و تضییع حقوق بوده باشد، چرا که ممکن است در آینده این زن و مرد بار
دیگر به فکر تجدید زندگی مشترك بیفتند، ولی بدرفتاریهاي هنگام جدائی چنان جوّ فکري آنها را تیره و تار ساخته که راه
ص: 213
بازگشت را به روي آنها میبندد، از سوي دیگر بالاخره هر دو مسلمانند و متعلق به یک جامعه، و جدائی توأم با مخاصمه و امور
ناشایست نه تنها در خود آنها اثر میگذارد که در فامیل دو طرف هم اثرات زیانباري دارد، و گاه زمینه همکاریهاي آنها را در
آینده بکلی بر باد میدهد.
و اشهدوا ذوي ) « و (هنگام طلاق و جدائی) دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید » : سپس به دومین حکم اشاره کرده، میافزاید
عدل منکم). تا اگر در آینده اختلافی روي دهد، هیچ یک از طرفین، نتوانند واقعیتها را انکار کنند.
و اقیموا الشهادة لله). ) « و شهادت را براي خدا برپا دارید » : و در سومین دستور، وظیفه شهود را چنین بیان میکند
مبادا تمایلی قلبی شما به یکی از دو طرف، مانع شهادت به حق باشد.
این چیزي است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده » : سپس به عنوان تأکید در باره تمام احکام گذشته میافزاید
ذلکم یوعظ به من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر). ) !« میشوند
و از آنجا که گاهی مسائل مربوط به معیشت و زندگی آینده و یا گرفتاریهاي دیگر خانوادگی سبب میشود که دو همسر به هنگام
طلاق یا رجوع، و یا دو شاهد به هنگام شهادت دادن از جادّه حق و عدالت منحرف شوند در پایان آیه میفرماید:
و مشکلات زندگی او را حل میکند (و من « و هر کس از خدا بپرهیزد و ترك گناه کند خداوند براي او راه نجاتی قرار میدهد »
یتق الله یجعل له مخرجا).
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 3 ..... ص : 213
و یرزقه من حیث لا یحتسب). ) « و او را از جائی که گمان ندارد روزي میدهد » -( (آیه 3
و من یتوکل علی الله فهو حسبه). ) « و هر کس بر خداوند توکل کند (و کار خود را به او واگذارد خدا) کفایت امرش را میکند »
ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء ) « خداوند فرمان خود را به انجام میرساند و خدا براي هر چیزي اندازهاي قرار دادهاست »
قدرا).
به این ترتیب به زنان و مردان و شهود هشدار میدهد که از مشکلات حق ص: 214
نهراسند، و مجري عدالت باشند، و گشایش کارهاي بسته را از خدا بخواهند چرا که خداوند تضمین کرده که مشکل پرهیزکاران را
بگشاید.
آیات فوق از امید بخشترین آیات قرآن مجید است که تلاوت آن دل را صفا و جان را نور و ضیا میبخشد، پردههاي یأس و نومید
را میدرد، و به تمام افراد پرهیزکار با تقوا وعده نجات و حل مشکلات میدهد.
خداوند پرهیزکاران را از شبهات دنیا و حالات » : در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود
صفحه 211 از 504
.« سخت مرگ و شدائد روز قیامت رهائی میبخشد
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 4 ..... ص : 214
(آیه 4)- احکام زنان مطلّقه و حقوق آنها از جمله احکامی که از آیات گذشته استفاده شد لزوم نگهداشتن عده بعد از طلاق است،
و از آنجا که در آیه 228 سوره بقره حکم زنانی که عادت ماهیانه میبینند در مسأله عده روشن شده است که باید سه بار پاکی را
پشت سر گذاشته عادت ماهانه ببینند هنگامی که براي بار سوم وارد عادت ماهانه شدند عدّه آنها پایان یافته، ولی در این میان افراد
دیگري هستند که به عللی عادت ماهانه نمیبینند و یا باردارند، آیه مورد بحث حکم این افراد را روشن ساخته و بحث عدّه را
تکمیل میکند.
و از زنانتان آنان که از عادت ماهانه مأیوسند اگر در وضع آنها (از نظر بارداري) شک کنید عدّه آنان سه ماه » : نخست میفرماید
و اللائی یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلاثۀ اشهر). ) « است
آنها نیز باید سه ماه تمام عدّه نگهدارند (و اللائی لم یحضن). « و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیدهاند »
و اولات الاحمال ) « و عدّه زنان باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند » : سپس به سومین گروه اشاره کرده، میافزاید
اجلهن ان یضعن حملهن).
به این ترتیب حکم سه گروه دیگر از زنان در آیه فوق مشخص شده است، دو گروه باید سه ماه عدّه نگهدارند، و گروه سوم یعنی،
زنان باردار با وضع حمل ص: 215
عدّه آنان پایان میگیرد، خواه یک ساعت بعد از طلاق وضع حمل کنند یا مثلا هشت ماه.
است، به این معنی که اگر بعد از سن یأس « حمل » هر گاه شک و تردید کنید) احتمال و شکّ در وجود ) « ان ارتبتم » منظور از جمله
(سن پنجاه سالگی در زنان عادي و شصت سالگی در زنان قرشی) احتمال وجود حمل در زنی برود باید عدّه نگهدارد، این معنی
هر چند کمتر اتفاق میافتد ولی گاه اتفاق افتاده است.
و بالاخره در پایان آیه مجددا روي مسأله تقوا تکیه کرده، میفرماید:
و من یتق الله یجعل له من امره یسرا). ) « و هر کس تقواي الهی پیشه کند خداوند کار را بر او آسان میسازد »
هم در این جهان و هم در جهان دیگر مشکلات او را- چه در رابطه با مسأله جدایی و طلاق و احکام آن و چه در رابطه با مسائل
دیگر- به لطفش حل میکند.
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 5 ..... ص : 215
این فرمان خداست » : (آیه 5)- در این آیه باز براي تأکید بیشتر روي احکامی که در زمینه طلاق و عدّه در آیات قبل آمده، میافزاید
ذلک امر الله انزله الیکم). ) « که بر شما نازل کرده است
و) « و هر کس تقواي الهی پیشه کند (و از مخالفت فرمان او بپرهیزد) خداوند گناهانش را میبخشد، و پاداش او را بزرگ میدارد »
من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا).
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 6 ..... ص : 215
و هم از جهات دیگر. « نفقه » و « مسکن » (آیه 6)- این آیه توضیح بیشتري در باره حقوق زن بعد از جدائی میدهد، هم از نظر
صفحه 212 از 504
« آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایی شماست سکونت دهید » : نخست در باره چگونگی مسکن زنان مطلّقه، میفرماید
(اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم).
به آنها زیان نرسانید تا کار را بر ص: 216 » : سپس به حکم دیگري پرداخته، میگوید
و مجبور به ترك منزل شوند (و لا تضآروهن لتضیقوا علیهن). « آنان تنگ کنید
مبادا کینه توزیها و عداوت و نفرت، شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلّم خود در مسکن و نفقه
محروم کنید، و آن چنان در فشار قرار گیرند که همه چیز را رها کرده، فرار کنند! در سومین حکم در مورد زنان باردار میگوید:
و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتی یضعن حملهن). ) « و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند »
زیرا مادام که وضع حمل نکردهاند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسکن بر همسر واجب است.
« و اگر براي شما (فرزند را) شیر میدهند، پاداش آنها را بپردازید » : میفرماید « زنان شیرده » و در چهارمین حکم در مورد حقوق
(فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن).
اجرتی متناسب با مقدار و زمان شیر دادن بر حسب عرف و عادت.
و از آنجا که بسیار میشود نوزادان و کودکان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائی واقع میشوند در پنجمین حکم،
و أتمروا ) « با مشاوره شایسته انجام دهید » یک دستور قاطع در این زمینه صادر کرده، میفرماید: در باره سرنوشت فرزندان کار را
بینکم بمعروف).
مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع کودکان وارد سازد از نظر جسمی و ظاهري گرفتار خسران شوند، و یا از نظر عاطفی از
محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گیرند، و منافع نوزاد بیدفاع را فداي اختلافات و اغراض
خویش نکنند.
و از آنجا که گاهی توافق لازم میان دو همسر بعد از طلاق براي حفظ مصالح فرزند و مسأله شیر دادن حاصل نمیشود در ششمین
تا « و اگر هر کدام بر دیگري سخت گرفتید و به توافق نرسیدید زن دیگري شیر دادن آن بچه را بر عهده میگیرد » : حکم میفرماید
کشمکشها ادامه نیابد (و ان تعاسرتم فسترضع له اخري). ص: 217
اشاره به این که اگر اختلافها به طول انجامید خود را معطل نکنید، و کودك را به دیگري بسپارید.
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 7 ..... ص : 217
آنان که امکانات وسیعی دارند، از امکانات وسیع » : (آیه 7)- این آیه هفتمین و آخرین حکم را در این زمینه بیان کرده، میافزاید
خود انفاق کنند، و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند، خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او
لینفق ذو سعۀ من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها). ) « داده، تکلیف نمیکند
دستور انفاق به اندازه توانائی هم مربوط به زنانی است که بعد از جدائی، شیر دادن کودکان را بر عهده میگیرند، و هم مربوط به
ایام عدّه است که در آیات قبل بطور اجمال اشاره شده بود.
به هر حال آنها که توانائی کافی دارند، باید مضایقه و سختگیري نکنند، و آنها که تمکن مالی ندارند، بیش از توانائی خود مأمور
نیستند، و زنان نمیتوانند ایرادي به آنها داشته باشند.
و در پایان آیه، براي این که تنگی معیشت، سبب خارج شدن از جاده حق و عدالت نگردد، و هیچ یک زبان به شکایت نگشایند،
سیجعل الله بعد عسر یسرا). ) « خداوند به زودي بعد از سختیها، آسانی قرار میدهد » : میفرماید
یعنی، غم مخورید، بیتابی نکنید، دنیا به یک حال نمیماند، مبادا مشکلات مقطعی و زود گذر رشته صبر و شکیبائی شما را پاره
صفحه 213 از 504
کند.
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 8 ..... ص : 217
(آیه 8)- سر انجام دردناك سرکشان شیوه قرآن این است که در بسیاري از موارد بعد از ذکر یک سلسله از دستورات عملی اشاره
را در سرگذشت آنها با چشم ببینند، و مسأله شکل حسی به « عصیان » و « اطاعت » به وضع امتهاي پیشین میکند، تا مسلمانان نتیجه
خود گیرد.
لذا در این سوره نیز بعد از ذکر وظائف مردان و زنان در موقع طلاق و جدائی به سراغ همین معنی رفته، و به عاصیان و گردنکشان
هشدار میدهد. ص: 218
چه بسیار شهر و آبادیها که اهل آن از فرمان پروردگار و رسولانش سرپیچی کردند، و ما به شدت به حسابشان » : نخست میفرماید
و کاین من قریۀ عتت عن امر ربها و رسله فحاسبناها حسابا شدیدا و عذبناها عذابا ) !« رسیدیم و به مجازات کم نظیري گرفتار ساختیم
نکرا).
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 9 ..... ص : 218
فذاقت وبال امرها و کان ) « آنها آثار سوء کار خود را چشیدند، و عاقبت کارشان خسران بود » : (آیه 9)- سپس در این آیه میافزاید
عاقبۀ امرها خسرا).
چه زیانی از این بدتر که سرمایههاي خداداد را از کف دادند، و در این بازار تجارت دنیا نه تنها متاعی نخریدند بلکه سر انجام با
عذاب الهی نابود شدند.
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 10 ..... ص : 218
اعد الله لهم عذابا ) « خداوند عذاب سختی براي آنها آماده ساخته » : (آیه 10 )- سپس به عذاب اخروي آنها اشاره کرده، میفرماید
شدیدا).
عذابی دردناك، شدید، وحشت انگیز، خوار کننده، رسواگر، و همیشگی در دوزخ براي آنها از هم اکنون فراهم است.
فاتقوا الله یا اولی الالباب الذین ) !« پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید اي خردمندانی که ایمان آوردهاید » حال که چنین است
آمنوا).
فکر و اندیشه از یکسو، ایمان و آیات الهی از سوي دیگر، به شما هشدار میدهد که سرنوشت اقوام متمرد و طغیانگر را ببینید، و از
آن عبرت بگیرید، مبادا در صف آنها واقع شوید.
قد انزل الله الیکم ) « خداوند چیزي که مایه تذکر است بر شما نازل کرده است » : سپس مؤمنان اندیشمند را مخاطب ساخته، میافزاید
ذکرا).
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 11 ..... ص : 218
رسولی به سوي شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت میکند تا کسانی را که ایمان آورده و کارهاي » -( (آیه 11
رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا و عملوا ) « شایسته انجام دادهاند از تاریکیها به سوي نور، خارج سازد
صفحه 214 از 504
الصالحات من الظلمات الی النور).
هدف نهائی از ارسال این رسول و انزال این کتاب آسمانی این است که با ص: 219
تلاوت آیات الهی آنها را از ظلمتهاي کفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بیرون آورده، به سوي نور ایمان، و توحید، و تقوا، رهنمون
گردد.
و هر کس به خدا ایمان آورده و اعمال » : و در پایان آیه به اجر و پاداش کسانی که ایمان و عمل صالح دارند اشاره کرده، میافزاید
صالح انجام دهد (و این راه را تداوم بخشد خداوند) او را در باغهایی از بهشت وارد میسازد که از زیر (درختانش) نهرها جاري
و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یدخله جنات تجري ) « است، جاودانه در آن میمانند، و خداوند روزي نیکوئی براي او قرار داده است
من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقا).
مفهوم وسیعی دارد که هرگونه موهبت الهی را در آخرت و حتی در دنیا نیز در بر میگیرد، چرا که افراد مؤمن و « رزقا » تعبیر
پرهیزکار در این دنیا نیز زندگی پاکتر و آرامتر و لذتبخشتري دارند.
سورة الطلاق( 65 ): آیۀ 12 ..... ص : 219
(آیه 12 )- هدف از آفرینش عالم، معرفت است این آیه- که آخرین آیه سوره طلاق است- اشاره پرمعنی و روشنی به عظمت
قدرت خداوند در آفرینش آسمانها و زمین، و نیز هدف نهائی این آفرینش دارد.
الله الذي خلق سبع سماوات). ) « خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید » : نخست میفرماید
و من الارض مثلهن). ) « و از زمین نیز همانند آنها را »
اند زمینها نیز هفتگانه میباشند، و این تنها آیهاي از قرآن مجید است که اشاره به زمینهاي « هفتگانه » یعنی، همان گونه که آسمانها
هفتگانه میکند.
.« ما آسمان نزدیک (آسمان اول) را با کواکب و ستارگان زینت بخشیدیم » : با توجه به آیه 6 سوره صافات که میگوید
روشن میشود که آنچه ما میبینیم و علم و دانش بشر به آن احاطه دارد همه مربوط به آسمان اول است، و ماوراي این ثوابت و
سیّارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است. ص: 220
اما زمینهاي هفتگانه ممکن است اشاره به طبقات مختلف کره زمین باشد، زیرا امروز ثابت شده که زمین از قشرهاي گوناگونی
تقسیم « منطقه » تشکیل یافته، و یا اشاره به اقلیمهاي هفتگانه روي زمین باشد چرا که هم در گذشته و هم امروز کره زمین را به هفت
میکردند.
سپس به مسأله تدبیر این عالم بزرگ به فرمان خداوند اشاره کرده، میافزاید:
یتنزل الامر بینهن). ) « فرمان او در میان آنها پیوسته فرود میآید »
تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و » اینها همه به خاطر آن است » : و در پایان به هدف این آفرینش عظیم اشاره کرده، میگوید
لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل شیء علما). ) « این که علم خداوند به همه چیز احاطه دارد
انسان باید بداند او بر تمام اسرار وجودش احاطه دارد، و از همه اعمالش با خبر است، و نیز بداند وعدههایش در زمینه معاد و
رستاخیز، در زمینه پاداش و کیفر و در زمینه وعده پیروزي مؤمنان تخلف ناپذیر است.
« پایان سوره طلاق »
ص: 221
صفحه 215 از 504
سوره تحریم [ 66 ] ..... ص : 221
اشاره
نازل شده و داراي 12 آیه است « مدینه » این سوره در
محتواي سوره: ..... ص : 221
این سوره عمدتا از چهار بخش تشکیل شده است:
بخش اول که از آیه یک تا پنج ادامه دارد مربوط به ماجراي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با بعضی از همسرانش میباشد.
بخش دوم که از آیه 6 تا 8 ادامه دارد خطابی است کلی به همه مؤمنان در مورد مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده، و لزوم توبه
از گناهان.
بخش سوم که تنها یک آیه است، خطاب به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در مورد جهاد با کفار و منافقین است.
در بخش چهارم که شامل آیه 10 تا 12 میباشد، خداوند براي تبیین بخشهاي قبل شرح حال دو نفر از زنان صالح (مریم و همسر
فرعون) و دو نفر از زنان ناصالح (همسر نوح و همسر لوط) را بیان کرده است.
فضیلت تلاوت سوره: ..... ص : 221
هر کس سوره طلاق و تحریم را در نماز فریضه بخواند، خداوند او را در قیامت از » : در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم
ترس و اندوه پناه میدهد، و از آتش دوزخ رهائی میبخشد، و او را به خاطر تلاوت این سوره و مداومت بر آن، وارد بهشت
.« میکند، زیر این دو سوره، از آن پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله است
ص: 222
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 1 ..... ص : 222
اشاره
( (آیه 1
شأن نزول: ..... ص : 222
یکی از همسرانش) میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که ) « زینب بنت جحش » پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گاه که نزد
رسید، و بر او گران آمده، میگوید: من با « عایشه » تهیه کرده بود خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میآورد، این سخن به گوش
یکی دیگر از همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نزد یکی از ما آمد ) « حفصه »
صفحه 216 از 504
تراوش میکرد و بوي « عرفط » صمغی بود که یکی از درختان حجاز به نام « مغافیر » !؟ خوردهاي « مغافیر » فورا بگوئیم، آیا صمغ
نامناسبی داشت و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مقیّد بود که هرگز بوي نامناسبی از دهان یا لباسش استشمام نشود.
آمد، او این سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله گفت. « حفصه » روزي پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نزد
نخوردهام، بلکه عسلی نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل « مغافیر » حضرت فرمود: من
ننوشم ولی این سخن را به کسی مگو- مبادا به گوش مردم برسد، و بگویند چرا پیامبر غذاي حلالی را بر خود تحریم کرده، و یا از
کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود.
ولی سر انجام او این راز را افشا کرد، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئهاي بوده است، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله سخت ناراحت
شد و پنج آیه اول این سوره نازل گشت- و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه پیامبر صلّی اللّه علیه و
آله تکرار نشود.
تفسیر: ..... ص : 222
سرزنش شدید نسبت به بعضی از همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بدون شک مرد بزرگی همچون پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و
آله تنها به خودش تعلق ندارد، بلکه به تمام جامعه اسلامی و عالم بشریت متعلق است، بنابر این اگر در داخل خانه برگزیده تفسیر
نمونه، ج 5، ص: 223
او توطئههایی بر ضد وي، هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز، انجام گیرد نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
آیه مورد بحث در حقیقت قاطعیتی است از سوي خداوند بزرگ در برابر چنین حادثهاي، و براي حفظ حیثیت پیامبرش.
اي پیامبر! چرا چیزي را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر » : نخست روي سخن را به خود پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، میگوید
یا ایها النبی لم تحرم ما احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک). ) !؟« جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی
معلوم است که این تحریم، تحریم شرعی نبود، بلکه بطوري که از آیات بعد استفاده میشود سوگندي از ناحیه پیامبر صلّی اللّه علیه
و آله یاد شده بود و میدانیم که قسم خوردن بر ترك بعضی از مباحات گناهی ندارد.
جرا بر خود حرام میکنی؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست بلکه نوعی دلسوزي و شفقت است. ) « لم تحرّم » بنابر این جمله
و الله غفور رحیم). ) « و خداوند آمرزنده و رحیم است » : سپس در پایان آیه میافزاید
این عفو و رحمت نسبت به همسران است که موجبات آن حادثه را فراهم کردند که اگر راستی توبه کنند مشمول آن خواهند بود.
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 2 ..... ص : 223
قد فرض الله ) « خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته است » : (آیه 2)- در این آیه اضافه میکند
لکم تحلۀ ایمانکم).
به این ترتیب که کفّاره قسم را بدهید و خود را آزاد سازید.
و الله مولاکم و هو العلیم الحکیم). ) « و خداوند مولاي شماست و او دانا و حکیم است » : سپس میافزاید
لذا او راه نجات از این گونه سوگندها را براي شما هموار ساخته، و طبق علم و حکمتش مشکل را براي شما گشوده است.
از روایات استفاده میشود که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بعد از نزول این آیه بردهاي آزاد کرد و آنچه را بر خود از طریق قسم حرام
کرده بود حلال نمود.
صفحه 217 از 504
ص: 224
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 3 ..... ص : 224
(آیه 3)- در این آیه شرح بیشتري پیرامون این ماجرا داده، میفرماید:
به خاطر بیاورید هنگامی را که پیامبر یکی از رازهاي خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وي آن را افشا کرد و »
و اذ اسر النبی الی ) « خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را براي او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداري نمود
بعض ازواجه حدیثا فلما نبات به و اظهره الله علیه عرف بعضه و اعرض عن بعض).
این راز دو مطلب بود: یکی نوشیدن عسل نزد همسرش زینب بنت جحش، و دیگري تحریم نوشیدن آن بر خود در آینده بود، و
بازگو کرد. « عایشه » بود، که او این سخن را شنید و به « حفصه » منظور از همسر غیر رازدارش در این آیه
فلما نباها به قالت من ) ؟« هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت » به هر حال
انبأك هذا).
قال نبأنی العلیم الخبیر). ) « گفت: خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت »
از مجموع این آیه بر میآید که بعضی از همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نه تنها او را با سخنان خود ناراحت میکردند بلکه
مسأله رازداري که از مهمترین شرائط یک همسر باوفاست نیز در آنها نبود.
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 4 ..... ص : 224
اگر شما از کار خود توبه کنید (و » : (آیه 4)- سپس روي سخن را به این دو همسر- که در توطئه بالا دست داشتند- کرده، میگوید
و به گناه آلوده « دست از آزار پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بردارید به نفع شماست زیرا) دلهایتان با این عمل از حق منحرف گشته
شده (ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما).
بودند. « ابو بکر » و « عمر » است که به ترتیب دختران « عایشه » و « حفصه » ، منظور از این دو نفر به اتفاق مفسران شیعه و اهل سنّت
و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید (کاري از پیش نخواهید برد) چرا که خداوند یاور اوست، و همچنین » : سپس اضافه میکند
، و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه برگزیده تفسیر نمونه، ج 5 ) « جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند
ص: 225
و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکۀ بعد ذلک ظهیر)
.این تعبیر، نشان میدهد که تا چه حد این ماجرا در قلب پاك پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و روح عظیم او تأثیر منفی گذاشت، تا
آنجا که خداوند به دفاع از او پرداخته، و با این که قدرت خودش از هر نظر کافی است، حمایت جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان
دیگر را نیز اعلام میدارد.
معنی وسیعی دارد که همه مؤمنان صالح و با تقوا و کامل الایمان را شامل میشود، اما در این که مصداق اتم و « صالح المؤمنین »
اکمل. آن در اینجا کیست؟ از روایات متعددي استفاده میشود که منظور امیر مؤمنان علی علیه السّلام است.
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 5 ..... ص : 225
(آیه 5)- در این آیه خداوند روي سخن را به تمام زنان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده، با لحنی که خالی از تهدید نیست
صفحه 218 از 504
امید است اگر او شما را طلاق گوید پروردگارش به جاي شما همسرانی بهتر براي او قرار دهد همسرانی مسلمان، مؤمن، » : میفرماید
عسی ربه ان طلقکن ان یبدله ازواجا خیرا منکن مسلمات مؤمنات ) « متواضع، توبه کار، عابد، هجرت کننده، زنانی غیر باکره و باکره
قانتات تائبات عابدات سائحات ثیبات و ابکارا).
به این ترتیب به آنها هشدار میدهد تصور نکنند که پیامبر هرگز آنها را طلاق نخواهد داد، و نیز تصور نکنند که اگر آنها را طلاق
دهد همسرانی بهتر از آنان جانشین آنها نمیشود.
در آیه فوق قرآن شش وصف براي همسران خوب شمرده است که میتواند الگوئی براي همه مسلمانان به هنگام انتخاب همسر
باشد.
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 6 ..... ص : 225
(آیه 6)- خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهید! به دنبال اخطار و سرزنش نسبت به بعضی از همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و
آله، خداوند در این آیه، روي سخن را به همه مؤمنان کرده، و دستوراتی در باره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها
میدهد.
« اي کسانی که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید » : نخست میفرماید
(یا ایها الذین آمنوا قوا ص: 226
انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة)
.نگهداري خویشتن به ترك معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداري خانواده به تعلیم و تربیت و امر به
معروف و نهی از منکر، و فراهم ساختن محیطی پاك و خالی از هرگونه آلودگی، در فضاي خانه و خانواده است.
این برنامهاي است که باید از نخستین سنگ بناي خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد،
و در تمام مراحل با برنامهریزي صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.
فرشتگانی بر آن آتش گمارده شده، که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند، و آنچه » : سپس میافزاید
علیها ملائکۀ غلاظ شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون). ) « فرمان داده شدهاند (بطور کامل) اجرا میکنند
و به این ترتیب، نه راه گریزي وجود دارد و نه گریه و التماس و جزع و فزع مؤثر است.
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 7 ..... ص : 226
اي کسانی که کافر شدهاید! » : (آیه 7)- در این آیه کفار را مخاطب ساخته، و وضع آنها را در آن روز بازگو میکند میفرماید
یا ایها الذین کفروا لا تعتذروا الیوم انما تجزون ما کنتم ) « امروز عذرخواهی نکنید، چرا که تنها به اعمالتان جزا داده میشوید
تعملون).
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 8 ..... ص : 226
اي کسانی که ایمان آوردهاید! به سوي خدا توبه » : (آیه 8)- این آیه در حقیقت راه نجات از آتش دوزخ را نشان میدهد، میگوید
یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبۀ نصوحا). ) « کنید، توبهاي خالص
آري! نخستین گام براي نجات، توبه از گناه است، توبهاي که از هر نظر خالص باشد، توبهاي که محرك آن فرمان خدا بوده باشد.
صفحه 219 از 504
از توبه نصوح سؤال کرد، در پاسخ « معاذ بن جبل » در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم هنگامی که
آن است که شخص توبه کننده به ص: 227 » : فرمود
این تعبیر لطیف بیانگر این واقعیت است که توبه !« هیچ وجه بازگشت به گناه نکند آن چنان که شیر به پستان هرگز باز نمیگردد
نصوح چنان انقلابی در انسان ایجاد میکند که راه بازگشت به گذشته را بکلی بر او میبندد همان گونه که بازگشت شیر به پستان
غیر ممکن است.
عسی ربکم ان ) « امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد » : سپس به آثار این توبه نصوح اشاره کرده، میافزاید
یکفر عنکم سیئاتکم).
و یدخلکم جنات تجري من تحتها الانهار). ) « و شما را در باغهائی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاري است وارد کند »
یوم لا یخزي الله النبی و الذین ) « در روزي خواهد بود که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمیکند » این کار
آمنوا معه).
و عرصه محشر را روشن « این در حالی است که نور (ایمان و عمل صالح) آنها از پیشاپیش و از سوي راستشان در حرکت است »
میسازد، و راه آنها را به سوي بهشت میگشاید (نورهم یسعی بین ایدیهم و بایمانهم).
و میگویند: پروردگارا! نور ما را کامل کن، و ما را ببخش که تو بر هر چیز » در اینجاست که آنها رو به درگاه خداوند آورده
یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفر لنا انک علی کل شیء قدیر). ) « توانایی
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 9 ..... ص : 227
(آیه 9)- از آنجا که منافقان از افشاي اسرار درونی خانه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و بروز مشاجرات و اختلافهائی در میان همسران
او که در آیات قبل به آن اشاره شده قطعا خوشحال بودند، بلکه به شایعات در این زمینه دامن میزدند شاید به همین مناسبت در
اي پیامبر! با کفّار و منافقین پیکار کن و بر آنان سخت بگیر جایگاهشان » : این آیه دستور شدت عمل در باره آنها داده، میفرماید
یا ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم و ماواهم جهنم و بئس المصیر). ) « جهنم است و بدفرجامی است
این جهاد در مورد کفار ممکن است به صورت مسلحانه یا غیر مسلحانه بوده باشد، ولی در مورد منافقان بدون شک جهاد مسلحانه
نیست، زیرا در هیچ تاریخی ص: 228
نقل نشده که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با منافقان پیکار مسلحانه کرده باشد، بلکه مراد از جهاد با آنها همان توبیخ و سرزنش و
تهدید و انذار و رسوا ساختن آنها، و یا در بعضی از موارد تألیف قلوب آنهاست.
البته بعد از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله امیر مؤمنان علی علیه السّلام با منافقان مسلح به نبرد برخاست.
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 10 ..... ص : 228
(آیه 10 )- الگوهائی از زنان مؤمن و کافر: بار دیگر به ماجراي همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله باز میگردد، و براي این که
درس عملی زندهاي به آنها بدهد به ذکر سرنوشت فشرده دو نفر از زنان بیتقوا که در خانه دو پیامبر بزرگ خدا بودند، و
سرنوشت دو زن مؤمن و ایثارگر که یکی از آنها در خانه یکی از جبارترین مردان تاریخ بود میپردازد.
ضرب الله مثلا للذین کفروا ) « خداوند براي کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است » : نخست میفرماید
امرأت نوح و امرات لوط).
صفحه 220 از 504
کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین ) « آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند »
فخانتاهما).
اما ارتباط با این دو (پیامبر) سودي به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید همراه کسانی که »
فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین). ) « وارد میشوند
و به این ترتیب، به دو همسر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله که در ماجراي افشاي اسرار و آزار آن حضرت دخالت داشتند هشدار
میدهد که گمان نکنند همسري پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به تنهائی میتواند مانع کیفر آنها باشد و در ضمن هشداري است به همه
مؤمنان در تمام قشرها که پیوندهاي خود را با اولیاء اللّه در صورت گناه و عصیان مانع عذاب الهی نپندارند.
به هر حال این دو زن به این دو پیامبر بزرگ خیانت کردند، البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود، زیرا هرگز همسر
همسر هیچ » : هیچ پیامبري آلوده به بیعفتی نشده است، چنانکه در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله صریحا آمده است
ص: 229
.« پیامبري هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 11 ..... ص : 229
و خداوند براي مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن » : (آیه 11 )- سپس دو مثال براي افراد با ایمان ذکر کرده، میگوید
هنگام که گفت: پروردگارا! خانهاي براي من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران
و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امرات فرعون اذ قالت رب ابن لی عندك بیتا فی الجنۀ و نجنی من فرعون و عمله و ) « رهایی بخش
نجنی من القوم الظالمین).
بوده است، گفتهاند هنگامی که معجزه موسی علیه السّلام را در « مزاحم » و نام پدرش « آسیه » معروف این است که نام همسر فرعون
مقابل ساحران مشاهده کرد اعماق قلبش به نور ایمان روشن شد، و از همان لحظه به موسی ایمان آورد او پیوسته ایمان خود را
مکتوم میداشت، هنگامی که فرعون از ایمان او با خبر شد بارها او را نهی کرد، ولی این زن با استقامت هرگز تسلیم خواسته فرعون
نشد.
سر انجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخها بسته، در زیر آفتاب سوزان قرار دهند، و سنگ عظیمی بر سینه او بیفکنند،
پروردگارا! براي من خانهاي در بهشت در جوار خودت بنا » هنگامی که آخرین لحظههاي عمر خود را میگذراند دعایش این بود
خداوند نیز دعاي این مؤمن پاکباز فداکار را اجابت !« کن و مرا از فرعون و اعمالش رهائی بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده
فرمود و او را در کنار بهترین زنان جهان مانند مریم قرار داد.
دختر « فاطمه » دختر خویلد و « خدیجه » برترین زنان اهل بهشت چهار نفرند » : در روایتی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
.« دختر مزاحم همسر فرعون « آسیه » دختر عمران و « مریم » محمد صلّی اللّه علیه و آله و
سورة التحریم( 66 ): آیۀ 12 ..... ص : 229
(آیه 12 )- سپس به دومین زن با شخصیت که الگوئی براي افراد با ایمان محسوب میشود اشاره کرده، میفرماید: و نیز خداوند
مریم ص: 230 » مثلی زده است به
و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها). ) « دختر عمران که دامان خود را پاك نگه داشت
صفحه 221 از 504
فنفخنا فیه من روحنا). ) « و ما از روح خود در آن دمیدیم »
و او به فرمان خدا بدون داشتن همسر، فرزندي آورد که پیامبر اولوا العزم پروردگار شد.
و به همه آنها ایمان آورد (و صدقت بکلمات ربها و کتبه). « او سخنان پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد » : سپس میافزاید
و کانت من القانتین). ) « و از مطیعان فرمان خدا بود »
از نظر ایمان در سر حد اعلی قرار داشت، و به تمام کتب آسمانی و اوامر الهی مؤمن، و از نظر عمل پیوسته مطیع اوامر الهی بود، و
بندهاي بود جان و دل بر کف، و چشم بر امر و گوش بر فرمان داشت.
« پایان سوره تحریم »
ص: 231
آغاز جزء 29